2. دعای قضای حوائج ( دعای ششم )
حِمْیَری نقل میکند:
خدمت آن حضرت بودم، نامهای از زندان به دست امام عسکری علیهالسلام رسید که یکی از هواداران حضرت نوشته بود و از سنگینی کُنْد و زنجیر و بد رفتاری حکومت و پریشان حالی خود شکوه کرده بود. امام عسکری علیهالسلام ضمن دعوت او به صبر و مقاومت و آزمایش دانستن اینگونه مصائب و یادآوری پاداشهای الهی آن، دستور داد که عریضهای به خداوند بنویسد و آن را به حرم امام حسین علیهالسلام بفرستد و آن را در آن محلّ شریف به خداوند عرضه دارد. متن آن عریضه و شکوائیّه به درگاه خدا چنین باشد: «الی اللّه الملک الدّیّان...»1
در این دعا، ضمن ستایشهای بلندی که از مقام رُبوبی شده، از رنج و گرفتاری خویش و پناه جویی به درگاه الهی و استغاثه به حضرت پروردگار سخن گفته است. در بخشی از این دعا، ادّعا نامهای بر ضدّ حکومت جبّاران و ستمگران است. و اینکه آنان در زمین، سلطه یافته و دینداران را به بازیچه گرفتهاند و اموال عمومی و بیتالمال مسلمین را صرف عیّاشی، موسیقی و مُطربی میکنند و صاحبان حق را از حقوقشان محروم میسازند و با سلطه جبّارانه خویش، ذلیلان الهی را عزّت میبخشند و عزیزان خدایی را خوار میسازند و در پشت درهای بسته، حجابها و دربانها، خود را از دسترس نیازمندان دور نگه میدارند تا خیرشان به کسی نرسد... «انّه قد علا الجبابرةُ فی ارضک و ظَهَروا فی بلادک...»
در ادامه، حاجات خود را از خدا میخواهد و خواستار رهایی و نجات است و تنها تکیهگاهش را هم خدا میداند که امید هر محروم و بی پناه است. همچنین درودهای بلندی بر پیامبر اکرم و خاندان او و برخی خواستههای دیگر بیان شده است.
این دعا و شکوائیّه ـ که آموزش امام عسکری علیهالسلام به یک زندانی سیاسی علوی در عصر طواغیت عبّاسی است ـ به نوعی، کیفرخواست علیه حکّام جائر است که از دین و مسلمانی، نامش را یدک میکشند و به بدترین شیوههای ظالمانه و غیر اسلامی، بر امّت مسلمان حکم میرانند و پاکان و حقطلبان را به بند میکشند.