اهل شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی می باشم . تاریخ 2/1/1361 در سن 16 سالگی طی عملیات فتح المبین مجروح و به اسارت نیروهای ارتش عراق در آمدم .
آزاده جانباز احمد ابوالحسنی مورخ 29/5/1369 در میان استقبال بی نظیر مردم دلیجان و نراق به میهن اسلامی بازگشتم .
با سایر اسیران در اردوگاه عنبر در شهر الانبار در استان پر مساحت الانبار نگهداری می شدیم و مرکز این استان شهر الرمادی می باشد .
آزاده جانباز احمد ابوالحسنی در اردوگاه عنبر در شهر الانبار عراق
یکبار شاکر از کوله من دعا پیدا کرد و گفت ام المشاکل این ها چیه ؟
من اتهام را نپذیرفتم و به شاکر گفتم من 16 ساله ام و سنم کم است و افراد داخل وسایل من دعا گذاشته اند .
سال 1363 سازمان صدا و سیمای عراق به اردوگاه ما آمدند تا از اسیران در بند عکس و فیلم و مصاحبه تهیه تا بتوانند با انتشار آن پیروزی های چشمگیر رزمندگان اسلام در جبهه ها را خدشه دار کنند .
من به دلیل شلوغی و درگیری مداوم با ماموران دشمن به " ام المشاکل " مشهور شده بودم . حمله کردیم و دوربین فیلمبرداری را شکستیم و از فعالیت آنان جلوگیری نمودیم .
درگیری شدت گرفت و در اثر تیر اندازی یکی از اسیران اهل یزد یک چشمش تیر خورد و نابینا گردید .