و در آيه ديگر می فرمايد :
عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنيمٍ .
[ سخن چين ] كينه توز و پرخور و خشن و بدنام است .
قلم 13
قرآن مجيد از سخن چين به عنوان زنيم يعنی كسی كه اصل و نسب روشنی ندارد نام می برد و اين دليل بر عظمت اين گناه است .
راغب اصفهانی می گويد :
زنيم به كسی گفته می شود كه به طايفه ای منسوب شده ولی در واقع از آنها نيست .
[ سپس می گويد: ] ريشه اين لغت از زنمه به معنی زائده و آويزه گوش و حلق گوسفند گرفته شـده است .
گويی شـخص سخن چين در ميان قوم خود مثل يك موجود زيادی و وصله ناهمرنگی است كه بدون دليل به آنها منتسب شـده و گويی مانند كسی است كه اصل و نسب روشن و درستی ندارد .
مرحوم فيض كاشـانی نيز در محجّة البيضاء از عبد اللّه بن مبارك نقل می كند :
زنيم كسی است كه از زنا متولد شده و همه چيز را در همه جا بازگو می كند . سپس می گويد : عبد اللّه بن مبارك اين تفسير را از آيه شريفه عُتُلٍّ بَعْدَ ذ لِكَ زَنيمٍ( قلم : 13) برداشت كرده است .
خلاصه اينكه سخن چين و نمّام مانند كسی است كه نطفه اش از طريق مشروع بسته نشده است .