5. عن محمد بن سليمان الديلمى عن ابيه قال دخل سماعة بن مهران على الصادق (عليه السلام ) فقال يا سماعة من شر الناس قال نحن يابن رسول الله قال فغضب حتى احمرت و جنتاه ثم استوى جالسا و كان متكئا فقال يا سماعة من شرالناس عندالناس فقلت و الله ما كذبتك يا ابن رسول الله نحن شر الناس عند الناس لانهم سمونا كفارا و رافضة فنظر الى ثم قال كيف بكم اذا سبق بكم الى الجنة و سيق بهم الى النار فينظرون اليكم و يقولون (ما لنا لانرى رجالا كنا نعدهم من الاشرار) يا سماعة بن مهران انه من اساء منكم اسائة مشينا الى الله تعالى يوم القيمة باقدامنا فتشفع فيه فنشفع و الله لا يدخل النار منكم عشرة رجال و الله لا يدخل النار منكم خمسة رجال و الله لا يدخل النار منكم ثلثة رجال و الله لا يدخل النار منمكم رجل واجد فتنافسوا فى الدرجات و اكمدوا عدوكم بالورع .(1)
محمد بن سليمان ديلمى از پدرش نقل كرد كه سماعة بن مهران خدمت حضرت صادق (عليه السلام ) رسيد. حضرت از او پرسيد بدترين مردم كيانند. جواب داد ما هستيم .
سماعة گفت آنجناب چنان خشمناك گرديد كه دو گونه اش برافروخته شد تكيه داده بود حركت كرده راست نشست . فرمود سماعه ! بدترين مردم در نظر مردم كيانند.
گفتم سوگند به خدا به شما دروغ نگفتم بدترين مردم در نظر مردم ما هستيم زيرا آنها ما را كافر و رافضى مى نامند در اين هنگام به من نگاهى كرده فرمود چگونه خواهيد بود آن روز كه شما را بسوى بهشت و آنها را به طرف آتش برند آن زمان به سوى شما نگاه مى كنند و بگويند چه شد؟ كسانى را كه از اشرار مى شمرديم اينكه در جهنم نمى بينيم .
سماعه ! از هر يك از شما گناهى سر زند روز قيامت به پاى خود به پيشگاه خدا مى رويم و براى او شفاعت مى كنيم ، شفاعت ما را قبول مى فرمايد: سوگند به خدا ده نفر از شما به جهنم وارد نمى شوند. بخدا سوگند سه نفر از شما وارد جهنم نمى شوند، نه بخدا سوگند يك نفر هم از شما وارد نمى شود. كوشش و جديت كنيد در بدست آوردن درجه عالى بهشت و دشمنان خود را به وسيله ورع و پرهيزكارى به اندوه مبتلا نمائيد.
(1)جلد 15، بحارالانوار، جزء اول ، ص 33.