رساله حقوق
در اوج حاكميت استبداد، در روزگارى كه حكام اموى با تمام توان درصدد زدودن نور شرافت و آزادى از سرزمين وحى بودند و در خاموش ساختن مناديان حق و از ميان بردن سيره حياتبخش پيامبر كرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) از هيچ تلاشى فروگذار نمى كردند، دوباره از خاندان وحى نداى حق برخاست ، در ميان رنجديدگان زمين دوباره قامتى درجاى ايستاد، هر چند آثار زنجيرهاى استبداد اموى هنوز بر اندامش حك بود، اما زبانش هرگز و هيچ گاه از حق و دفاع از حقوق انسانها باز نايستاد!
رساله حقوق امام سجاد (عليه السلام ) در عصر حاكميت جهل و جور، پيامى است فراتر از زمان خويش ، بلكه فراتر از همه اعصار تمدن بشرى !
امروز كه بشر، مدعى دستيابى به عالى ترين شكل تمدن و فرهنگ ارزشى است و دم از حقوق بشر و حتى حمايت از حيوانات و يا حفظ محيط زيست مى زند، علاوه بر پوشالى بودن بسيارى از شعارهايى كه مطرح مى كند در بعد قانون شناسى و قانونگذارى نيز ضعفهايى دارد كه اگر با رساله حقوق امام سجاد (عليه السلام ) مقايسه شود و عنصر زمان و ظرفيت و نيازها نيز ملاحظه گردد، اوجهاى آن رساله و كاستيهاى دست نوشته هاى بشر متمدن اين عصر آشكار خواهد شد!
هر چند پذيرش اين نكته - در نگاه نخست - براى دلباختگان فرهنگهاى مادى و دور ماندگان از مكتب وحى و رسالت مشكل خواهد نمود، اما تاءمل و واقع بينى ، آنان را به تواضع در برابر حق واخواهد داشت .
قبل از پرداختن به متن اين رساله ، تحقيقى درباره اسناد و رجال آن ، شايسته مى نمايد.