اخلاص در نماز از منظر قرآن
نويسنده: محمد محمدي اشتهاردي
اخلاص در نماز از منظر قرآن
نويسنده: محمد محمدي اشتهاردي
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
مدير سايت (2013_07_27)
در آيه 6 سوره ي ماعون آمده:
الذين هم يرائون، يعني: «واي بر آن افرادي که در نماز خود، از مرز اخلاص خارج شده و رياکاري مي کنند».
و در آيه 162و163 انعام مي خوانيم: خداوند خطاب به پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) مي فرمايد:
قل ان صلاتي و نسکي و محياي ومماتي لله رب العالمين- لا شريک له و بذلک امرت و انا اول المسلمين.
«بگو همانا نماز و تمام عبادات و زندگي و مرگ من، همه براي خداوند پروردگار جهانيان است- شريکي براي او نيست، و به همين دستور يافته ام، و من نخستين مسلمان هستم».
شرح کوتاه:
در اين دو آيه سفارش به اخلاص شده و از هرگونه شرک نهي شده است، و تسيلم محض در برابر عظمت خدا، مورد تأکيد قرار گرفته است.
جالب اينکه نماز از ساير عبادات، مقدم داشته شده و به خصوص ذکر گرديده (زيرا «نسک» به معني عبادات است)، و نيز بر زندگي و مرگ مقدم داشته شده است، و اين تقدم بيانگر ارزش فوق العاده، نماز نسبت به ساير عبادات و موضوعات است.
کوتاه سخن آنکه: در آيه فوق، اخلاص در نماز، مورد توجه قرار گرفته و به پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) فرمان داده شده که اين موضوع را به مردم بگويد، و مسلمانان و غير مسلمانان را آگاه کند که نماز و عبادات را تنها بايد براي ذات پاک خدا بجا آورد، و هرگونه شريکي را از حريم عبادات، دور ساخت.
ویرایش توسط صبور : 2013_07_26 در ساعت 04:32 PM
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
به عبارت روشن تر، روح و مغز نماز، اخلاص است، و اگر عمداً کوچکترين راه نفوذي، از آلودگي شرک و ريا را به حريم پاک و باصفاي نماز راه بدهيم آن نماز باطل خواهد شد، و نه تنها به صورت کالبدي بي روح و جسدي بي انگيزه و فاقد اثر معنوي درخواهد آمد، بلکه کانون شرک و انحراف خواهد گرديد.
مي گويند: يکي از صالحان همواره در صف اول جماعت نماز شرکت مي کرد، و به قدري مقيد بود که از ديگران زودتر به مسجد مي رفت و در صف اول قرار مي گرفت، و آخرين نفري بود که از مسجد بيرون مي آمد.
روشن است که چنين شخصي بايد فردي خداترس و متعهد باشد، يکي از روزها اموري باعث شد که اندکي دير به مسجد رسيد، در صف اول جماعت، جا نيست، مجبور شد در صف آخر بايستد، ولي پيش خود خجالت مي کشيد و نگران بود که چرا در صف آخر است!
ناگهان به خود امد که اين چه فکر باطلي است، اگر خلوص که روح عبادت است، در ميان باشد، صف اول و آخر ندارد، آنگاه به خود گفت: «عجبا! معلوم مي شود سي سال نماز تو آلوده به ريا بوده است، وگرنه نمي بايست صف آخر، در دلت، شائبه اي را ايجاد کند!».
همين فکر، نوري در قلبش پديدار ساخت و با خود گفت: تا دير نشده بايد چاره جوئي کرد، و راه هاي نفوذ ريا را از ورود به صفحه ي قلب، بست، و از شرّ شيطان به خدا پناه برد، با صبر و حوصله، توبه ي حقيقي کرد و خود را اصلاح نمود و تصميم گرفت تا تمام نمازهاي سي ساله اش را قضا نمايد، آري از خواب غفلت بيدار شد، و با روحي باصفا، و اراده اي نيرومند، نمازهاي سي سال را قضا نمود.(1)
پي نوشت :
1- اقتباس از استعاذه شهيد دستغيب (ره) ص143.
منبع: کتاب نماز از ديدگاه قرآن و عترت
ویرایش توسط صبور : 2013_07_26 در ساعت 04:31 PM
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
مدير سايت (2013_07_27)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)