براى بهرهمند شدن شما و كاروانيان ، شكار كردن از دريا و خوراكى آن [در حال احرام] بر شما حلال شد . و شكار صحرا و بيابان تا زمانى كه مُحرم هستيد بر شما حرام است . و از خدايى كه به سوى او محشور مىشويد پروا كنيد .«96»
خدا ، [زيارتِ] كعبه ، آن خانه با حرمت ، و ماههاى حرام ، و قربانىهاى بىنشان ، و قربانىهاى نشاندار را وسيله قوام و برپايى [معيشت و سامان دنيا و آخرت] مردم قرار داد . اين [شرايع و احكام] براى آن است كه بدانيد : يقيناً خدا آنچه را در آسمانها و در زمين است مىداند ؛ و قطعاً خدا به همه چيز داناست .«97»
بدانيد مسلماً خدا [نسبت به نافرمانى بندگان] سختكيفر ، و [نسبت به طاعت آنان] بسيار آمرزنده و مهربان است .«98»
بر عهده پيامبر جز رساندن [پيام خدا] نيست . و خدا آنچه را آشكار مىكنيد و آنچه را پنهان مىداريد مىداند .«99»
بگو : ناپاك و پاك [مانند كافر و مؤمن ، معصيت و طاعت ، حرام و حلال ، و معيوب و سالم] يكسان نيستند ؛ هر چند فراوانى ناپاكها تو را به شگفت آورد . پس اى صاحبان خرد ! از خدا پروا كنيد تا رستگار شويد .«100»
اى اهل ايمان ! از احكام و معارفى [كه شريعت اسلام از بيان آنها خوددارى مىكند و خدا هم به خاطر آسان گرفتن بر بندگانْ نهى و امرى نسبت به آنها ندارد] مپرسيد ؛ كه اگر براى شما آشكار شود غمگينتان كند . و اگر هنگامى كه قرآن نازل مىشود از آنها بپرسيد ، براى شما روشن مىشود . خدا از [اينكه شما را به] آن احكام و معارف [كه باعث غم و اندوه شماست مُكلّف كند] گذشت كرد ؛ و خدا بسيار آمرزنده و بردبار است .«101»
گروهى از پيشينيان شما از آن احكام و معارف پرسيدند ، [چون براى آنان روشن شد ، از اجرايش روى گرداندند] سپس به آن كافر شدند .«102»
خدا هيچ حيوانى را به عنوان بحيره [ماده شترى كه پنجمين حمل مادر خود باشد] و سائبه [شترى كه ده ماده زاييده] و وصيله [گوسفند مادهاى كه همزاد با بره نر است] و حام [شتر نرى كه ده شتر از او پديد آمده] ، مقدس و ممنوع از تصرّف قرار نداده است . ولى كسانى كه كافرند [حرمت تصرف اين حيوانات را] بر خدا دروغ مىبندند و بيشترشان انديشه نمىكنند .«103»
124
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:31 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
و هنگامى كه به آنان گفته شود: به سوى آنچه خدا فرو فرستاده است، و [نيز ]به سوى پيامبر [او] بياييد، مى گويند: آنچه پدران خويش را بر آن يافته ايم براى ما بسنده است؛ آيا هر چند پدرانشان چيزى [از زندگى انسانى و ارزشهاى معنوى ]نمى دانستند و راه نمى يافتند، [باز هم از آنان پيروى مى نمايند]؟
هان اى كسانى كه ايمان آورده ايد! خويشتن را دريابيد! هنگامى كه شما راه يافته باشيد، آن كس كه گمراه گردد، به شما زيانى نمى رساند؛ بازگشت همه شما تنها به سوى خداست، آنگاه شما را از آنچه انجام مى داديد آگاه خواهد ساخت.
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هنگامى كه يكى از شما را، [علايم ]مرگ فرا رسد، [بايد] گواهى ميان شما به هنگامه وصيّت، [برعهده] دو تن عدالت پيشه از [همكيشان] شما باشد؛ يا اگر در سفر بوديد و مصيبت مرگ شما را در رسيد، [و به گرفتن گواه از همكيشان خودتان دسترسى نبود] دو تن ديگر از غير [همدينان ]شما، [به گواهى فراخوانده شوند]؛ و اگر [به راستگويى آن دو به هنگام اداى گواهى] ترديد نموديد، آن دو را پس از نماز نگاه داريد، آنگاه به خدا سوگند ياد كنند كه: ما در برابر اين [گواهى] خريدار هيچ بهايى نيستيم گرچه [پاى ]خويشاوند [در ميان] باشد، و گواهى خدا را پوشيده نخواهيم داشت، [چرا كه در آن صورت] بى گمان از گناهكاران خواهيم بود.
و اگر مشخّص گرديد كه آن دو تن [در گواهى خويش ]دستخوش گناهى شده اند كه در خور كيفر است، دو گواه ديگر از كسانى كه [بر آنان ستم رفته و] آن دو گواه سزاوارتر [به اداى گواهى] در حق آنان خيانت ورزيده اند، به جاى آن دو قرار مى گيرند، آنگاه به خدا سوگند ياد مى كنند كه: گواهى ما از گواهى آن دو [كه كتمان حق مى كنند ]درست تر است و ما [از حق و عدالت ]فراتر نرفته ايم؛ چرا كه در آن صورت از ستمكاران خواهيم بود.
اين [شيوه درست] نزديكتر به اين است كه [گواهان از خدا بترسند و ]گواهى را به گونه بايسته آن ادا كنند، يا از اين بترسند كه پس از سوگندهايشان، سوگندهايى [به ميراث بران ]بازگردانيده شود، [و آنگاه خيانت آنان آشكار گردد]؛ و پرواى خدا پيشه سازيد و [اندرزهاى او را ]بشنويد و [بدانيد كه ]خدا گروه نافرمان را راه نمى نمايد.
صفحه 125
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:29 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
و روزى را [به ياد آور] كه خداپيام آوران [خود ]را گرد مى آورد، و [به آنان ]مى فرمايد: [در برابر پيام آسمانى شما، از سوى امتها] چه [واكنش و ]پاسخى به شما داده شد؟ آنان مى گويند: [بار خدايا!] ما هيچگونه دانشى [در اين مورد ]نداريم، تويى كه خود داناى نهان هايى.
و [نيز] هنگامى را كه خدا مى فرمايد: هان اى عيسى پسر مريم! نعمت [گران ]مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور، هنگامى كه تو را بوسيله «روح القدس» تأييد نمودم، در حالى كه در گاهواره [در پرتو قدرت خدا و به اعجاز] و در ميانسالى [به يارى وحى الهى] با مردم سخن مى گفتى، و آنگاه كه كتاب و حكمت و تورات و انجيل را به تو آموختم؛ و آنگاه كه به فرمان من [پديده اى ]بسان شكل پرنده، از گل مىساختى، و در آن مى دميدى؛ و به خواست من پرنده اى [واقعى ]مى گشت؛ و نا بيناى مادرزاد و [گرفتار به بيمارى] پيس را به خواست من شفا مى بخشيدى؛ و آنگاه كه مردگان را بخواست من [زنده ساخته و از گورهايشان ]بيرون مى آوردى؛ و آنگاه كه [گزند و خطر] بنى اسرائيل را - هنگامىكه دليلهاى روشن براى آنان آورده بودى، [امّا آنان در انديشه جان تو بودند] - از تو بازداشتم، امّا كسانى از آنان كه كفر ورزيده بودند، گفتند: اين [همه ]جز افسونى آشكار [چيز ديگرى ]نيست.
و هنگامى را [به ياد آور] كه به حواريون وحى نمودم كه به من و به پيامبرم [عيسى] ايمان بياوريد، گفتند: ما ايمان آورديم و [تو] گواه باش كه ما مسلمانيم.
و هنگامى را كه حواريّون گفتند: هان اى عيسى پسر مريم! آيا پروردگار تو مى تواند [با برآوردن خواسته ما ]خوانى [رنگين و پرنعمت] از آسمان براى ما فرو فرستد؟ او [در پاسخ آنان ]گفت: اگر ايمان داريد، پرواى خدا پيشه سازيد.
گفتند: ما مى خواهيم از آن [خوان آسمانى] بخوريم، و دلهايمان [به بنده نوازى و قدرت او] آرامش يابد و بدانيم كه به ما راست گفته اى، و بر آن [قدرت وصف ناپذير و يكتايى او و رسالت پيامبرش براى هميشه] از گواهان باشيم.
صفحه 126
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:23 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
عيسى پسرمريم [رو به آسمان كرد و ]گفت: بارخدايا، پروردگارا، از آسمان خوانى [رنگين] بر ما فرو فرست تا براى آغاز و انجام ما عيدى باشد، و نشانه اى [روشن] از سوى تو. و ما را روزى ده كه تو بهترين روزى دهندگانى.
خدا، [با برآوردن دعاى او] فرمود: من آن را بر شما فروخواهم فرستاد، امّا [بهوش كه] پس از آن هر كس از شما كفر ورزد، او را به گونه اى كيفر خواهم كرد كه هيچ يك از جهانيان را آن گونه عذاب نخواهم نمود.
و هنگامى را [به ياد آور] كه خدا مى فرمايد اى عيسى پسر مريم! آيا تو به مردم گفتى: غير از خدا، من و مادرم را نيز بعنوان دو خدا، [به پرستش ]بگيرند؟ [او] مى گويد: [خدايا، پاك و ]منزّهى تو! مرا نزيبد كه [درباره خود ]چيزى كه شايسته من نيست [بر زبان آورم و] بگويم، اگر من آن [گفتار آكنده از كفر و شرك ]را گفته بودم، بى گمان [خودت] از آن آگاه بودى، تو هر آنچه در نهان من است مىدانى و من آنچه را در ذات [پاك و بى همتاى] تو است نمى دانم؛ چرا كه تو خود داناى [رازها و ]نهان هايى.
من جز آنچه را به من فرمان دادى، [چيز ديگرى]به آنان نگفتم، [فرمان و پيام تو اين بود]كه: [هان اى مردم! ]خدا را كه پروردگار من وپروردگار شماست بپرستيد! و تا زمانى كه در ميان [جامعه] آنان حضور داشتم، بر [عملكرد ]آنان گواه [و برايشان راهنما ]بودم؛ امّا آنگاه كه مرا بر گرفتى [و به آسمان بالا بردى]،تو خود بر آنان نگهبان بودى و تو بر هر چيزى گواهى.
[اينك ]اگر [ آنان را بخاطر تحريف دين و شرك گرايى و بيدادشان ]عذابشان كنى، آنان بندگان تو هستند [و با اين انحرافشان سخت در خور كيفرند ]و اگر بر آنان ببخشايى تو خود پيروزمند و فرزانهاى.
خدا مىفرمايد: اين است روزى كه راستگويان [و درست كرداران] را راستى شان سود [شان] مى بخشد، براى آنان بوستان هايى است كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است. هماره، در آن ماندگارند، [هم] خدا از آنان خشنود است و [هم ]آنان از خدا خشنودند. [و] اين است همان كاميابى پرشكوه.
فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در [كران تا كران ]آنهاست، از آنِ خداست، و او بر هر چيزى تواناست.
صفحه 127
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:23 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
به نام خداوندی که مهربان و بخشنده است شروع مینمایم.
ستايش از آن خداوندى است كه آسمانها و زمين را آفريد، و تاريكى ها و روشنايى را پديد آورد؛ [با اين وصف] باز هم كسانى كه كفر ورزيده اند [گاه ديگران را] با پروردگار [بى همتاى ]خويش برابر مى سازند.
اوست كه شما را از گِلى [بىمقدار] آفريد، آنگاه [براى رشد و تكامل شما در دنيا ]مدّتى را مقرر داشت و سر آمد معيّن [و سرنوشت محتوم ]نزد اوست؛ با [اين همه ]بازهم [برخى از] شما [در يكتايى و قدرت او] ترديد مى ورزيد.
و خداى [بى همتا و بى نظير] در [كران تا كران] آسمانها و در زمين، تنها [ذات پاك] اوست؛ نهان و آشكار شمارا مى داند و از آنچه به دست مى آوريد آگاه [و دانا ]است.
و [شرك گرايان] هيچ آيه اى از آيات پروردگارشان براى آنان نمى آمد، جز اينكه از آن رو مى گردانيدند.
آنان حق را آنگاه كه به سويشان آمد دروغ انگاشتند، امّا سر انجام اخبار آنچه آن را به تمسخر [و استهزاء ]مى گرفتند، به آنان خواهد رسيد.
آيا نديده اند كه پيش از آنان چه بسيار نسلهايى را نابود ساختيم؟! به آنان [نخست] در زمين [و زمان] به گونهاى توان و جايگاه [بلند ]بخشيديم كه براى شما آن توان و امكانات را فراهم نساختيم؛ و آسمان را براى بارش پياپى باران بر آنان گمارديم، و جويبارها را از زير [پاى] آنان روان ساختيم، [امّا] آنگاه [كه به جاى سپاس نعمتها به بيدادگرى و سركشى برخاستند] آنان را به [كيفر ]گناهانشان به بوته هلاكت سپرديم و پس از آنان نسل هاى ديگرى پديد آورديم.
و اگر كتابى را در [صفحه] كاغذى برتو فرو مى فرستاديم و [آنان، هم] آن را [مى ديدند و هم] با دست هاى خويش [آن را] لمس مى كردند، باز هم كسانى كه كفر ورزيده اند مى گفتند: اين جز افسونى آشكار [چيز ديگرى ]نيست.
و گفتند: چرا فرشته اى بر او فرو فرستاده نشد [تا گواه رسالت او باشد]؟! امّا [نمى دانند كه] اگر فرشته اى [به گونه اى آشكار] فرو فرستاده بوديم، [و آنان به سركشى مى پرداختند]، كار به پايان مى رسيد و ديگر به آنان مهلت داده نمى شد.
صفحه 128
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:20 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
[اين مغالطهگران لجوج مىگويند : چرا پيامبر از جنس فرشتگان نيست ؟] اگر او را فرشتهاى قرار مىداديم ، يقيناً وى را به شكل مردى در مىآورديم ، و قطعاً حقيقت را همانطور كه آنان بر ديگران مُشتبه مىكنند [به سزاى لجاجتشان] بر خود آنان مُشتبه مىساختيم ، [تا بر فرض پيامبر قرار دادن فرشته ، باز بگويند: چرا پيامبرى از جنس بشر براى ما قرار داده است ؟ ] «9» مسلماً پيامبران پيش از تو هم مسخره شدند ؛ نهايتاً بر كسانى كه پيامبران را مسخره مىكردند ، عذابى كه همواره به استهزا مىگرفتند نازل شد و آنان را فرا گرفت .«10» بگو : در زمين بگرديد ، سپس با تأمل بنگريد كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه شد؟«11» بگو : مالكيّت و فرمانروايى آنچه در آسمانها و زمين است در سيطره كيست ؟ بگو : در سيطره خداست كه رحمت را بر خود مقرّر كرده ؛ يقيناً همه شما را در روز قيامت كه ترديدى در آن نيست جمع خواهد كرد . فقط كسانى كه سرمايه وجودشان را تباه كردهاند ، ايمان نمىآورند .«12» و همه موجوداتى كه در [عرصه] شب و روز آرام دارند ، در سيطره مالكيّت خدا هستند ؛ و او شنوا و داناست .«13» بگو : آيا جز خدا را كه آفريننده آسمانها و زمين است ، سرپرست و ياور خود گيرم ؟ و اوست كه روزى مىدهد و خود بىنياز از روزى است . بگو : من مأمورم نخستين كسى باشم كه فرمان خدا را گردن نهد ، و به من فرمان داده شده كه: هرگز از مشركان مباش .«14» بگو : مسلماً اگر پروردگارم را نافرمانى كنم ، از عذاب روزى بزرگ مىترسم«15» در آن روز ، از هر كس عذاب برگردانده شود ، قطعاً خدا به او رحم كرده ، و آن است كاميابى آشكار .«16» و اگر خدا تو را آسيبى رساند ، كسى جز او برطرف كننده آن نيست ، و اگر تو را خيرى رساند [حفظ و دوامش فقط به دست اوست] ؛ پس او بر هر كارى تواناست .«17» اوست كه بر بندگانش چيره مىباشد، و او حكيم و آگاه است .«18»
«129»
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:19 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
[به كافران و مشركان كه براى حق بودنِ نبوتت گواه مىطلبند] بگو : گواهى چه كسى از همه گواهان بزرگتر است [تا او را بر حقّانيّت نبوتم براى شما گواه آورم] ؟ بگو: خدا ميان من وشما گواه است [كه گواهىاش بزرگترين ومطمئنترين و صحيحترين گواهىهاست] ، و اين قرآن [كه گواهى خدا بر حقّانيّت نبوّت من است] به من وحى شده تا به وسيله آن شما وهر كسى را كه اين قرآن به او مىرسد بيم دهم . آيا شما [با دليل استوار] گواهى مىدهيد كه با خدا معبودهاى ديگرى به عنوان شريك هست؟ بگو: [چون دليلى وجود ندارد] من گواهى نمىدهم . بگو : فقط معبود يگانه و يكتا اوست ، و من از معبودهاى باطلى كه شريك او قرار مىدهيد بيزارم .«19» كسانى كه به آنان كتاب آسمانى داديم ، همان گونه كه پسرانشان را مىشناسند [بر اساس اوصافى كه در كتابهايشان بيان شده] پيامبر را مىشناسند ؛ فقط كسانى كه سرمايه وجودشان را تباه كردند ، ايمان نمىآورند .«20» ستمكارتر از كسى كه بر خدا دروغ بسته ، يا آيات او را تكذيب كرده ، كيست ؟ يقيناً ستمكاران پيروز نخواهند شد .«21» [ياد كنيد] روزى كه همه آنان را [در عرصه قيامت] جمع مىكنيم ، سپس به كسانى كه شرك ورزيدهاند ، مىگوييم : شريكانتان كه آنان را شريك خدا مىپنداشتيد ، كجايند [تا شما را از عذاب امروز نجات دهند ؟ ] «22» پس [آن روز] عذرشان [براى رهايى از عذاب] فقط اين است كه خواهند گفت : به خدا پروردگارمان سوگند ، كه ما مشرك نبوديم ! !«23» با تأمل بنگر كه چگونه بر خود دروغ مىبندند ؛ وآنچه را به دروغ شريك خدا مىدانستند از دستشان رفت وگم شد .«24» گروهى از آنان به سخنانت گوش مىدهند ، و ما [به كيفر لجاجت وكفرشان] بر دلهايشان پوششهايى قرار داديم كه آن را نفهمند ، و در گوشهايشان سنگينى نهاديم [تا نشنوند] . و اگر همه نشانههاى حق را ببينند باز هم به آن ايمان نمىآورند ؛ تا آنجا كه وقتى به محضرت مىآيند با تو گفتگوى بىمنطق مىكنند ، كافران [از روى لجاجت وعناد] مىگويند: اين [قرآن] جز افسانههاى پيشينيان نيست .«25» و آنان ديگران را [از توجه به قرآن] بازمىدارند و خود نيز از آن دور مىشوند ، اينان جز خود را به هلاكت نمىاندازند ، و [اين خطر را] درك نمىكنند .«26» اگر هنگامى كه آنان را بر آتش [دوزخ] نگه داشتهاند ببينى [حالتى ذلت بار و وضعى هولانگيز مىبينى] مىگويند : اى كاش زمينه بازگشت به دنيا براى ما فراهم مىشد ، و در آنجا آيات پروردگارمان را تكذيب نمىكرديم ، و از مؤمنان مىشديم .«27»
«130»
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:17 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
[ولى آرزوى آنان از روى صدق و راستى نيست] بلكه آنچه [از حقّانيّت توحيد و نبوّت و معاد] پيش از اين پنهان مىداشتند براى آنان آشكار شده [كه اينگونه آرزو مىكنند] ، و اگر به دنيا بازگردانده شوند ، يقيناً به كفر و شركى كه از آن نهى شدهاند بازمىگردند ؛ و مسلماً آنان دروغگويند .«28» و [زمانى كه در دنيا بودند] گفتند : جز اين زندگى دنياى ما زندگى ديگرى نيست و [پس از مرگ] برانگيخته نخواهيم شد .«29» و اگر ببينى هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان بازداشته شوند [وضعى شگفتانگيز مىبينى] ، خدا مىفرمايد : آيا اين [برانگيخته شدن و زنده گشتن پس از مرگ] حق نيست ؟ مىگويند : سوگند به پروردگارمان حق است . [خدا] مىفرمايد : پس به كيفر آنكه كفر مىورزيديد ، اين عذاب را بچشيد .«30» كسانى كه لقاى خدا را تكذيب كردند ، يقيناً دچار زيان شدند . تا هنگامى كه قيامت به طور ناگهان و غافلگيرانه به آنان برسد [آن وقت] مىگويند : اى بر ما دريغ و افسوس كه نسبت به تكاليف و وظايف شرعى خود كوتاهى كرديم . آنان بار سنگين گناهانشان را بر دوش مىكشند ؛ آگاه باشيد ! بد بارى است كه بر دوش خواهند كشيد .«31» و زندگى دنيا [بدون ايمان و عمل صالح] بازى و سرگرمى است ، و يقيناً سراى آخرت براى آنان كه همواره پرهيزكارى مىكنند بهتر است . آيا نمىانديشيد ؟«32» آنچه را كافران و مشركان [بر ضد قرآن و تو] مىگويند مىدانيم كه تو را غمگين مىكند . آنان تو را تكذيب نمىكنند ، بلكه ستمكاران آيات خدا را تكذيب مىنمايند .«33» مسلماً پيش از تو رسولانى تكذيب شدند [و مورد آزار قرار گرفتند] و بر تكذيب و آزارى كه ديدند ، شكيبايى ورزيدند تا يارى ما به آنان رسيد ، [تو نيز شكيبايى كن تا يارى ما به تو برسد . اين سنّت خداست ،] و سنّتهاى خدا را تغيير دهندهاى نيست . و قطعاً بخشى از سرگذشت پيامبران [در آياتى كه پيش از اين نازل شده] به تو رسيده است .«34» و اگر روىگرداندن آنان [از قرآن و نبوّت] بر تو سنگين و دشوار است ، اگر بتوانى كانالى در زمين ، يا نردبانى براى راه يافتن در آسمان فراهم كن تا [از عمق زمين و پهنه آسمان] معجزهاى ديگر [غير قرآن] براى آنان بياورى [اين كار را انجام ده ولى آنان ايمان نمىآورند] ؛ و اگر خدا مىخواست همه آنان را [به جبر و زور] بر بلنداى هدايت جمع مىكرد ؛ [ولى هدايت اجبارى فاقد ارزش است] پس هرگز [نسبت به روحيات و اوصاف كافران لجوج كه خواستار هدايت نيستند] از بىخبران مباش .«35»
«131»
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:15 AMدلیل: پیوست فایل صوتی
فقط كسانى [دعوتت را] پاسخ مىدهند كه [سخنانت را با تدبّر و انديشه] مىشنوند ، و خدا مردگان را [در قيامت] برمىانگيزد ، آنگاه [همه را براى حسابرسى] به سوى او بازمىگردانند .«36» و [مردهدلان] گفتند : چرا معجزهاى از سوى پروردگارش [همانند معجزات پيامبران گذشته] بر او نازل نمىشود ؟ بگو : يقيناً خدا قدرت دارد كه معجزهاى [نظير آنچه آنان درخواست دارند] نازل كند ، ولى [اينگونه درخواستهاى نابجا به سبب اين است كه] بيشترشان [شرايط و موقعيتها را] نمىدانند .«37» و هيچ جنبندهاى در زمين نيست ، و نه هيچ پرندهاى كه با دو بال خود پرواز مىكند ، مگر آنكه گروههايى مانند شمايند ؛ ما چيزى را در كتاب [تكوين از نظر ثبت جريانات هستى و برنامههاى آفرينش] فروگذار نكردهايم ، سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مىشوند .«38» كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند ، كرها و لالهايى فرو رفته در تاريكىهاى جهل و گمراهىاند ؛ خدا هر كه را بخواهد [به كيفر تكذيب آياتش] گمراه مىكند ، و هر كه را بخواهد [به پاداش تصديق آياتش] بر راه مستقيم قرار مىدهد .«39» بگو : اگر راستگوييد به من خبر دهيد چنانچه عذاب خدا بر شما درآيد يا قيامت به شما رسد ، آيا كسى را جز خدا [براى يارى خويش] مىخوانيد ؟ «40» [قطعاً چنين نيست] بلكه فقط خدا را مىخوانيد ، و او هم اگر بخواهد آسيبى كه به سبب آن او را خواندهايد برطرف مىكند ، و [آن زمان است كه] بتهايى كه براى او شريك قرار مىدهيد ، فراموش مىكنيد .«41» و بىترديد ما به سوى امتهايى كه پيش از تو بودند [پيامبرانى] فرستاديم ؛ پس آنان را [چون با پيامبران به مخالفت و دشمنى برخاستند] به تهيدستى و سختى و رنج و بيمارى دچار كرديم ، تا [در پيشگاه ما] فروتنى و زارى كنند .«42» پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسيد ، فروتنى و زارى نكردند ؟ بلكه دلهايشان سخت شد و شيطان اعمال ناپسندى را كه همواره مرتكب مىشدند در نظرشان آراست.«43» نهايتاً چون حقايقى را كه [براى عبرت گرفتنشان] به آن يادآورى شده بودند فراموش كردند، درهاى همه نعمت ها را به روى آنان گشوديم ، تا هنگامى كه به خاطر آنچه به آنان داده شد ، مغرورانه خوشحال گشتند ، به ناگاه آنان را [به عذاب] گرفتيم ، پس يكباره [از نجات خود] درمانده و نوميد شدند .«44» «132»
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_17 در ساعت 01:14 AMدلیل: پیوست فایل صوتی