10) ابوبکر عمر را لعن کرده


ابوبکر گفت: خدا پسر صهاک (عمر) را لعنت کند. او مرا نسبت به ذکر گمراه کرد و به راستی که او چه بدهمنشین و رفیقی است. (ارشاد القلوب ص393)


11) عمر منکرین امیرالمومنین علیه السلام را لعن کرده


در روایت است که عمر خطاب به امام حسین علیه السلام عرضه داشت: ای حسین! لعنت خدا بر کسی که حق پدرت را منکر باشد. (احتجاج 2/292)


ولی متاسفانه بعضی از شیعیان نسبت به بغض دشمنان حضرت زهرا و فرزندانش بی تفاوت هستند و بعضی از غافلین هم با بیزاری جستن و لعن به چنین افرادی مخالفت می‌کنند و دین را سوای تبری شناخته اند گرچه این افراد قطعا در مسأله تولی و محبت آل الله هم می‌لنگند چنانچه نقل است که:


۱- به امام صادق(علیه‌السلام) عرض شد که شخصی شما را دوست دارد اما در برائت از دشمن شما ضعیف است. حضرت فرمودند: هیهات کذب من ادعی محبتنا و لم یتبرء من عدونا؛ هرگز چنین نیست؛ دروغ می‌گوید هر کس که ادعا می‌کند دوست ماست ولی از دشمن ما بیزاری نجوید.(بحارالانوار: ج ۲۷، ص ۵۸ ، ح ۱۹)



۲- از امام باقر (علیه‌السلام) نقل است که فرمود: "هل الدین إلاّ الحبّ و البغض" آیا دین‌داری چیزی جز محبت و دوستی اولیای خدا و بغض و دشمنی دشمنان الهی است؟ (بحارالانوار، ج 65، ص 63) پس مَثَل کسی که به یکی از این دو امر، یعنی تولّی یا تبرّی تمسّک می‌جوید و به آن دیگری بی‌اعتناست، همانند کسی است که اقرار به وجود خدا و یگانگی او دارد اما به بت‌ها و آلهه‌های دروغین نیز بی‌میل نیست و یا همانند کسی است که به آیین‌بت‌پرستی عقیده ندارد اما دل در گرو ایمان به خدا نیز نبسته باشد.


۳- عن اسماعیل جُعفی: قلتُ لأبى جعفر علیه‌السلام: رجلٌ یحبّ أمیرالمؤمنین علیه‌السلام و لا یتبرّأ من عدوّه و یقول: هو أحبّ إلىّ ممّن خالفه فقال علیه‌السلام: "هذا مخلّطٌ و هو عدوٌّ فلا تصلّ خلفه و لا کرامة إلا أن تتّقیه" اسماعیل جُعفی به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کرد: شخصی محبت امیرالمؤمنین (ع) را در دل دارد، لیکن از دشمن ایشان نیز تبرّی نمی‌جوید و حتی می‌گوید: علی نزد من از مخالفینش محبوب‌تر است. امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: چنین کسی آشفته‌ خاطر است و دشمن محسوب می‌شود، پشت سر او نماز نگذار، او کرامت و ارزشی ندارد، مگر این‌که از او بترسی و مجبور به تقیه باشی؛ (وسائل الشیعه، ج 8، ص 309، کتاب الصلاة، أبواب صلاة الجماعة، باب 10، ح 3)


۴ـ قال الصادق(ع): من شک فی کفر اعدائنا و الظالمین لنا فهو کافر؛‌ هر کس در کفر دشمنان ما و کسانی که به ما ظلم کردند شک داشته باشد، خودش کافر است. (اعتقادات صدوق باب اعتقاد فی الظالمین: ص ۱۰۳ و بحارالانوار: ج ۸، ص ۳۳۶ و ج ۲۷، ص ۶۲)


۵ـ روزی کمیت خدمت امام صادق(علیه‌السلام) رسید و شعری خواند. سپس عرض کرد: آقای من! سوالی دارم، حضرت فرمودند: بگو. عرض کرد سؤالم درباره آن دو خبیث اولی و دومی (لعنت الله علیهما) است. حضرت فرمودند: ای کمیت تا روز قیامت به اندازه خون حجامت خونی در اسلام ریخته نمی شود و مالی حرام کسب نمی شود و عمل شنیع زنا انجام نمی گیرد مگر این که همه به گردن این دو نیز باشد (رجال کشی: ص ۱۳۵ و بحارالانوار: ج ۴۷، ص ۳۲۳، حدیث ۱۷)


۶ـ نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به اصحابش فرمودند: ای بنده خدا دوست بدار به خاطر خدا و دشمن بدار به خاطر خدا و دوست بگیر به خاطر خدا و دشمن بگیر به خاطر خدا؛ پس به درستی که به ولایت خدا به کسی نمی‌رسد مگر از این راه و کسی طعم ایمان را نمی‌چشد اگر چه نماز و روزه زیاد به جا آورد مگر از راه تولی و تبری و امروز بیشترین دوستی‌ها و دشمنی های مردم به خاطر دنیاست و این دوستی و دشمنی‌ دنیایی ذره‌ای پیش خداوند تعالی ارزش ندارد. راوی عرض کرد: چگونه بدانم دوستی و دشمنی من به خاطر خداست؛ دوست خدا کیست تا او را دوست بدارم و دشمن خدا کیست تا او را دشمن بدارم؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به سوی مولای ما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) اشاره فرمودند و فرمودند آیا علی را می‌بینی؟ گفتم: بله. پس فرمودند: دوست بدار دوست علی(علیه‌ السلام) را چون دوست علی(علیه‌السلام) ولی الله است و دشمن بدار دشمن علی(علیه‌السلام) را چرا که دشمن علی(علیه‌السلام) عدوالله است. سپس فرمودند: وال ولی هذا و لو انه قاتل ابیک و ولدک و عاد عدو هذا و لو انه ابوک او ولدک؛ ‌دوست بدار دوست مولا علی را هر چند آنکه قاتل پدر و فرزندان تو باشد و دشمن بدار دشمن مولا علی را هر چند او پدر و فرزندانت باشند.(علل الشرایع: ج ۱، باب ۱۱۹)


۷ـ قال الصادق(علیه‌السلام): من لم یعرف سوء ما اتی علینا من ظلمنا و ذهاب حقنا و ما رکبنا به فهو شریک من اتی الینا فیما ولینا به؛ کسی که نفهمد و نشناسد آن‌چه را که بر ما وارد شد و از ظلمی که بر ما روا شد و حقی که از دست ما رفت و... پس او شریک با ظالمین است.(عقاب الاعمال صدوق: باب عقاب ناصب، حدیث ۶ ـ بحارالانوار: ج ۸، ص ۳۳۶ و ج ۲۷، ص ۵۵، حدیث ۱۱)


۸ـ ابو حمزه ثمالی از علی بن الحسین(علیه‌السلام) در مورد آن دو خبیث سؤال کرد. فقال(علیه‌السلام): کافران، کافر من تولاهما. امام فرمودند: هر دو کافرند و هر کسی که آن دو را دوست بدارد کافر است (بحارالانوار: ج ۶۹، ص ۱۲۸، باب ۱۰۱، کفر مخالفین - تقریب المعارف ابی صلاح حلبی: ص ۲۳۷)


۹ـ ابن ادریس از امام صادق(علیه‌السلام) نقل می‌کند که: فردای قیامت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) از لب پرتگاه جهنم همراه با امیرالمؤمنین و حسن و حسین(علیهماالسلام) عبور می‌نمایند شخصی از داخل جهنم فریاد می‌زند و سه مرتبه برای نجات خود به نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) استغاثه می‌کند ولی جواب نمی‌شوند بار دیگر سه مرتبه به امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) استغاثه می‌کند، پس جواب نمی‌شنود. پس ندا می‌دهد یا حسین یا حسین یا حسین اغثنی انا قاتل اعدائک؛ یا حسین! من را نجات بده، من دشمنان تو را کشتم. در آن هنگام رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) به امام حسین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: برای تو دلیل آورد؛ پس امام حسین (علیه‌السلام) چون عقاب تیز پرواز او را نجات می‌دهد. راوی می‌پرسد: آن شخص کیست؟ حضرت فرمودند: مختار است. سپس راوی با تعجب سؤال می‌کند: چرا با آتش عذاب می‌سوزد با این‌که از قاتلین ابا عبدالله الحسین(علیه‌السلام) انتقام گرفت؟ حضرت فرمودند: به دلیل این‌که در قلب مختار ذره‌ای از محبت آن دو نفر وجود داشت. به خدا قسم اگر جبرائیل، میکائیل و اسرافیل در قلبشان چیزی از حب این دو باشد با صورت داخل آتش افکنده می‌شوند.(بحارالانوار: ج ۴۵، ص ۳۳۹، حدیث ۵)


۱۰- قال امیرالمؤمنین(علیهالسلام): اللهم اجز عُمَر لقد ظلم الحجر و المدر مولا امیرمؤمنان(علیه‌السلام) فرمودند: خدایا عمر را به جزای اعمالش برسان پس همانا او بر سنگ‌ و ریگ‌های بیابان‌ها نیز ظلم کرد.(الجمل، شیخ مفید: ص ۷۱)


۱۱ـ قال امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): ما عادی احد قوما اشد من معادات عمر لاهل بیت الرسول؛ هیچ کس با هیچ قومی به شدت عمر(لعنت الله علیه) با اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) دشمنی نورزید.(کامل، شیخ بهایی: ج ۲، ص ۱۳)


۱۲- إنّ رجلا ً قدم علی أمیرالمؤمنین علیه‌السلام فقال: یا أمیرالمؤمنین! إنى أُحبّک و أُحبّ فلاناً ـ وسمّی بعض أعدائه ـ فقال علیه‌السلام: "أمّا الآن فأنت أعور فإما أن تعمی و إما أن تبصر شخصی به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گفت: من در کنار دوستی شما فلان کس را ـ نام یکی از دشمنان آن حضرت را ذکر کرد ـ نیز دوست دارم. آن حضرت در جواب گفت: اکنون تو اعور (یک چشم) هستی که تنها فضایل ما را می‌نگری و به ما علاقه‌مندی. باید چشم دیگر تو باز باشد تا به وسیله‌‌ آن رذایل دشمنان ما را نیز ببینی و به آنان بغض و کینه داشته باشی، لیکن این وضع دوام نمی‌یابد؛ زیرا حق و باطل و نور و ظلمت در یک‌جا نمی‌گنجد. در آینده یا هر دو چشم خویش را از دست می‌دهی و کور می‌گردی یا چشم دیگرت نیز بینا می‌شود و بغض و کینه‌‌ دشمنان ما را نیز به دل خواهی گرفت؛ (بحارالانوار، ج 27، ص 58)


۱۳- امام حسن عسکرى علیه السّلام از پدرانش از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل کرده است که پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روزى به یکى از اصحابش فرمود: اى بنده خدا! مهربانى کن براى خدا، و خشمگین باش براى خدا، دوستى کن در راه خدا، و دشمنى کن در راه خدا. زیرا جز این راه، به ولایت و دوستى خدا نخواهى رسید؛ و آدمى مزه ایمان را نمى‏چشد اگر چه نماز و روزه‏اش زیاد باشد- مگر اینکه حبّ و بغض او براى خدا باشد. و براستى که بیشتر برادرى و دوستی مردم در این روزگار ، بر مدار دنیا مى‏چرخد، بر سر آن با هم دوستى کنند و بر سر آن با هم دشمنى ورزند، و این نزد خدا براى آنها هیچ فایده‏اى ندارد.آن مرد گفت، چطور بدانم که در راه خداوند متعال دوستى و دشمنى کرده‏ام؟ دوست خدا کیست تا با او دوستى کنم و دشمنش کیست تا دشمن او باشم؟ رسول اکرم صلّى اللَّه علیه و آله اشاره به على علیه السّلام کرد و فرمود: این مرد را مى‏بینى؟ گفت: آرى. فرمود: دوست او دوست خداست، او را دوست بدار، و دشمن او دشمن خداست او را دشمن بدار. دوستش را دوست بدار گر چه کشنده پدرت باشد، و دشمنش را دشمن بدار گر چه پدر یا فرزندت باشد (چهل حدیث - محمدعلی کوشا- ص۶۳)


۱۴- امام کاظم فرمودند: اولی و دومی همان دو نفری هستند که به اندازه چشم به هم زدنی ایمان نیاوردند. (بحارالانوار ج3ص409)


۱۵- امیرالمؤمنین(ع): والله اگر همه این امّت با پای برهنه روی خاک بایستند در حالی که بر سر خود خاکستر می ریزند و گریه و زاری می نمایند و بر کسانی که آنها را گمراه کرده و راه خدا را بستند و مردم را بسوی جهنّم خواندند لعنت کنند... باز این امّت در لعن و تبری کوتاهی کرده اند. (بحار ج30 ص126 به نقل از اسرار آل محمّد)


۱6- چنانچه روایت است از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که می‌فرماید: "مَن تَأَثَّمَ یلعن مَن لعنه الله فعلیه لعنه الله" (رجال الکشی مع تعلیقه المیرداماد ج2 ص811 رقم 1012)
هر کس گناه بشمارد لعن کردن کسی را که خدا او را لعنت نموده، لعنت خدا بر خود او باد.


۱7-پیامبر اکرم(ص) فرمودند: مخالفت کننده با علی‌بن ابیطالب(ع) بعد از من کافر است و کسی که دیگری را با او (در امر ولایت) شریک گرداند، مشرک است. (امالی شیخ صدوق، مجلس ششم، حدیث5)


۱۸- شیخ ابوالحسن مرندی از شیخ حر عاملی(صاحب وسائل الشیعه) نقل نموده:امیرالمومنین(علیه السلام) در حال طواف کعبه بود که دید مردی پرده خانه کعبه را گرفته و صلوات بر محمد و آل محمد می فرستاد. حضرت بر او سلام نمود. دفعه بعد حضرت او را دیدند که بر دشمنان محمد و آل محمد لعنت میکند ولی اینبار به او سلام نکردند سلام نکردند. آن شخص متوجه شد و علت را پرسید؟ حضرت فرمود: نخواستم تو را از ذکر لعن که این بار می گفتی باز دارم. چرا که لعن دشمنان محمد و آل محمد از صلوات بر آنان بالاتر است. (مجمع النورین و ملتقی البحرین ص 208).


۱۹- مرد خیاطی دو پیراهن نزد امام صادق (علیه السلام ) آورد و عرض کرد: من هنگام دوختن یکی از این دو پیراهن صلوات بر محمد و آل محمد می فرستادم و هنگام دوختن دیگری لعن بر دشمنان محمد و آل محمد می فرستادم. شما کدامیک را اختیار می نمایید؟ امام صادق (ع) پیراهنی را که با ذکر لعن دوخته شده بود انتخاب نمود و فرمود: من این پیراهن را بیشتر دوست دارم. (اماره الولایه ص 51 و تعلیقه شفاء الصدور ج 2 ص 48).


۲۰- قال علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام): کمال الدین ولایتنا و البرائة من عدونا. امام رضا(ع) فرمودند:کمال دین ولایت ما و برائت از دشمنان ماست.(بحارالانوار: ج ۲۷، ص ۵۸، ح ۱۹)