مــعــارف قــرآن
جــلــد 3
نــویــســنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگــان
فــصــل چــهارم
مــعــارفــے از ســوره یــوســف
❤ |
مــعــارف قــرآن
جــلــد 3
نــویــســنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگــان
فــصــل چــهارم
مــعــارفــے از ســوره یــوســف
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
تعهّد و تخصص
ملاك پذيرفتن مسؤوليت را مىتوان در دو جمله خلاصه كرد:
يكى داشتن تعهد و پاىبندى به دين، انجام وظيفه و حفظ امانت- البته تعهدى به تناسب آن مسؤوليت- ديگرى تخصص و كاردانى در زمينه آن مسؤوليت.
اگر دو ملاك اصلى تعهد و تخصص در واگذارى مسؤوليتها رعايت گردد، بهترين نتيجه حاصل خواهد شد. حضرت يوسف (علیه السلام) هنگام اعلام آمادگى به اين دو شرط اساسى اشاره كرده، مىفرمايد من هم امانت نگهدار، امين و متعهد و هم عالم، كاردان و متخصص هستم
«انّى حَفيظٌ عَليمٌ»
هر دو شرط لازم براى تصدى مسؤوليت را دارا هستم.
از اينكه حضرت يوسف (علیه السلام) در مقام معرفى خود، اول به تعهد و امين بودنش اشاره مىكند «انّى حَفيظٌ» و بعد به علم و تخصصش، معلوم مىشود كه تعهد برتخصص مقدم است و چنانچه در تعيين مسؤوليتها بين دو فرد، مردد شويم كه يكى متعهدتر بود و ديگرى كاردانتر، بايد اولى را انتخاب كرد.
#خود_ستایی_ممنوع...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
خودستايى ممنوع
خودستايى در زمره اخلاق ناپسند است و اغلب از عجب و خودبينى سرچشمه مىگيرد، ولى بايد توجه داشت كه از خود تعريف كردن و تواناييها و كمالات خود را برشمردن، هميشه ناپسند نيست، بلكه در بعضى جاها لازم است كه انسان خود را معرفى كند.
براى مثال در جايى كه احساس مسؤوليت كرده و خود را نامزد پستى نموده است و صلاحيتهاى خود را بيان مىكند يا جايى كه مظلوم واقع شده و حقش ضايع گرديده است و تا زمانى كه خود را معرفى نكند، حق وى معلوم نمىگردد.
تعريفهايى كه امام على عليهالسلام و ائمه از خود مىكردند، از اين جهت بود.
آنها خود را سزاوار و شايسته مقام امامت و رهبرى مىدانستند؛ امّا جامعه آنها را نمىشناخت، بدين جهت به آنها رونمىآورد. از اين رو، آنها خود را معرفى مىكردند تا طالبان هدايت، راه يابند و از چشمه فياض آنان سيراب شوند؛ گرچه بعضى كوردلان، اين تعريفها را حمل بر خودستايى و خودبينى مىكردند.
از امام صادق (ع) پرسيدند:
آيا جايز است كه آدمى از خود تعريف كند؟
امام (ع) فرمود: در صورتى كه ناگزير شد جايز است,
مگر نشنيدهاى سخن يوسف (ع) را كه به پادشاه گفت: «مرا بر خزانههاى مصر بگمار كه حافظ و عالم هستم». و همچنين سخن بنده صالح خدا، حضرت هود (ع) را كه گفت: من براى شما نصيحت كننده و امينم.
#نتيجه_بخشى_قطعى_تقوا_و_صبر.. .
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
نتيجه بخشى قطعى تقوا و صبر
«قالُوا ءَانَّكَ لَانْتَ يُوسُفُ قالَ انَا يُوسُفُ وَ هذا اخى قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا انَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَ يَصْبِرْ فَانَّ اللَّهَ لايُضيعُ اجْرَ الُمحْسِنينَ»
برادران يوسف گفتند: آيا تو همان يوسفى؟ گفت: من يوسفم و اين برادرم مىباشد. خدا به ما منت نهاد، چه اينكه هركس تقوا پيشهكند و صبرورزد، خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمىكند.
برادران براى بار سوم به حضور يوسف (ع) بار يافتند و گرفتارى و سختى زندگى خود را توضيح داده، از عزيز تقاضاى كمك كردند.
يوسف پرسيد:
آيا مىدانيد كه شما به گونهاى جاهلانه با يوسف و برادرش چه كرديد؟
اين سؤال آنها را به فكر انداخت كه عزيز چگونه از يوسف خبر دارد؟
نكند او يوسف باشد؟
پس با تعجب پرسيدند؟
آيا تو همان يوسفى؟
حضرت يوسف خود را معرفى كرد و راز نجات و پيشرفت خود رابيان نمود. او گفت كه سنت خداوند بر اين است كه اگر كسى در گرفتاريها و امتحانات دوران زندگى تقوا بورزد و در راه بندگى، استقامت نمايد و صبورى كند، منّت، رحمت و گشايش خداوندى نصيب او مىشود. اين قانون عمومى خلقت و اراده تغييرناپذير
خداوند مىباشد كه در جاى ديگر به اين تعبير بيان شده است:
«وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»
هر كس (در گرفتاريها) تقوا بورزد خداوند براى او راه نجات و خروج قرار مىدهد.
اين سخن يوسف تأييدى بر گفتار پدر بود كه هنگام فرستادن آنها فرمود كه از رَوْح و رحمت الهى مأيوس نباشيد كه يأس از رحمت الهى، مخصوص كافران است.
امروز نيز براى ما همين سنت الهى راه گشاست. ملتى كه تقوا و صبر پيشه كند، خدا رهائيش مىبخشد.
#صبر_و_تقوا...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
صبر و تقوا
در اينكه منظور از تقوا و صبر در اين آيه شريفه چيست؟ نظرات مختلفى داده شده است؛
ولى با توجه به داستان حضرت يوسف (علیه السلام) به نظر مىآيد كه منظور از تقوا اين است كه در تمام مراحل زندگى، خدا را مد نظر داشته باشد و از خشم و غضب او بترسد و آنچه دستور داده، انجام دهد و از آنچه نهى كرده اجتناب نمايد و خلاصه خود را به صفات بندگى بيارايد.
منظور از صبر اين است كه در سختيهاى بندگى، استقامت ورزيده، صبر نمايد و مشكلات اين راه، او را به زانو در نياورد و از راه باز ندارد. يوسف خود، نمونه اين تقوا و صبر است ... رنج چاه و زحمت اسارت را مىپذيرد، در حرمسراى عزيز، پاكدامنى را پيشه مىكند و در مقابل خواهش نفس تسليم نمىشود، رنج زندان او را شكست نمىدهد و در تمام اين مراحل، بر صراط بندگى، استوار مىماند.
از اينكه در آخر آيه فرمود:
«خداوند اجر نيكوكاران را ضايع نمىكند» و در اول آيه نيز صحبت از تقوا و صبر بود، چنين برداشت مىشود كه متقيان صابر، همان نيكوكاران و احسان كنندگان هستند.
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
يادآورى منّت خدا
حضرت يوسف (علیه السلام) وقتى خود را به برادران شناساند، همانند بندگان طغيانگر خدا به تعريف از خود نپرداخت؛
شوكت و دولت را به خود نسبت نداد و آن را نتيجه و حاصل كاردانى و علم و درايت خود ندانست، بلكه فرمود:
خداوند بر من منت نهاد كه مرا از چاه، نجات داد و به من صبر و تقوا ارزانى داشت تا از بحرانهاى هلاكت بار و ضلالت آور، پاك و سالم بيرون آيم و مرا به اين مقام و موقعيت رساند و برادرم را به نزدم آورد.
سپس حضرت يوسف (علیه السلام) به هدايت و دعوت آنان پرداخت كه راه رسيدن به سعادت، چنگ زدن به ريسمان الهى، تقوا ورزيدن و صبر كردن است.
#عفو_و_گذشت_يوسف...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
عفو و گذشت یوسف علیه السلام
«قالَ لاتَثْريبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُاللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ ارْحَمُ الرَّاحِمينَ»
(يوسف) گفت: امروز ملامت و توبيخى بر شما نيست (و من عفو كردم). خداوند شما را مىآمرزد كه او مهرباترين مهربانان است.
وقتى كه برادران، يوسف (علیه السلام) را شناختند، به ظلم و گناه خود اعتراف كردند. و از شرم، سر به زير انداختند و با ترس و دلهره تقاضاى عفو و گذشت كردند.
حضرت يوسف (علیه السلام) فرمود: هيچ توبيخ و ملامتى بر شما نيست. شما از روى جهل مرتكب اين اعمال شديد و من شما را بخشيدم. بعد بزرگوارى را در حق آنها تمام كرد و فرمود كه نه تنها من بخشيدم بلكه خداوند نيز شما را مىبخشد؛ چون او ارحم الراحمين است.
اين كلام آخر يوسف، نشان دهنده نهايت بزرگوارى اوست، چه اينكه نه تنها از حق خود گذشت، حتى راضى نشد با آن مقام و موقعيت و رياست و قدرت، كوچكترين توبيخ و سرزنشى در حق آنان روا دارد، بلكه از نظر حق خدا نيز به آنان اطمينان داد كه خداوند مىبخشد و حتى براى اثبات آن استدلال كرد كه خداوند ارحمالراحمين است.
بعضى از مفسران احتمال دادهاند كه جمله «خداوند شما را مىبخشد» دعا باشد نه
خبر؛ در اين صورت باز هم اين جمله دلالت بر نهايت عفو و گذشت و بزرگوارى يوسف (علیه السلام) دارد؛ زيرا علاوه بر اينكه خود با وجود قدرت و شوكت، آنها را مىبخشد، دست به دعا برمىدارد و از خداوند نيز مىخواهد كه آنها را ببخشد.
#شكرانه_پيروزى...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
شكرانه پيروزى
يوسف از برادران خود ستمى بزرگ ديده بود، و الآن قدرت انتقام داشت. او عزيز مصر بود و برادران در پيشگاه او ذليل بودند، اما يوسف (علیه السلام) كه به ادب الهى تربيت شده بود، عفو وگذشت را شكرانه پيروزى قرار مىدهد و به ديگران درس گذشت و بزرگوارى مىآموزد.
نهايت بزرگوارى حضرت يوسف (علیه السلام) برادران خود را بخشيد و اكرام كرد و سعى نمود كه خاطره اين گناه را از صفحه ذهن آنان بزدايد تا شرمگين نباشند. نقل شده است كه برادران يوسف به او پيام دادند كه تو هر صبح و شام ما را بر كنار سفره خود مىنشانى و ما از روى تو خجالت مىكشيم، چرا كه آن همه جسارت كرديم. يوسف (علیه السلام) براى اينكه كمترين احساس شرمندگى نكنند، بلكه وجود خود را بر سر سفره او خدمتى به او احساس كنند، جواب داد:
مردم تاكنون به چشم يك غلام زرخريد به من نگاه مىكردند و به يكديگر مىگفتند: «منزه است خدايى كه غلامى را كه به بيست درهم فروخته شده به اين مقام رسانده است».
امّا الان كه شما آمدهايد و پرونده زندگى من براى اين مردم گشوده شده است، مىفهمند كه من غلام نبودهام و از خاندان نبوت و از فرزندان ابراهيم خليل (ع) هستم و اين مايه افتخار و مباهات من است.
#پایان_سوره#در_ادامه_معارفی_از_سوره_رعد
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
پرسش ها
1- غرض سوره يوسف (ع) چيست؟
2- چرا يعقوب، يوسف را از تعريف خواب براى برادران خود نهى كرد؟
3- امام باقر (ع) صبر جميل را چگونه معنا مىكند؟
4- دو نكته كه از جواب يوسف (ع) در ردّ در خواست زليخا استفاده مىشود، بنويسيد.
5- مخلَصين چه كسانى هستند؟
6- چند نكته مهم اقتصادى در تعبيرحضرت يوسف (ع) از خواب عزيز مصر را بنويسيد.
7- از پيشنهاد يوسف (ع) براى خزانه دارى مصر چه درسى مىگيريم؟
8- چرا يأس از رحمت الهى از بزرگترين گناهان كبيره است؟
9- با توجه به آيه 90 سوره يوسف (ع) منظور از صبر و تقوا چيست؟
10- عفو و گذشت يوسف (ع) نسبت به برادرانش چگونه بود؟
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)