در نتيجه ريشه كسانى كه [به آيات ما و به مردم] ستم ورزيدند قطع شد ؛ و همه ستايشها ويژه خدا مالك و مربى جهانيان است .«45» [به آنان كه براى خدا به خيال باطلشان شريكانى قرار دادهاند] بگو : به من خبر دهيد اگر خدا گوشها و چشمهايتان را بگيرد ، و بر دلهايتان مُهر [تيرهبختى] نِهد ، كدام معبودى جز خداست كه آنها را به شما دهد ؟ ! با تأمل بنگر چگونه آيات خود را به صورتهاى گوناگون [براى هدايت اينان] بيان مىكنيم ، سپس آنان روى مىگردانند .«46» بگو : به من خبر دهيد اگر عذاب خدا به طور ناگهانى [مانند صاعقه و صيحه آسمانى] يا آشكار [مانند بيمارىهاى مهلك] به سوى شما آيد ، آيا جز گروه ستمكار هلاك مىشوند ؟«47» و پيامبران را جز مژده دهنده و بيم رسان نمىفرستيم ؛ پس كسانى كه ايمان بياورند و [مفاسد خود را] اصلاح كنند نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند .«48» و آنان كه آيات ما را تكذيب كردند ، به سزاى نافرمانىهايشان عذاب به آنان خواهد رسيد .«49» بگو : من به شما نمىگويم كه خزينهها و گنجينههاى خدا نزد من است ، و نيز غيب هم نمىدانم ، و نمىگويم كه فرشتهام ؛ فقط از آنچه به من وحى شده پيروى مىكنم . بگو : آيا [اعراض كننده از وحى كه] نابينا [ست] و [پيروِ وحى كه] بينا [ست] يكسانند ؟ ! پس چرا نمىانديشيد ؟ !«50» و به وسيله اين قرآن كسانى كه از محشور شدن به سوى پروردگارشان مىترسند ، هشدار ده كه آنان را [در آن روز هولانگيز] در برابر خدا سرپرست و شفيعى نخواهد بود ؛ [اين هشدار براى اين است كه] بپرهيزند.«51» و آنان كه بامدادان و شامگاهان پروردگارشان را مىخوانند [و با اين خواندن] خشنودى او را مىخواهند ، از نزد خود مران . نه چيزى از حساب [عمل] آنان بر عهده توست ، و نه چيزى از حساب [كار] تو بر عهده آنان است كه آنان را برانى و [به سبب راندنشان] از ستمكاران باشى .«52» «133»
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:13 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
و ما اينگونه توانگران را به مؤمنان تهيدستى كه در كنار تو هستند آزموديم ، تا [توانگران با تعجب و استهزا] بگويند : آيا اينانند كه خدا از ميان ما بر آنان منّت نهاده [و نعمت ايمان و عمل صالح داده و بر ما برترى بخشيده ؟ !] آيا خدا به سپاسگزاران داناتر نيست ؟«53» و هرگاه كسانى كه به آيات ما ايمان مىآورند به نزد تو آيند ، بگو : سلام بر شما ، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرّر كرده ؛ بنابراين هر كس از شما به نادانى كار زشتى مرتكب شود ، سپس بعد از آن توبه كند و] مفاسد خود را] اصلاح نمايد [مشمول آمرزش و رحمت خدا شود] ؛ زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است .«54» و اين گونه آيات را بيان مىكنيم تا [حق روشن شود و] راه و رسم گناهكاران آشكار گردد .«55» بگو : من از پرستيدن كسانى كه شما به جاى خدا مىپرستيد نهى شدهام . بگو : من از هواهاى نفسانى شما پيروى نمىكنم ، كه در آن صورت گمراه شده و از راه يافتگان نخواهم بود .«56» بگو : من بر دليل روشنى [مانند قرآن] از سوى پروردگارم هستم و حال آنكه شما آن را تكذيب كرديد ، عذابى كه به آن شتاب داريد در اختيار من نيست . فرمان و حكومت فقط به دست خداست ، همواره حق را بيان مىكند و او بهترين داوران و جداكنندگان [حق از باطل] است .«57» بگو : اگر عذابى كه به آن شتاب داريد در اختيار من بود ، يقيناً كار ميان من و شما به سرعت تمام شده بود ؛ و خدا به ستمكاران داناتر است [كه چه زمانى آنان را عذاب كند . ] «58» و كليدهاى غيب فقط نزد اوست ، و كسى آنها را جز او نمىداند . و به آنچه در خشكى و درياست ، آگاه است ، و هيچ برگى نمىافتد مگر آنكه آن را مىداند ، و هيچ دانهاى در تاريكىهاى زمين ، و هيچ تر و خشكى نيست مگر آنكه در كتابى روشن [ثبت] است .«59» «134»
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:11 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
او كسى است كه شبانگاهان روح شما را به وقت خواب مىگيرد ، و آنچه را در روز [از نيكى و بدى] به دست مىآوريد مىداند ؛ سپس شما را در روز [با برگرداندن روح به جسمتان از خواب] بر مىانگيزد تا اجل مُعّين سر آيد ؛ آن گاه بازگشت شما به سوى اوست ؛ سپس شما را به آنچه همواره انجام مىداديد آگاه مىكند .«60» و اوست كه بر بندگانش چيره است ، و همواره نگهبانانى [از فرشتگان] براى [حفاظتِ] شما [از حوادث و بلاها] مىفرستد تا هنگامى كه يكى از شما را مرگ در رسد [در اين وقت] فرستادگان ما جانش را مىگيرند ؛ و آنان [در مأموريت خود] كوتاهى نمىكنند .«61» سپس [همه را] به سوى خدا ، سرپرست و مولاى به حقّشان بازمىگردانند . آگاه باشيد ! [كه در آن روز] فرمانروايى و حكومت مطلق فقط ويژه اوست ؛ و او سريعترين حسابگران است .«62» بگو : چه كسى شما را از تاريكىهاىِ خشكى و دريا نجات مىدهد ؟ در حالى كه او را [براى نجات خود] از روى فروتنى و زارى و مخفيانه به كمك مىطلبيد ؛ [و مىگوييد] كه اگر ما را از اين [تنگناها و مهلكهها] نجات دهد ، بىترديد از سپاسگزاران خواهيم بود .«63» بگو : خدا شما را از آن [سختىها] و از هر اندوهى نجات مىدهد ، باز شما به او شرك مىورزيد [و به ناسپاسى مىگراييد . ] «64» بگو : او تواناست كه از بالاى سرتان يا از زير پاهايتان عذابى بر شما برانگيزد ، يا شما را گروه گروه و حزب حزب به جان هم اندازد ، [تا وضعتان به اختلافات سنگين و كينههاى سخت بيانجامد ،] و مزه تلخ جنگ و خونريزى را به هر گروه شما به وسيله گروه ديگر بچشاند ؛ با تأمل بنگر چگونه آيات خود را به صورتهاى گوناگون بيان مىكنيم تا بفهمند .«65» و قوم تو [قرآن] را در حالى كه حق است تكذيب كردند ؛ بگو : من بر [هدايت و پاداش و كيفر] شما كارساز و صاحب اختيار نيستم .«66» براى هر خبرى [از مژدهها و بيمها] قرارگاهى است ، و به زودى [ظهور و تحقّق آنها را در قرارگاههايشان] خواهيد دانست .«67» و هرگاه كسانى را ديدى كه در آيات ما [به قصد شبهه اندازى] به ياوه گويى و سخن بىمنطق مىپردازند از آنان روى گردان [و مجلسشان را ترك كن] تا در سخنى ديگر در آيند . و اگر شيطان تو را [نسبت به ترك مجلسشان] به فراموشى اندازد ، پس از ياد آوردن [به سرعت بيرون برو و] با گروه ستمكاران منشين .«68» «135»
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:11 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
و چيزى از حساب ستمكاران [مغالطهگر] بر عهده كسانى كه [به ناچار سخنان آنان را مىشنوند ولى از نشستن با آنان] مىپرهيزند نيست ؛ بلكه [بر عهده اهل تقواست كه ياوهگويان را] پند دهند ، تا [از گفتار باطل و بىپايه خود] بپرهيزند . «69» و كسانى كه دينشان را بازى و سرگرمى گرفتند ، و زندگى دنيا آنان را فريفت ، و اگذار ؛ و [مردم را] با قرآن اندرز ده ؛ كه مبادا كسى [در روز قيامت] به [كيفر] آنچه [از گناهان] مرتكب شده [از رحمت و ثواب] محروم ماند [و به هلاكت سپرده شود] ؛ و او را در برابر خدا سرپرست و ياور و شفيعى نباشد ؛ و اگر [براى رهايىاش از عذاب] هر گونه عوضى بپردازد از او پذيرفته نشود . آنانند كه به سبب آنچه [از اعمال زشت] مرتكب شدهاند [از رحمت و ثواب] محروم مانده [و به هلاكت سپرده شده] اند . و به خاطر آنكه همواره [به آيات الهى] كفر مىورزيدند براى آنان نوشابهاى از آب جوشان و عذابى دردناك است .«70» بگو : آيا به جاى خدا معبودى را بپرستيم كه نه سودى به ما رساند و نه زيانى ؟ و ما را پس از آنكه خدا هدايت كرد [به سبب شرك و بت پرستى] به فرهنگ و فضاى جاهليت بازگردانند ، مانند كسى كه شياطين عقلش را ربودهاند و در زمين سرگردان [و بىهدف و گمراه] است ، در حالى كه براى او يارانى است كه وى را به سوى هدايت دعوت مىكنند كه به جانب ما بيا [ولى او به سبب سرگردانى و حيرت زدگى نمىپذيرد .] بگو : يقيناً هدايت خدا همان هدايت [واقعى] است ، و ما مأموريم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم .«71» و [نيز به ما فرمان دادهاند كه به شما اعلام كنيم] نماز را بر پا داريد و از خدا پروا كنيد ، و اوست كه به سويش محشور مىشويد .«72» اوست كه آسمانها و زمين را به درستى آفريد ؛ و روزى كه [ارادهاش به آفريدن چيزى تعلق گيرد] مىگويد : باش ، پس بىدرنگ مىباشد ؛ گفتارش حق است ؛ و روزى كه در صور دميده شود فرمانروايى و حاكميّت مطلق ويژه اوست ، داناى نهان و آشكار است ، و او حكيم و آگاه است .«73» «136»
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:08 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
و ياد کن هنگامى را که ابراهيم به پدرش آزر گفت : آيا بت هايى ]ناتوان[ را خدايان خود مى گيرى و به پرستش آنها مى پردازى ؟ بى گمان ، من تو و قوم تو را در گمراهى آشکارى مى بينم . (74 )
و بدين سان به ابراهيم ملکوت آسمان ها و زمين ( وجود ربطى آنها به خدا ) را نشان داديم تا حقايقى را دريابد و از کسانى باشد که به آيات ما يقين دارند .(75)
از اين رو هنگامى که تاريکى شب او را فراگرفت و ستاره اى را ديد ; گفت : اين پروردگار و مالک من است که تدبير امور مى کند ، اما چون غروب کرد گفت : غروب کنندگان را دوست ندارم ، چرا که آنها درخور تدبير نيستند.( 76 )
آن گاه ماه در پى آن برآمد و هنگامى که ماه را ديد طلوع مى کند گفت : اين پروردگار و مالک من است و تدبير امور در اختيار اوست ، اما وقتى آن هم غروب کرد گفت : اگر آن کس که حقيقتاً پروردگار من است مرا راه ننمايد بى گمان در زمره مردم گمراه خواهم بود . ( 77 )
پس از آن خورشيد از افق برآمد و چون خورشيد را در حال طلوع ديد گفت : اين پروردگار من است اين از همه بزرگ تر است ، اما همين که خورشيد نيز غروب کرد گفت : اى مردم ، من از شرک ورزيدن شما و از آنچه شريک خدا شمرده ايد دور و برکنارم . ( 78 )
بى ترديد ، من به کسى روى کردم که آسمان ها و زمين را پديد آورده است و من به غير او تمايل نخواهم يافت و از مشرکان نخواهم بود . ( 79 )
و قومش با او بر سر اين که تدبير امور در اختيار خدايان آنهاست به محاجه پرداختند و او را از گزند بت ها بيم دادند . ابراهيم گفت : آيا با من درباره پروردگارى خدا محاجّه مى کنيد در حالى که او مرا به سوى خود هدايت کرده است ؟ و من از آنچه شما شريک او مى پنداريد بيم ندارم تا به پرستش آن ناگزير باشم ، مگر اين که پروردگارم ترس از آن را براى من بخواهد . علم پروردگارم همه چيز را فرا گرفته است ; آيا درنمى يابيد و متذکّر نمى شويد ؟ ( 80 )
چگونه من از آنچه شريک خدا مى پنداريد بترسم در حالى که شما نمى ترسيد از اين که چيزهايى را شريک خدا قرار داده ايد که او هيچ حجّتى بر خدايى آنها بر شما فرو نفرستاده است ؟ با اين وصف ، اگر اهل دانشيد کدام يک از ما دو گروه به ايمنى سزاوارتر است ؟ ( 81 )
صفحه 137
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:09 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
آن گاه گفت : کسانى که به يکتايى خدا در تدبير جهان ايمان آورده و ايمانشان را با هيچ ستمى نپوشانده و بى اثر نکرده اند آنانند که ايمنى دارند و آنان هدايت يافتگانند . ( 82 )
اى پيامبر ، اين بود حجت ما که آن را به ابراهيم در برابر قومش عطا کرديم . هر که را بخواهيم به درجاتى از علم و هدايت بالا مى بريم ، و ما به کسانى که درخورِ آنند آگاهيم و آن را براساس حکمت به آنان عطا مى کنيم . به راستى پروردگار تو حکيم و داناست . ( 83 )
و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه آنان را هدايت کرديم و نوح را پيش از اين راه نموديم ، و داود و سليمان و ايّوب و يوسف و موسى و هارون را که از ذريه نوح اند هدايت کرديم . آنان از نيکوکاران بودند و ما نيکوکاران رااين گونه پاداش مى دهيم.(84)
و نيز از ذريّه نوح ، زکريا و يحيى و عيسى و الياس را راه نموديم ; همه آنان از شايستگان بودند . ( 85 )
و اسماعيل و يسع و يونس و لوط را که از نسل نوح بودند هدايت کرديم و آنان را بر مردم جهان برترى بخشيديم . ( 86 )
و از پدران و فرزندان و برادرانشان گروهى را راه نموديم و آنان را برگزيديم و همگى را به راهى مستقيم هدايت کرديم . ( 87 )
اين است هدايت خدا که از بندگانش هر که را بخواهد بدان راه مى نمايد ، و پيامبران را بدان هدايت کرده است ، و اگر آنان هم شرک مىورزيدند قطعاً کارهاى نيکى که انجام داده بودند تباه مى شد و از دستشان مى رفت . ( 88 )
آنان کسانى بودند که کتاب آسمانى و داورى و نبوت به ايشان داديم . اى پيامبر ، اگر اين مردم به آنچه به پيامبران داده ايم کافر شوند ، غم مدار ، زيرا گروهى را بر آن گمارده ايم که هرگز به آن کافر نمى شوند . ( 89 )
اينانند کسانى که خدا آنان را راه نموده است پس راهشان را پيروى کن و مردم را بدان فراخوان و به آنان بگو : من بر ابلاغ آن از شما هيچ مزدى درخواست نمى کنم ، چرا که آن تذکارى براى همه امّت هاى بشرى و غير بشرى است و وسيله کسب درآمد نيست . ( 90 )
صفحه 138
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:07 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
يهوديان خدا را چنان که درخورِ عظمت اوست بزرگ نداشتند آن گاه که گفتند : خدا بر هيچ بشرى چيزى ( وحى و کتاب آسمانى ) فرو نفرستاده است . به آنان بگو : چه کسى آن کتابى را که موسى آورد و براى مردم مايه روشنى و هدايت بود فرو فرستاد ؟ شما آن را در کاغذهايى مى نويسيد و بخشى از آن را آشکار مى کنيد و بسيارى را نهان مى داريد . و به شما معارفى از دين آموخته شده است که نه خود مى توانستيد آنها را فراگيريد و نه پدرانتان . آيا آنها را چه کسى به شما آموخت ؟ بگو : خدا آن کتاب را نازل کرد و او آن حقايق را به شما آموخت . پس از اين پاسخ آنان را به حال خود واگذار تا در باطلى که فرو رفته اند بازى کنند . ( 91 )
و اين قرآن کتابى است پرخير و برکت که ما آن را فرو فرستاديم و کتابى را که پيش از آن بوده است تصديق مى کند . آن را فرو فرستاديم تا به وسيله آن مردمِ ام القرى ( مکه ) و کسانى را که پيرامون آنند هشدار دهى . و کسانى که به سراى آخرت ايمان دارند ، به اين قرآن ايمان مى آورند و آنانند که بر نماز خود مراقبت مى کنند ( آن را با حالت خشوع به جاى مى آورند ) .(92)
و کيست ستمکارتر از آن کس که با شريک قرار دادن براى خدا بر او دروغ بسته يا آن کس که گفته به من وحى شده در حالى که چيزى بر او وحى نشده است و آن کس که گفته من نيز به زودى مانند آنچه خدا نازل کرده است نازل خواهم کرد ؟ اى کاش مى ديدى زمانى را که اين ستمکاران در دشوارى هاى مرگ فرو رفته اند و فرشتگان دست هاى خود را گشوده اند و مى گويند : جان هاى خود را برآوريد ; امروز به سزاى آن سخنان دروغى که بر خدا مى بستيد و از روى تکبر آيات او را انکار مى کرديد به عذاب خوارکننده کيفر داده مى شويد .( 93 )
به راستى امروز ( روز مرگ ) همان گونه که نخستين بار شما را آفريديم تنها نزد ما آمده ايد ، و آنچه را به شما داده بوديم که در زندگى دنيا از آن بهره بريد ، پشت سر خود نهاده ايد ، و شفاعت کنندگان خود را که مى پنداشتيد در تدبير امور شما شريک خدا هستند با شما نمى بينيم . همانا ميان شما جدايى افتاده و اينک با مشاهده حقيقت ، آنچه باور کرده بوديد از شما دور گشته و ناپديد شده است . ( ناراستى اش براى شما آشکار گشته است ) ( 94 )
صفحه 139
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:05 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
خداوند دانه و هسته را مى شکافد و از آن دو ، گياه و درخت مى روياند . موجود زنده را از موجود بى جان پديد مى آورد و مرده را نيز از زنده برمى آورد . اى مردم ، آن کس که چنين مى کند خداست نه غير او ; پس تا کى شما را از حق بازمى دارند و به سوى باطل برمى گردانند ؟ ( 95 )
او شکافنده سپيده دم است ، و اوست که شب را مايه آرامش قرار داده و حرکت خورشيد و ماه را با حساب هايى مقرر داشته است . اين است اندازه گيرى آن شکست ناپذير دانا . ( 96 )
و اوست آن که ستارگان را براى شما پديد آورده تا به وسيله آنها در تاريکى هاى خشکى و دريا راه يابيد . به راستى ما نشانه هاى يکتايى خود را براى مردمى که مى دانند به روشنى بيان کرده ايم . ( 97 )
و اوست آن که شما را از يک تن پديد آورده است ; پس برخى از شما به جايگاه استقرار خود در زمين آمده ايد و برخى در جايگاهى به وديعت نهاده شده ايد تا به محل استقرار خود برسيد . به راستى ما نشانه هاى يکتايى خود را براى مردمى که درمى يابند به روشنى بيان کرده ايم . ( 98 )
و اوست آن که از آسمان آبى فرو فرستاد ; پس به وسيله آن هر چيزى را که قابل رويش و رشد است برآورديم ; آن گاه از آن گياهى سبز رويانديم ، و از آن دانه هايى بر هم نشسته برمى آوريم ; و از درخت خرما ، از شکوفه اش ، خوشه هايى است نزديک ]به هم[ ; و باغ هايى از درختان انگور و زيتون و انارِ همسان و غير همسان را رويانيديم . به ميوه هر يک از آنها هنگامى که به بار مى نشيند و به رسيدنِ ميوه اش بنگريد . اى مردم ، در اين مجموعه براى مردمى که ايمان دارند نشانه هايى از توحيد هست . ( 99 )
و جنيان را شريک خدا انگاشته اند در حالى که خدا آنها را آفريده است ; و از روى نادانى براى او پسران و دخترانى ساخته اند . منزه است خدا و برتر از آنچه که او را بدان وصف مى کنند . ( 100 )
خدا آسمان ها و زمين را بى آن که نمونه قبلى داشته باشند پديد آورده است . چگونه او را فرزندى باشد ، در حالى که او را همسرى نبوده و هر چيزى را آفريده و او به هر چيزى داناست ؟ ( 101 )
صفحه 140
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:04 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
آن خداوند دانا تدبيرکننده امور شماست . معبودى شايسته پرستش جز او نيست ، زيرا او آفريننده هر چيزى است ، پس او را بپرستيد که او برپا دارنده و عهده دار هر امرى است . ( 102 )
ديدگان ، او را درنمى يابند ولى او همه ديدگان را درمى يابد ، و اوست که در ژرفاى هر چيزى نفوذ دارد و از ظاهر و باطن آن آگاه است . ( 103 )
همانا از جانب پروردگارتان روشنگرى هايى براى شما آمده است ; پس هر که در آنها بنگرد و آنها را دريابد به سود خود اوست ، و هر که کور گردد و آنها را درنيابد به زيان خود اوست ، و من بر شما نگهبان نيستم تا بتوانم دل هايتان را به سويى که مى خواهم بکشانم . ( 104 )
و بدين سان دليل ها و نشانه ها را با بيان هاى گوناگون مى آوريم تا آنچه بايد به انجام رسد ، و تا کفرپيشگان به نهايت نگون بختى برسند و بگويند : اى محمّد ، تو آنها را از ديگران فرا گرفته اى ، و تا قرآن را براى مردمى که مى دانند به روشنى بيان کنيم . ( 105 )
آنچه را که از جانب پروردگارت به تو وحى شده است پيروى کن که معبودى شايسته پرستش جز او نيست ، و از مشرکان روى بگردان . (106 )
و اگر خدا مى خواست آنان مشرک نمى شدند ، و ما تو را نگهبان امور زندگى آنان قرار نداده ايم ، و تو عهده دار رفتار و باورهاى دينى آنان نيستى . (107)
و کسانى را که مشرکان به جاى خدا مى خوانند دشنام ندهيد که آنان نيز خدا را از روى دشمنى که برخاسته از نادانى است دشنام مى دهند . بدين سان براى هر امتى کردارشان را آراسته ايم ; پس به آنچه زيبا مى دانند ناسزا مگوييد . آن گاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و او آنان را از حقيقت آنچه انجام مى دادند با خبر خواهد ساخت . ( 108 )
و با سخت ترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند که اگر نشانه اى بر رسالت محمد به آنان برسد قطعاً به آن ايمان مى آورند . بگو : نشانه ها فقط نزد خداست و من اختياردار آنها نيستم . چه بسا آنان را در سوگندهايشان راستگو به شمار آوريد ولى چه مى دانيد که چون نشانه ها به آنان رسد ايمان نمى آورند .(109)
و ما دل ها و ديدگانشان را دگرگون مى کنيم ، ازاين رو به آن نشانه ها و معجزه ها ايمان نمى آورند ; همان گونه که بار نخست پيش از آن که معجزات پيشنهادى آنان را ارائه کنيم به قرآن ايمان نياوردند ، و ما آنان را رها مى کنيم که در سرکشى شان همواره سرگردان بمانند . ( 110 )
صفحه 141
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 12:57 AMدلیل: پیوست فایل صوتی