انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20

موضوع: آشتي با خدا

Hybrid View

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.67
    نوشته ها
    6,982
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    جلسه دوم


    چرا خدا ما را خلق کرد؟


    بسم الله الرحمن الرحيم


    در جلسه قبل بيان شد اگر انسان، كمي‌ «خود» را بررسي كند، در خود مي‌يابد كه بدون ارتباط با خدا نمي‌تواند تنفس صحيح و تحرك سالم داشته باشد. و نيز بيان شد كه بي‌ديني با پوچي، و پوچي با اضطراب همراه است، و انسان همواره از اضطراب و پوچي فرار مي‌كند. پس در واقع غذاي جان انسان - بخواهد يا نخواهد - دينداري است.


    در راستاي احساس پوچي يکي از مسائلي که براي انسان پيش مي‌آيد گم شدن معني زندگي و فلسفه‌ي خلقتش مي‌باشد.


    در اين جلسه اين سؤال را مطرح مي‌كنيم که: «فلسفه‌ي حيات، يا هدف خلقت انسان چيست؟» اين سؤال در بسياري از موارد براي انسان پيش مي‌آيد که: «چرا خدا ما را خلق كرد؟» بايد توجه داشته باشيد که اين سؤال از دو بُعد و دو خاستگاه مطرح مي‌شود: يکي از بُعد و خاستگاه رواني و ديگر از بعد و خاستگاه عقلي.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  2. Top | #2

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.67
    نوشته ها
    6,982
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    جلسه دوم - مبحث دوم


    جان انسان خدا مي‌خواهد


    انسان از طريق شناخت خودش متوجه است كه «خدا» مي‌خواهد و اگر آنچه را كه جانش مي‌خواهد- يعني خدا را- به آن ندهد همين‌طور مي‌گويد: «چرا؟... چرا خدا من را خلق كرد؟ اين ديگر چه زندگي است؟ چرا اين‌طور شد؟... اي دنيا! اف بر تو!...» همه‌ي اين سخنان نشان‌دهنده‌ي اين است كه اين انسان، جواب «جانش» را نداده است. در جلسه قبل عرض شد زندگي غير ديني، زندگي پوچي است، چون آنچه كه حقيقت دارد خداست و بقيه چيزها ـ همه ـ ابزارند! و اگر زندگيِ غير ديني، افتادن در پوچي‌ها و بيراهه‌هاست پس حتماً آن‌چنان سؤال‌هاي آزاردهنده‌اي هم جزء آن زندگي خواهد بود. اما اگر كسي واقعاً زندگي ديني داشته باشد و به خدا دل ببندد، هرگز چنين سؤال‌هاي آزاردهنده‌اي نخواهد داشت.


    خواه‌ناخواه امروزه در دنياي جوانانِ جهان يك مشكل به‌وجود آمده است و آن مشكل پوچي يا نيهيليسم است. جوان، دكتر است، مهندس است، مغازه‌دار است ولي پوچ است. درگذشته اين‌طور نبود چون اين‌همه اشرافيت و تجمّل نبود و زندگي‌ها، معني ديني خودش را حفظ كرده بود. اصلاً خود اين سؤال كه: «ما چگونه خودمان را از معضل پوچي نجات بدهيم؟» نشانه‌ي پوچي حيات است! كسي كه مي‌گويد: «چرا خدا من را خلق كرد؟» اين سؤال را از سر پوچي مي‌كند! در واقع او به آدرسي كه بنا بود با جان خود به آن برسد، نرسيده است! و با زبان بي‌زباني دارد از مشکل روحي خود خبر مي‌دهد و طلب نجات مي‌کند. پس بايد با روبه‌رو شدن با اين سؤال از خود بپرسيم چگونه بايد اين جوان را از طريق هدايت جان او به سوي نور الهي، نجات داد؟


    وقتي متوجه شويم اگر زندگي، ديني نباشد، حتماً پوچ است و حاصل آن اين سؤال است كه «چرا خدا ما را خلق كرد؟» پس بايد براي زندگي به نحو صحيح برنامه‌ريزي کنيم. اگر زندگي، ديني باشد ديگر چيزي به عنوان اضطراب و پوچي در آن وجود ندارد. براي اينكه كسي اين سؤال آزاردهنده را نداشته باشد بايد وارد زندگي ديني شود، آن‌هم به نحوي که در اين دنياي سراسر وَهم‌انگيز بتواند از دين و دينداري تغذيه کند و آنچنان اشباع شود که تمايل به وَهمياتِ دنياي جديد در خيال او سر بر نياورد.


    خدا مي‌فرمايد:


    « لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ »


    آدم‌ها ما به ياد شما قرآن را نازل كرديم و در آن به فکر شما بوديم، آيا فکر نمي‌کنيد؟


    مي‌خواستيم از طريق نزول قران بر قلب پيامبرf براي شما كاري بكنيم، مي‌دانستيم اگر «فرهنگ و نور قرآن» در زندگي شما نباشد از بين مي‌رويد و پوچ و ضايع مي‌گرديد.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  3. Top | #3

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.67
    نوشته ها
    6,982
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    جلسه دوم -مبحث سوم


    جايگاه رواني مُدگرايي


    امروز مي‌توان نمونه‌اي از ضايع‌شدن زندگي را در عنصر «مُد» ديد. مُد در يک بررسي انسان‌شناسي پديده‌اي است که خبر از روح پوچ‌‌گرايي انسان مدرن مي‌دهد. انسان‌هايي كه نظرشان به معنويت است و جانشان از عالم غيب تغذيه مي‌شود و عملاً اسير مُد نيستند پيراهنشان را موقعي كه مي‌پوسد و پاره مي‌شود و ديگر قابل استفاده نيست، عوض مي‌کنند. چون پيراهن مي‌پوشند براي اين‌كه از سرما و گرما حفظ شوند و بدنشان پوشش داشته باشد، و زماني اين پيراهن را نمي‌خواهند كه ديگر قابل استفاده نباشد. اما انساني كه راه را گم كرده است و نمي‌داند در اين دنيا چه کار بايد بکند، حتّي پيراهن را هم مي‌پوشد تا كاري كرده باشد! چرا فردا آن پيراهن را عوض مي‌كند؟ چون نمي‌داند چه‌كار بكند، هدفي ندارد که بر اساس آن هدف برنامه‌ريزي کند! آدمي كه نمي‌داند چه كار كند هر روز دست به كاري مي‌زند!


    گاهي روزهاي جمعه انسان نمي‌داند چه‌كار كند. بيكار است و بايد كاري كند. مقداري با خواهرش دعوا مي‌كند! بعد چند بار به يخچال سرمي‌زند، به در و ديوار ور مي‌رود، اگر در حيات مورچه‌اي را ببيند تكه‌چوبي برمي‌دارد و مورچه را دنبال مي‌كند! چوبي را جلوي مورچه مي‌گذارد تا مورچه مجبور شود جهت خود را عوض ‌كند. دوباره جلوي راه جديد آن را مي‌بندد. آدم بيكار، همه كاري مي‌كند چون نمي‌داند چه‌کار کند! كاري مي‌كند براي اين‌كه كاري كرده باشد.
    پديد‌ه‌ مُدگرايي از اين نوع کارهاست، و مربوط به آدم‌هاي بي‌هدف است، يك پديده‌ي رواني قرون اخير است كه براي بشرِ پوچ‌گرا به‌وجود آمده است. بشر پوچ‌گرا به هر جمعيتي نالان مي‌شود! گفت:
    من به هر جمعيتي نالان شدم


    جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم


    چرا؟ چون يك سوز دروني داشتم كه نمي‌دانستم با آن چه كنم. جهت نداشتم.


    از نيستان تا مرا ببريده‌اند


    از نفيرم مرد و زن ناليده‌اند


    نِيِِستان يعني مقام جمع‌الجمع عالم معنا که زمان و مکان در آن‌جا نيست، مقامي كه در آن‌جا همه‌ي ني‌ها، يك ني هستند! و همه انسان‌‌ها در آن‌جا به عنوان حقيقت انسانيّت مستقر بوده‌اند، در آنجا انسانيّتِ مطلق در صحنه است. ولي انسانِ جدا شده از آن مقام، از درد جدايي از نِيِستان، به هر جمعيتي نالان مي‌شود، چون بي‌خدا شده است! و از آن مقام حقيقي خود، كه خود بود و خدا، فاصله گرفته است، بعد مي‌گويد: همه ناله‌ها و فريادهاي من قصه بي‌خدايي است، ولي كسي حقيقت ناله‌هاي مرا نمي‌شناسد.


    هر كسي از ظن خود شد يار من


    از درون من نجست اسرار من


    مردم مرا درست تحليل نمي‌كنند چون نمي‌دانند من از نيستانِ «اِنّا لِلّه» جدا شده‌ام. فكر مي‌كنند همين هستم كه فعلا با آن‌ها زندگي مي‌كنم.


    خداوند مي‌فرمايد: «وَ إِن مِّنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ» هيچ‌چيز نيست مگر آن‌که خزينه‌هاي آن چيز نزد ماست، و نازل نکرديم مگر به‌ اندازه‌اي محدود و معلومي از آن را.


    پس خزينه‌ي همه چيز حتّي خزينه وجود شما پيش خداست چون مي‌فرمايد: «عِنْدَنَا»! يعني مقام انسان در ابتدا مقام وصل به حق بوده است.
    بعد به اين دنيا آمده است و گم شده است! و حالا راه نجاتش «اِلَيْهِ رَاجِعُون» است. يعني انسان بايد به خدا برگردد و در غير اين صورت در اين دنيا دربه‌در و سردرگم است و احساس پوچي و بيهودگي مي‌كند، چون اتّصالش را از مقام خزينه‌اي‌اش که نزد خدا بوده بريده‌است.


    حاصل بحث اين‌كه خدا مي‌فرمايد: انسان‌ها! دوستتان داشتيم، به فكرتان بوديم و به ياد شما اين قرآن را نازل كرديم: «لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» آيا خودتان هيچ فكر كرده‌ايد غذاي جان شما قرآن است؟ ما را دعوت مي‌كند تا بفهميم آب گواراي رهايي از عطش سوزناك پوچي و گمراهي، قرآن است و به همين جهت آخر آيه مي‌فرمايد: «افلا تعقلون» آيا به اين موضوع فکر کرده‌ايد؟


    اگر انسان ارتباط صحيحي با «روح» خودش برقرار نكند اولين كسي كه با مشكل روبه‌رو مي‌شود خودش است. مي‌گويد اين دنيا و اين زندگي براي چيست؟ و يأس از زندگي او را فرامي‌گيرد. در واقع او به ‌گونه‌‌اي عمل كرده كه زندگي‌اش پوچ شده است و دائماً از شكست در زندگي‌اش مي‌گويد! بدون آن که از اين شکست خبر داشته باشد و راه‌هاي رسيدن به دشت‌هاي نوراني زندگي را بشناسد.


    سال‌هاي گذشته که مردم در تابستان‌ها در رودخانه‌ي زاينده رود شنا مي‌کردند، بنده ديدم فردي با ترس و لرز وارد رودخانه شد و در جاي كم ‌عمقي از رودخانه، سرش را داخل آب کرد و شروع كرد به دست و پا زدن، شخصي که فهميد او ترسيده و هول شده، رفت او را بلند كرد. بيچاره طرف نفس نفس زنان گفت: «مُردم». آن شخص به او گفت:
    «نمرده‌اي! راست بايست» عجيب اين بود که طرف سرش را داخل آب كرده بود و بدون آن‌که غرق شود، سرش را از آب بيرون نمي‌آورد و دست و پا مي‌زد، در صورتي كه اگر سرش را از آب بيرون مي‌آورد هيچ مشکلي نداشت و به‌راحتي مي‌توانست روي پاي خود بايستد. امّا اين کار را نمي‌کرد، در حدّي که داشت تلف مي‌شد، تا اين که آن آقا آمد و سر او را از آب در آورد و گفت راست بايست، نترس غرق نشده‌اي، خودت سرت را در آب فرو کرده‌اي، به قول مولوي:


    تو درون چاه رفتستي ز كاخ


    چه گنه دارد جهان‌هاي فراخ


    مر رسن را نيست جرمي‌ اي عنود


    چون تو را سوداي سر بالا نبود


    بعضي انسان‌ها خودشان رفتنِ در چاه را انتخاب کرده‌اند و حالا مي‌گويند اين چه زندگي است و حسرت زندگي نوراني را مي‌‌خورند و هر روز به طنابي که با آن درون چاه رفته‌اند ناسزا مي‌گويند، کافي است جهت خود را عوض کنند و سر را بالا بياورند. آيا انسان نبايد به بالاها نظر کند تا ببيند زندگي چه اندازه زيباست؟ همين‌طور نشسته است و با نكبت زندگي مي‌كند. نه ديني، نه عشقي، نه عبادتي، نه صفايي، نه ايثاري و نه صدقي؛ بعد هم مي‌گويد:«اي دنيا! اُف بر تو. من در اين دنيا شكست خوردم!»


    اين خود انسان است كه با وابسته کردن تمام روح و روان خود به دنيا، باعث ضايع شدن «خود» مي‌شود. دين، براي انسان‌ها آمده تا حيات ديني و نشاط و شادابي به آن‌ها ارزاني دارد. گفت:


    اين جهان خود حبس جان هاي شمااست


    هين رويد آن سو که صحراي شمااست


    اين جهان محدود و آن خود بي حد است


    نقش و صورت پيش آن معني سد است

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  4. Top | #4

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.67
    نوشته ها
    6,982
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    ������جلسه دوم -مبحث چهارم ������


    خداوند خودْ هدف است


    تا اين‌جا سؤالِ «چرا خدا ما را آفريده است؟» را از بُعد روان‌كاوي و انسان‌شناسي بررسي کرديم. امّا از نگاه فلسفي و بُعد عقلي هم مي‌توان به اين سؤال پرداخت.


    «چرا خدا ما را خلق كرد؟» به يک معني عبارت است از اين‌که خداوند ما را خلق كرد تا چه كند؟ و هدف خدا از خلقت ما چه بود؟ چنانچه ملاحظه مي‌فرمائيد ممكن است كسي اين سؤال را بكند امّا نه از آن جهت كه از زندگي مأيوس شده و به بن‌بست رسيده است بلكه از آن جهت كه مي‌خواهد فلسفه‌ي خلقت را بداند و به دنبال اين است که هدف خالق را بشناسد. در جواب اين سؤال بايد متوجه بود که خداوند خودش هدف است، نه اين که هدف داشته باشد، به اين معني که مخلوقاتِ خود را هدف‌دار خلق مي‌کند تا به کمال شايسته‌شان برسند، ولي خداوند که کمال مطلق است و هدف همه‌ي عالم مي‌باشد، و ماوراء او کمالي نيست، نمي‌شود هدف داشته باشد. اگر بپرسي؛ «خورشيد نور مي‌دهد تا چه كند؟» جواب مي‌شنوي: «چون خورشيد، خورشيد است نور مي‌دهد!». نور دادن جزء ذات آن است، نه اين‌که نور بدهد تا نوراني‌تر شود به قول مولوي:


    گل خندان که نخندد چه کند


    عَلَم از مشک نبندد چه کند


    نار خندان که دهان بگشاد است


    چون که در پوست نگنجد چه کند


    مه تابان به‌جز از خوبي و نار


    چه نمايد، چه پسندد، چه کند


    آفتاب ار ندهد تابش و نور


    پس بدين نادر گنبد چه کند


    سايه چون طلعت خورشيد بديد


    نکند سجده، نخنبد چه کند


    عاشق از بوي خوش پيرهنت


    پيرهن گر ندراند چه کند

    انسان به عنوان يک موجود هدف‌دار، درس مي‌خواند تا به کمالي برسد، چون آن کمال را ندارد و نمي‌تواند به دست بياورد مگر با درس‌خواندن. اما خدا كه مثل انسان‌ها نيست كه بخواهد با خلق‌كردنِ ما و يا ساير مخلوقات به جايي برسد.


    خدا چون فياض مطلق و دائم‌الفيض و دائم‌الْجُود است، همواره در حال فيض‌دادن است و هرگز تجلياتش منقطع و متوقف نمي‌شود. پس خدا از آن جهت كه خداست خلق مي‌كند. آيا مي‌شود خدا- كه فياض مطلق است- فيض خود را نبخشد؟! آيا مي‌شود خورشيد نور ندهد؟! خداوند، فياض مطلق و نور محض است پس همواره فيض مي‌دهد. «وجودِ» مخلوقات در واقع همان فيض خداست. پس خدا همواره خلق مي‌كند. قرآن در وصف اين صفتِ خداوند مي‌فرمايد: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» يعني همواره خداوند در حال ايجاد است. خورشيد چون خورشيد است دائماً نور مي‌دهد.


    حال با اين مقدمات اگر بپرسند چرا خدا خلق مي‌كند؟ جواب اين است که چون خدا، خداست! و عين کمال و فيض و جُود است خلق مي‌کند.


    دانستن اين مسائل از آن جهت لازم است که باعث منظم‌شدن ذهن مي‌شود و انسان را براي پيمودن راه ارتباط با خدا و آشتي با او آماده مي‌كند. اگر كسي همّت نمايد و ذهنش را در جواب گويي به سؤالاتش منظم كند و راه رسيدن به جواب‌هاي خود را درست بپيمايد، خواهد ديد كه در جريان هدايتِ به سوي خدا، چقدر راحت جلو مي‌رود.
    ویرایش توسط گل مريم : 2015_05_19 در ساعت 10:53 AM

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. و الذي نفسي بيده! لولا أن يقول فيك طوائف من أمتي...........
    توسط یا علی ابن الحسین در انجمن اهل سنت
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2014_06_29, 04:47 PM
  2. لمسات بيانية من سورتي المعارج والقارعة
    توسط گل یاس در انجمن زیبایی شناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2014_04_28, 04:00 PM
  3. رشحاتي از کلام نوراني امام صادق(عليه السلام)
    توسط صبور در انجمن امام صادق علیه السلام
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 2013_09_02, 02:51 PM
  4. توصيه هاي سلامتي در ماه رمضان
    توسط مشکاة در انجمن اجتماعی
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 2013_07_09, 01:38 PM
  5. آياتي كه در باره ي حضرت مهدي (عج) تفسير شده است:
    توسط گل مريم در انجمن امام از منظر آیات و روایات
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 2013_04_27, 04:39 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 07:01 AM