«برکت» در لغت به معنای تداوم، رشد و گسترش «خیر» است، از این رو ابن عباس، برکت را به کثرت در هر خیری و پیامبر اکرم (ص) واژه «مبارک» را به «نفاع: بسیار سودمند» تفسیر کرده اند. برخی نیز آن را به معنای ثبوت خیر الهی در امور، دانسته اند. علامه طباطبایی پس از نقل کلام راغب اصفهانی درباره برکت، می فرماید: «از آنجایی که خیرات الهی از مقام ربوبیتش به طور نامحسوس صادر می شود، و مقدار و عدد آن هم قابل شمردن نیست، لذا به هر چیزی که دارای زیادت غیر محسوسی است، می گویند: این چیز مبارک و دارای برکت است. پس بنابراین، برکت به معنای خیری است که در چیزی مستقر گشته و لازمه آن شده باشد؛ مانند برکت در نسل، که به معنای فراوانی نسل و فرزندان یا بقای نام به سبب آنان است؛ و برکت در غذا، آن است که گروه بسیاری با آن سیر شوند؛ و برکت در وقت، که به معنای گنجایش داشتن برای انجام کاری است که آن مقدار وقت معمولاگنجایش انجام چنان کاری را ندارد. از آنجا که غرض از دین تنها و تنها سعادت معنوی و یا سعادت حسی منتهی به سعادت معنوی است، لذا مقصود از برکت در لسان دین آن چیزی است که در آن خیر معنوی و یا مادی منتهی به معنوی باشد»(1). در تفسیر نمونه نیز آمده است: «برکت در اصل به معنای ثبات و استقرار چیزی است و به هر نعمت و موهبتی که پایدار بماند، اطلاق می گردد»(2). بنابراین، فرق میان «خیر» و «برکت» را می توان چنین بیان نمود: «خیر» به معنای کار نیک و سودمند است؛ اما «برکت، به معنای تداوم و توسعه و پایداری خیر است». به عبارت دیگر، هر جا برکت باشد، خیر هم هست، اما عکس آن صادق نیست. ما حصل کلام این شد که برکت به معنای خیر بسیار و دائمی است و اگر چیزی دارای خوبیهای زیاد و مستمر باشد آن را مبارک می نامند. ماه رمضان از این دست امور است که آن را مبارک نامیده اند. ورود به ماه میهمانی خدا را مومنان یک سال به انتظار می نشینند و با رسیدن شمیم خوش رمضان و به شکرانه این توفیق حضور به درگاه حضرت حق حمد و ثنا می گویند که بار دیگر در بهار قرآن تنفس می کنند. نفسهایی که به برکت این ماه در حکم تسبیح و تحمید است.