❤ |
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و تنها دل من
یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی
با ما همراه باشید در
کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
https://دtelegram.me/shahrenuraniquran
کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
https://telegram.me/mokalemeharabik
مهاجر (2013_05_08), مدير سايت (2013_05_09), مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_09), مشعشع (2013_05_08), یا علی ابن الحسین (2014_10_11), از خاک تا افلاک (2013_05_08), زنبق بنفش (2013_05_10), عطیه سادات (2013_05_09)
❤ |
ـ با من کاری دارید؟
من هم با دستپاچگی و من و من کنان جواب دادم:
ـ ب … ب.. بله! متأسفانه من شما را نشناختم!
ـ مرا نشناختی؟! من «علی بن موسیالرضا» هستم.
ـ علیبن موسیالرضا؟! این اسم را شنیدهام اما به خاطر نمیآورم…
ـ من همان کسانی هستم که شما تا پایان شب کتاب مرا مطالعه کردید و در پایان، توی دلتان گفتید؛ «خدایا اگر چنین قدیسی وجود دارد دوست دارم او را ببینم».
این را که شنیدم، گل از گلم شکفت و پرسیدم:
ـ در حال حاضر، پیش تو و میهمان توام.
ـ دوست دارم بتوانم بیایم پیش شما.
ـ خب میتوانی میهمان من باشی.
ـ میهمان شما؟ اینکه عالی است. ولی جای شما کجا است؟
ـ ایران.
ـ کجای ایران؟
ـ شهری به نام مشهد.
چند لحظه رفتم توی فکر؛ من ایران را میشناختم، اما هرگز اسم مشهد را نشنیده بودم.
رفتن به چنین شهری برای من چندان آسان نبود، هم از نظر اقتصادی، هم از نظر ناآشنایی به منطقه و هم از جهات دیگر، این بود که پرسیدم:
ـ آخر من چه طور میتوانم به دیدار شما بیایم؟!
ـ من امکانات رفت و برگشت شما را فراهم میکنم.
مدير سايت (2013_05_09), مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_09), یا علی ابن الحسین (2014_10_11), گل مريم (2013_05_08), از خاک تا افلاک (2013_05_08), زنبق بنفش (2013_05_10), عطیه سادات (2013_05_09)
❤ |
- از ایشان سؤالهایی کردم و ایشان هم جوابم را داد، سؤالهایی درباره دنیا، آخرت، انسانیت، عاقبت انسان و آینده بشریت. بعد هم به من سفارش کردند که «اگر میخواهی درهای روشن زندگی و بهشت دنیا و آخرت را ببینی حتماً به قرآن سری بزن»
گفتم: اسم قرآن را شنیدهام، ولی تا به حال به آن سر نزدهام.
آقا هم مدتی برای من قرآن خواند، آن هم با لحنی جذاب و ملکوتی! چنان جذب آوای ملکوتی قرآنش شده بودم که یکسره و بیاختیار، اشک میریختم! از همان جا حسابی شیفته قرآن شدم و اظهار داشتم:
- امیدوارم من هم بتوانم قرآن بخوانم و از آن لذت برده و استفاده کنم.
- گفت: به شرطی میتوانی از این کتاب بهره کامل ببری که اصل و ریشه آن را بپذیری.
گفتم: اصل و ریشه این کتاب چیست؟
آن وقت برایم سلسله پیامبران الهی را توضیح داد که از حضرت آدم(ع) آغاز شده و با حضرت محمد(ص) پایان میپذیرد، حضرت محمد(ص) هم جانشینانی دارد که آقای علی بن موسی الرضا، هشتمین جانشین ایشان است و من باید همانگونه که حضرت عیسی(ع) را پذیرفتم، سایر پیامبران و جانشینان آخرین پیامبر را نیز بپذیرم، در این صورت است که ایمانم کامل شده و میتوانم از قرآن، بیشترین بهره را ببرم…
من که با حرص و ولع به سخنان جوان کانادایی گوش میدادم با کنجکاوی فراوان پرسیدم:
- خب، آقا چیز دیگری هم برای تو فرمودند؟
- بله، ایشان پنج اصل اعتقادی را به من فهماندند.
- خب، آن پنج اصل چه بودند؟
کاغذی را که پس از مکاشفه بر روی آن چیزهایی را یادداشت کرده بود، از جیبش درآورد و از روی آن خواند:
«توحید، نبوت، عدل، امامت و معاد»
ملکوت (2013_11_17), مدير سايت (2013_05_09), مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_09), یا علی ابن الحسین (2014_10_11), گل مريم (2013_05_08), از خاک تا افلاک (2013_05_08), زنبق بنفش (2013_05_10), عطیه سادات (2013_05_09)
قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت
مدير سايت (2013_05_09), مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_09), مشعشع (2013_05_08), یا علی ابن الحسین (2014_10_11), گل مريم (2013_05_08), از خاک تا افلاک (2013_05_08), زنبق بنفش (2013_05_10), عطیه سادات (2013_05_09)
❤ |
مدير سايت (2013_05_09), مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_09), یا علی ابن الحسین (2014_10_11), گل مريم (2013_05_08), از خاک تا افلاک (2013_05_09), زنبق بنفش (2013_05_10), شهاب ثاقب (2013_05_09), عطیه سادات (2013_05_09)
آقا جان...
دلم نه هوای گنبد طلایی تان را
نه هوای صحن و رواق هایتان را
نه هوای مسجد گوهر شادتان را
نه هوای نقاره خانه تان را
که هوای خودتان را کرده است...
آنجا که بگویم: السلام علیک یا علی بن موسی، ایها الرضا (علیه السلام) و شما بشنوید و جوابم را بدهید... که: أنتَ تَسمَعُ کَلامی وَ ترد سلامی....
أطلبنی یا مولای ...
«قدرت عهد شباب می تواند که مرا تا به خدا پیش برد»
فردوس (2013_11_19), ملکوت (2013_11_20), مدير سايت (2013_05_09), مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_09), مشعشع (2013_05_09), یا علی ابن الحسین (2014_10_11), گل مريم (2013_05_09), از خاک تا افلاک (2013_05_09), زنبق بنفش (2013_05_10), عطیه سادات (2013_05_09)
❤ |
آمدم ای شــاه ، پــنــاهم بده
خـــط امانـــی ز گنـــاهـــم بده
ای حرمـــت مـلجأ در ماندگان
دور مـــران از در و راهــــم بــده
ای گل بــی خار گلستان عشق
قرب مــکــانی چــو گــیاهم بده
لایق وصــل تو که من نیستم
اِذن به یـــک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت به مثل کهرباست
شوق وسبـــک خیزی کاهم بده
تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جــان ســوز به آهـــم بده
لشگرشـیطان به کمین من است
بی کســــم ای، شــاه پناهم بده
از صف مــژگان نگــهی کــن به من
با نــظــری یار و سـپـاهـــم بـده
در شـب اول که به قــبرم نهند
نور بــدان شــام ســـیاهــم بده
ای که عـــطا بخــش همه عالمی
جمــله ی حـــاجات مـــرا هـــم بده
فردوس (2013_11_19), مدير سايت (2013_11_18), مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_09), یا علی ابن الحسین (2014_10_11), گل مريم (2013_05_09), از خاک تا افلاک (2013_05_10), زنبق بنفش (2013_05_10), شهاب ثاقب (2013_05_09)
فردوس (2013_11_19), ملکوت (2013_11_20), مهدی (2013_11_20), مدير سايت (2013_11_18), مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_10), مشعشع (2013_05_10), یا علی ابن الحسین (2014_10_11), گل مريم (2013_05_10), از خاک تا افلاک (2013_05_10), زنبق بنفش (2013_05_11)
❤ |
حتما قرار شاه و گدا هست یادتان ،
همان شب که زدم دل به نامتان ،
مشهد ، حرم ، ورودی باب الجواد ،
آقا ، عجیب دلم گرفته برایتان....
فردوس (2013_11_19), ملکوت (2013_11_20), مهدی (2013_11_20), مدير سايت (2013_11_18), مدیریت محتوایی انجمن (2013_11_18), یا علی ابن الحسین (2014_10_11), گل مريم (2013_11_18)
❤ |
از ولاي مُرتضي دل را چراغان مي کنيم بـا علي بار دگر تجديد پيمـان مي کنيم
ملکوت (2014_10_11), یا علی ابن الحسین (2014_10_11)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)