چرا اروپایی ها با اخلاق هستند؟
یک سؤال بسیار مهم: اگر بدون ایمان نمی توان اخلاقی بود پس چرا برخی جوامع اروپایی و آمریکایی مذهبی نیستند اما از دروغ و نفاق و تزویر و دزدی وخیانت پرهیز می كنند؟ پس معلوم می شود كه می توان اخلاقی بود بدون اینكه متكی به ایمان و معرفت باشد.
شهید مطهری می فرماید: این سخن را شما زیاد شنیده اید ، خود من هم زیاد شنیده ام و شاید مدتها هم به آن معتقد بودم كه چنین چیزی می شود، استاد شهید در ادامه سه نوع «خود» را مطرح می کند که بیانی به این مضمون دارد.
1- خود شخصی
انسان گاهی اوقات فقط خودش را می بیند و از آن حیطه تجاوز نمی کند.
دایره ای كشیده اند كه خودشان در داخل آن و غیر خودشان همه بیرون از آن هستند همه چیز را برای خودشان می خواهند . این ، نوعِ ضعیف خود پرستی است .
2- خود خانوادگی
برخی اوقات، انسان فقط خانواده خود را می بیند و با آنان بسیار محترمانه، مهربانانه و عادلانه رفتار می کند. اما در خارج محیط خانواده تمام صفات رذیله وجود دارد.
3- خود ملی
گاهی می بینیم كه خود توسعه پیدا کرده، خود ملی می شود. افراد ملت در داخل خودشان مثل همان فرد در داخل خانواده اند كه نسبت به خانواده خودش راستگو است. نسبت به ملت خود امین است، دزد نیست. در واقع برای شخص خودش دزد نیست، برای شخص خودش دروغ نمی گوید، ظلم نمی كند، یكی از سیئات اخلاقی را مرتكب نمی شود.
این كه ما می بینیم امروز فرد نسبت به فرد ظلم نمی كند, ولی ملت ها بدترین اقسام ظلم را نسبت به ملل دیگر می كنند و این را هم زشت نمی دانند ناشی از همین فكر است. رجال درجه اول اروپا مظالمی را كه نسبت به ملل استعمار زده مرتكب شده اند برای خودشان افتخار می دانند همین فردی كه در داخل ملت و كشور خودش این قدر عادل و امین است و ممكن نیست كوچك ترین خیانت و عمل ضد اخلاقی بكند، وقتی كه پای ملتی دیگر به میان می آید می گوید این مفاهیم معنی ندارد.