در جنگ سال ۱۹۷۳ با وجود شکست ارتش اسرائیل در جنگ با اعراب ، سربازان اسرائیلی به او لقب ( پادشاه اسرائیل ) دادند . پس از همین جنگ بود که وی درپی بحرانهای بعد از جنگ که به ( جنگ ژنرالها ) در اسرائیل معروف شد ، از ارتش استعفا داد و وارد صحنه سیاست شد .
شارون در اولین انتخابات پارلمانی از سوی حزب تندرو (لیکود) توانست عضویت کنیست را بدست بیاورد در سال ۱۹۷۵ اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسرائیل وی را به عنوان مشاور نظامی خود انتخاب کرد.
در انتخابات سال ۱۹۷۷ ، شارون بدلیل محبوبیت زیادی که در اثر کشتار فسطینیان نزد صهیونیست ها داشت ، در راس فهرست نامزدهای مستقل ، به کنیست راه پیدا کرد . مناخیم بگین در این دوره او را به سمت وزیر کشاورزی وشهرک سازی منصوب کرد . زمان تصدی وزارت کشاورزی او با اشغال بیشتر زمین های فلسطینیان و سرقت آب های آنان هم زمان شد و وی توانست کشاورزی اسراییل را با پشتیبانی آمریکا متحول سازد و شهرک سازی در این زمین های اشغالی شتاب بیشتری گرفت .
پس از آنکه ارتش رژیم صهیونیستی در اردن ، به اردوگاه های فلسطینی یورش برد و سپتامبر سیاه را در تاریخ فلسطین رقم زد ، نیروهای مقاوت فلسطین به لبنان رفتند و در جنوب لبنان مستقر شدند . پس از تصویب یک حمله همه جانبه به جنوب لبنان توسط دولت رژیم صهونیستی ، آریل شارون در سال ۱۹۸۱ به سمت وزارت جنگ برگزیده شد . در سال ۱۹۸۲ ارتش این رژیم با تجهیزات و سلاح های اهدایی آمریکا ، انگلیس و فرانسه و پشتیبانی سیاسی ، تبلیغی و اطلاعاتی ویژه آمریکا، به بیروت حمله کرد و دومین پایتخت عربی بعد از قدس را به اشغال درآورد . در همین سال بود که آریل شارون در ۱۸ سپتامبر ، کشتار خونین (صبرا) و (شتیلا) را به پرونده جنایات خود افزود و تنها طی ۳۶ ساعت ۳۵۰۰ فلسطینی را به شهادت رساند و مسئولیت این کشتار متوجه او شد ، در این راستا دولت اسرائیل برای آرام کردن اوضاع او را از کار برکنار کرد ، اما لقب قصاب صبرا و شتیلا هیچگاه جنایات وی را از اذهان فلسطینیان پاک نکرد .
در پی مخالفت های شدید وی با برکناریش ، بگین تا سال ۱۹۸۴ ، وی را به سمت مشاور خود منصوب کرد .در همین سال وی به عنوان وزیر صنایع و تجارت انتخاب شد و تا مارس ۱۹۹۰ در این پست ماند .