امام هميشه در حال نماز ميگفت:
خدايا من هميشه فراغت بر عبادت را از تو مسئلت ميداشتم بر اين توفيق شكر گزارم.
هارون نامه اى درباره نقشه قتل امام (ع) به عيسى بن جعفر نوشت.او با خواص خود در اين باره به شور و تبادل نظر پرداخت همگان او را از اين عمل بر حذر داشتند و از مسئوليت بزرگ اين اقدام هشدار دادند تا اينكه عيسى در پاسخ نامه ى هارون چنين نوشت:
«مدت حبس و بازداشت موسى بن جعفر به درازا كشيد و من در اين مدت طولانى او را با وسايل گوناگون امتحان كردهام گاهى جاسوسانى تحت عناوين گوناگون بعنوان آگاهى و اطلاع از مضمون دعاها و گفتارها و مناجاتهاى او با او همنشين ساخته ام همگى گزارش دادهاند كه او فردي ست كه هرگز از دعا و عبادت خدا خسته نميشود و هميشه مشغول انجام او امر الهى است و تا كنون هرگز گزارشى بمن نرسيده است او در دعا و نيايش خود بر ضد تو يا من دعائى بكند و نفرينى بنمايد تمام ادعيه و درخواستهاى او طلب مغفرت و آمرزش است و درخواست اصلاح عمومى وضع مردم...
اگر شما دستور بدهيد شخص ديگرى او را از من به پذيرد بهتر و مناسبتتر خواهد بود وگرنه من نميتوانم او را بيشتر از اين نگهدارم او را آزاد خواهم ساخت چون حقيقت اينست كه من از نگهدارى ايشان در رنج و تعب بيحد بسر ميبرم و وجدانا ناراحت و متاثرم.» (1)
انتقال به بغداد
هارون با دريافت نامه عيسى بن جعفر دستور داد امام را از بصره به بغداد منتقل سازند و تحت نظر مخصوص خود قرار دهند از اين رو او را به يكى از آجودانهاى خاص خود بنام «فضل بن يحيى» سپرد تا مراقبت لازم از ايشان بعمل آورند.
فضل او را در يكى از اطاقهاى منزل خود جا داد و افراد خاصى بعنوان بررسى حالات روحى او و جاسوسى و گزارش كار او تعيين نمود تا در كردار و اعمال او دقت و كنجكاوى بيشترى بعمل آورند.
امام مشغول عبادت و اطاعت الهى بود اغلب روزها را روزه دار و شبها را تا صبح به تهجد و شب زنده دارى مشغول بود و هرگز از عبادت و راز و نياز لحظه اى غفلت نداشت فضل نيز با مشاهده اين اعمال و رفتار از وجدان خود شرمنده و متاثر شد و نتوانست در مبارزه با خواستهاى وجدان بيش از حد اصرار ورزد و از اينرو در زندگى امام توسعه داد و در تعظيم و تكريم و احترام و جلب رضايت او كوشيد.
هارون در منطقه «رقه» بسر ميبرد كه گزارش محبتها و احترامات فضل را بر او رساندند او از اين عمل فضل ناراحت شد و گفت باوبنويسند:
«اين عمل تو بسيار ناگوار است تو ماموريت دارى كه با رسيدن نامه او را بقتل برسانى» فضل نامه را خواند ولى از اجراى دستور آن سرپيچى نمود.
1 ـ ارشاد مفيد ص 251 نجف ـ نور الابصار شبلنجى ص 104 ـ اسعاف الراعبين ص 148