فلسفه آیات متشابه
در کتاب های تفسیری به نحو مبسوط به این بحث پرداخته شده که در اینجا به اهم محورهای بحث اشاره می کنیم:
۱) نارسایی تعبیرات و الفاظ
کلمات و جملاتی که ما در زندگانی روزانه خود به کار می بریم، برای بیان نیازمندی های مادی و امور این جهانی ما است، اما از موضوعات اصلی قرآن کریم معرفی صفات جلال و جمال آفریدگار سبحان و ویژگی ها و اوصاف عالم برزخ و قیامت است، یعنی واقعیتی کاملا مجرد و غیرمادی و دور از حواس ظاهری. بنابراین چون الفاظ و عبارات در توضیح آن حقایق نارسا و قاصر است، از این رو خداوند از راه تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه و انواع مجاز که در صناعت عرب سابقه داشته و لازمه سخن بلیغ است به بیان مطالب پرداخته است.
مانند: «الرحمن علی العرش استوی» خدای رحمان بر عرش استیلا یافته است. (طه ۵)
که ظاهراً جسم بودن خدای سبحان را می رساند، اما با در نظر گرفتن آیه شریفه «لیس کمثله شیء» چیزی مانند او نیست و دلالت عقل معلوم می شود مقصود دست جسمانی یا قرار گرفتن همانند استقرار انسان بر چیزی نمی باشد.
بلکه منظور از عرش خدا مجموعه جهان هستی است که تحت حکومت او به حساب می آید. بنابراین «استوای بر عرش» کنایه از تسلط پروردگار و احاطه کامل او نسبت به جهان هستی و نفوذ امر و فرمان و تدبیرش در سراسر عالم است.