محرم ماه الفت با جنون است چراغ کوچه هایش بوی خون است
ای داغ جوون و پیـــــر دیده
دریای غــم از کویـــــر دیده
با این همـه غم چکار کردی
کــه عــالمُ بی قرار کــردی
دلداده به دین وسر سپرده
ای آّبـــرو از یزیـــد بـــــرده
با خنجر و نـیزه خو گرفتــی
با خون خودت وضو گرفتـی
چشم تموم دنیا گریون بشه
وای اگه شـام غریبون بشه
کــوفه پر از آدم روسیـــاهه
کوفه پر از رفیق نیمه راهه
دستای عباسُ نشون گرفتن
تو کربــلا غدیـــر خون گرفتن
اومدن و دشت و بـهم بپاشن
تو صورت بچه ها غم بپاشـن
چشـم تموم دنیا گریون بشه
وای اگه شـام غریبـون بشه