دعا كردن سليمان عليه السلام براى سلطنتى بى مانند
سوره ص آيه 35
قال رب اغفرلى و هب لى ملكا لا ينبغى لاحد من بعدى انك انت الوهاب
گفت: پروردگارا بيامرز مرا و ارزانى دار بر من پادشاهى را كه نسزد كسى را پس از من ، همانا تو بسيار بخشنده اى ؛
سليمان عليه السلام به اين نام شريف خداى را خواند براى حاجتى بزرگ كه اين حاجت آيت و معجزه اى براى نبوتش باشد يعنى تقاضا كرد كه ملكى به او داده شود كه فرمانروائيش خارق عادت بوده باشد و تمام جن و انس و وحوش و طيور و سباع و بهائم در تسخير او بوده باشند؛ چون سليمان مى دانست كه استدعاى چنين ملك و پادشاهى از حق تعالى اصلح است به امور دينيه و سبب كثرت طاعات و عبادات بندگان مى شد، و هيچ بخل براى بذل و بخشش آن ثروت خدادادى ندارد .
حق تعالى دعاى او را اجابت كرد و در اول باد را بر او رام و مسخر گردانيد بر وجهى كه به فرمان او مى رفت و او را به نرمى و آسودگى از هر طرف كه مى خواست مى برد و همچنين بنا بر داستانى كه به تفصيل دارد تمام خواسته هاى و را يكى پس از ديگرى برآورد و بر نام شريف "يا رب " آنچه خير دنيا و آخرت بود از خداى تعالى گرفت .