- اينها با رواج فساد در جوامع بشرى ، همدستان ابليس لعين شدند، انسانيت را منزوى كردند و بالاخره انسان را در رسيدن به محبوب خويش باز داشتند.
گفتم : سرورم ، آقاى من ، با اين سخن شيرين و دلپذيرت و ديدن عذاب ظالمين كه انتقام هر ذره از آه هاى مظلومين مى باشد، آرامش خاطرم زياد شد، اجازه بفرماييد درباره و رابطه اعمالشان در دنيا بپرسم .
هدايت : محظورى نيست ، ظالمين "لعنهم الله" موظفند به تو پاسخ دهند. برويم كه راه باز است و عبرت زياد.
از يك وادى سر سبز گذشتيم ، كم كم سر سبزى به كويرى سوزناك رسيديم . ديگر قدمها قادر نبودند به حركت ادامه دهند، عرق از سر و صورت و تمام بدنم سرازير شده ، تشنگى بر تمام وجودم غلبه كرده بود، ديگر حال حرف زدن نداشتم و يك دفعه به زمين افتادم و دستم سوخت ، سريع به پا خاستم ،
فرياد برآوردم آى هدايت ! اينجا كجاست ، من تا به حال اين قدر رنج نديده بودم ؟
هدايت گفت : اينجا وادى نزديك منزل ظالمين است و حرارت آتش به قدرى زياد است كه اطراف آن نيز متاثر شده است .
گفتم : قربانت گردم من نخواستم ، من نمى خواهم احوال ظالمين را ببينم ، |گر خانه كس است يك حرف بس است|.
گفت : عجب ! خيلى بى طاقت شدى ، اگر تو جاى آنها بودى چه مى كردى ؟
گفتم : خدا را سپاس مى گذارم كه نجاتم داد و من جاى آنها نيستم . عزيزم ، من حتى به آتش چوب كبريت دنيا، دوام نداشته و ندارم ، چه رسد به اين آتش كه از غضب و قهر خدا نشانت گرفته .
هدايت : خواستم بفهمى كه آنها چه مى كشند و الا از همين لحظه ديگر اين وادى و حتى منزل آتشين ظالمين براى تو سرد و سلامت خواهد شد.