کسی که ولایت چنین امامی را بپذیرد، خود را در کنفِ حمایت و زیر سایه- مهر و عطفت چنان شخصی قرار داده و دیگر از هیچ خطری نگرانی ندارد و دلش شور چیزی را نمی زند. کدام پدر از امام (علیه السلام) مهربان تر، آگاهتر، توانمندتر، متقی تر، خداشناس تر، دستگیرتر می توان یافت؟
کارهایی را امام می تواند انجام دهد که از عهدة هیچ پدر و مادری در حق فرزندشان برنمی آید. کسی که چنین ولیّی دارد و خود را به او سپرده است، هر جا بخواهد بلغزد یا نفهمد یا هوای نفس بر او غلبه کند یا ... در همة این موارد مربی و سرپرستِ او بالای سرش هست و با آن ویژگیهایی که در مورد ایشان بیان شد، هرگز فرزند خود را رها نمی کند.
وقتی کودکی هنوز راه رفتن بلد نیست، یا در تاریکی می خواهد به راهی که تا به حال نرفته قدم بگذارد، دست خود را در دست پدر می گذارد و اگر چشمانش هم بسته باشد مطمئن خواهد بود که به مقصد می رسد و از راه منحرف نمی گردد. بندگان خدا کودکانی هستند که باید دست در دست مربی و پدر خود، راه بندگی خدا را طی کنند تا در این راه از شر شیاطین مصون و محفوظ بمانند. اما کسی که امام ندارد و ولایت چنین شخصی را گردن ننهاده است،
همچون کودکِ بی پدری است که خودش راه را بلد نیست اما می خواهد با اُفت و خیزی و حرکات بچگانه مسیری را طی کند که بزرگان در آن مسیر به زمین خورده اند. آیا امکان پذیر هست؟! چنین کسی پناهی ندارد و در مشکلات خود را بی پناه احساس می کند، ولی اهل معرفت، امام (علیه السلام) را پناهگاه خود می دانند.
امام برای امت خویش چنین هستند؛ برادری همراه با احساس مسؤولیت پدرانه و دارای عاطفة مادری. اگر این سه نوع محبت را با هم جمع کنیم، می فهمیم که محبت امام به دوستانش چگونه است. این سه وصف امام همه یک پیام دارند و آن محبت شدید حضرت نسبت به شیعیانش می باشد.
پی نوشتها:1. بحارالانوار 25/124، ح. 4 و نظیر آن: همان/ 171، ح38
2. بحار الانوار ، ج 16، ص 95
3. همان
4. همان ، ج23، ص 259