نشر عقیده عبدالوهاب
دو چیز به انتشار دعوت محمد بن عبدالوهاب در میان اعراب بادیهنشین نجد کمک کرد:
1- حمایت سیاسی و نظامی آل سعود
۲- دوری مردم نجد از تمدن و معارف و حقایق اسلامی.
جنگهایی که وهابیان در نجد وخارج از نجد (همچون حجاز و یمن و شام و عراق) میکردند، جاذبهای دلفریب داشت: ثروت هر شهری که با قهر و غلبه بر آن دست مییافتند، بر مهاجمین حلال بود، اگرمیتوانستند آن را جزو متصرفات و املاک خود قرار میدادند و در غیر این صورت به غنایمی که به دست آورده بودند، اکتفا میکردند. (۴)
کشتار بی رحمانه وهابیون
کشتار وهابیان در عتبات عالیات به راستی صفحهای سیاه در تاریخ اسلام است. صلاحالدین مختار که از نویسندگان وهابیاست مینویسد: در سال ۱۲۱۶ ق. امیر سعود با قشون بسیار متشکل از مردم نجد و عشایرجنوب و حجاز و تهامه و دیگر نقاط، به قصد عراق حرکت کرد. وی در ماه ذی القعده به شهر کربلا رسید و آنجا را محاصره کرد.
سپاهش برج وباروی شهر را خراب کرده، به زور وارد شهر شدند و بیشتر مردم را که در کوچه و بازارو خانهها بودند به قتل رساندند. سپس نزدیک ظهر با اموال و غنایم فراوان از شهرخارج شدند و در نقطهای به نام ابیض گرد آمدند. خمس اموال غارت شده را خود سعودبرداشت و بقیه، به نسبت هر پیاده یک سهم و هر سواره دو سهم، بین مهاجمین تقسیم شد.(۶)
محل نشآت گيري وهابيتمنطقه اي به نام نجد (مكان مدعي دروغين پيامبري يعني مسيلمه كذاب ) است. محلي كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) در مورد ان فرمود : در سرزمين نجد بلاها و فتنه هايي بوجود خواهدامد واز انجا شاخ شيطا ن اشكارخواهد گشت.
پدر بزرگ محمد بن عبدالوهاب ، سليمان تميمي ، چوپاني فقير بود. وي يك شب خواب مي بيند كه از او شعله هاي اتش خارج و بر روي زمين پخش شده وهر كس را كه مقابلش بيايد مي سو زاند.درتعبيرخواب به او گفتند : از نسل تو پسري بدنيا خواهد امد كه قدرتمند شده وافراد زيادي را هلاك خواهد كرد.بالاخره نوه او بدنيا امد .نامش محمد گذاشته شد .پدرشعبدالوهاب ، مردي عابد وعالم وبر مذهب حنبلي بود.
پینوشت:
1- جمیل الصدقی الزهاوی، الفجر الصادق، ص۱۷/ سید احمد زینی الدحلان، فتنة الوهابیة ص۶۶
2- آلوسی، تاریخ نجد،ص۱۱۱-۱۱۳
۳- تاریخ ابن بشر نجدی۱/۲۳
۴- جزیرة العرب فی القرن العشرین ص۳۴۱
5- تاریخ المملکة العربیة السعودیة: ۳/۷۳
م .م