انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8

موضوع: امام کاظم ع

Hybrid View

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    January_2014
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.50
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    1,970
    صلوات
    36
    دلنوشته
    8
    یا حسین
    صلوات و تشکر
    1,063
    مورد صلوات
    1,606 در 1,097 پست
    نوشته های وبلاگ
    11
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    3

    quran زندانی اما آزاد!




    زندانی اما آزاد!
    علی بن المسیب گفت : مرا و مولای من ، موسی بن جعفر علیه السلام را از مدینه به بغداد آوردند و محبوس كردند (و مدت حبس ‍ درازا كشید.) مشتاق اهل بیت و عیال شدم . موسی بن جعفر علیه السلام بدانست ، گفت : دلت با اهل و عیال است كه در مدینه اند؟ گفتم : بلی . یابن رسول الله ! گفت : (در آن پوشش رو و) غسل كن و پیش من آی . چنان كردم . برخاست و دو ركعت نماز بگزارد و گفت : بگو: بسم الله و دست به من ده و چشم برهم نه . چنان كردم . گفت : چشم باز كن . باز كردم . بر سر تربت حسین علیه السلام بودم . گفت : این تربت جدم حسین است . نماز كرد و نماز كردم . گفت : چشم بر هم نه . بر هم نهادم . گفت : بگشا. بگشادم . بر سر تربت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام بودم .

    گفت : چشم بر هم نه . چشم بر هم نهادم . گفت : بگشا. بگشادم . بر سر تربت رسول الله بودم . گفت : تربت جدم رسول صلی الله علیه و آله و سلم است . اینكه سرای تو برو و عهد تازه كن . در رفتم و ایشان را ملاقات كردم و به تعجیل با پیش وی آمدم . گفت : دست به من ده و چشم بر هم نه . چنان كردم . گفت : بگشا. بگشادم . خود را به سر كوه دیدم كه از آسمان آب بدان كوه ریخته می شد. بدان آب وضو كردیم و آن حضرت بانگ نماز بگفت و در نماز ایستاد. چهل مرد دیدم كه در عقب سر وی نماز می كردند. چون نماز بگزاردم ، گفت : كوه قاف است و اینان اولیا و اصفیااند. از حق تعالی در خواسته اند تا میان من و ایشان ملاقات شود. پس آن قوم را وداع كردیم و مرا گفت : چشم بر هم نه . چنان كردم . باز كردم . در زندان بغداد بودم . دوستی وی در دل من ثابت شد.
    اخلاص و توکل-الله اکبر

    اللهم عجل لولیک الفرج

    دعای فرج :http://www.shahrequran.ir/thread2278.html#post15280
    و متن دعای سلامتی امام زمان عجل الله فرجه


  2. Top | #2

    تاریخ عضویت
    January_2014
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.50
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    1,970
    صلوات
    36
    دلنوشته
    8
    یا حسین
    صلوات و تشکر
    1,063
    مورد صلوات
    1,606 در 1,097 پست
    نوشته های وبلاگ
    11
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    3

    quran كرامتی از امام كاظم (علیه السلام)




    كرامتی از امام كاظم (علیه السلام)
    امام كاظم (علیه السلام) از منی (نزدیك مكه) عبور می كرد، دید بانویی گریه می كند و چند كودك در اطراف او نیز گریه می كنند. امام (علیه السلام) نزدیك آن بانو رفت و علت گریه را پرسید، او گفت : من چند كودك یتیم دارم ، یك گاو داشتیم زندگی آنها را باشیر آن گاو تاءمین می كردم اكنون آن گاو مرده است . امام كاظم (علیه السلام) فرمود: آیا می خواهی آن گاو را زنده كنم . آن بانو گفت : آری ای بنده خدا! امام كاظم (علیه السلام) به كنار رفت دو ركعت نماز خواند، سپس دست دعا بلند كرد، و پس از دعا، برخاست و كنار جسد گاو آمد، فریاد كشید با چوبی به آن زد (یا با پای خود به آن زد) بی درنگ گاو برخاست وقتی كه آن بانو گاو را زنده دید، صیحه زد، و فریاد كشید و سوگند به خدای كعبه این آقا عیسی بن مریم (علیه السلام) است . مردم اجتماع كردند وقتی كه شلوغ شد آن حضرت بی آنكه آنها متوجه شوند از میان آنها رفت.
    اخلاص و توکل-الله اکبر

    اللهم عجل لولیک الفرج

    دعای فرج :http://www.shahrequran.ir/thread2278.html#post15280
    و متن دعای سلامتی امام زمان عجل الله فرجه


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 06:14 PM