البقره
مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(261)
مَّثَلُ: اسم، مذکر، مفرد، معرب، نکره، جامد
«مبتدا و لفظا مرفوع»
الَّذِينَ: اسم موصول، جمع، مذکر، معرفه، مبنی
«مضاف الیه و محلا مجرور»
يُنفِقُونَ: فعل مضارع، جمع مذکر غایب، (ن ف ق)، صحیح_سالم، ثلاثی مزید_باب افعال، متعدی، معلوم، معرب
«فعل و فاعل ضمیر بارز واو»
أَمْوَالَهُمْ: اسم، جمع، مذکر، معرفه به اضافه، معرب/ضمیر، جمع مذکر غایب، اسم، معرفه، مبنی
«مفعول و لفظا منصوب/مضاف الیه و محلا مجرور»
فِي سَبِيلِ: حرف جر، عامل، مبنی/اسم، مفرد، مذکر، نکره، معرب
«جارومجرور متعلق به يُنفِقُونَ»
اللَّهِ: اسم عَلَم، مفرد، مذکر، معرفه، معرب
«مضاف الیه و لفظا مجرور»
كَمَثَلِ: حرف جر، عامل، مبنی/اسم، مذکر، مفرد، معرب، نکره، جامد
«جارومجرور متعلق به محذوف خبر»
حَبَّةٍ: اسم، مفرد، مونث، نکره، معرب
«مضاف الیه و لفظا مجرور»
أَنبَتَتْ: فعل ماضی، مفرد مونث غایب، (ن ب ت)، صحیح_سالم، ثلاثی مزید_باب افعال، متعدی، معلوم، مبنی
«فعل و فاعل ضمیر مستتر هی»
سَبْعَ: اسم(عدد)، مفرد، مذکر، نکره، جامد، معرب
«مفعول و لفظا منصوب»
سَنَابِلَ: اسم، جمع، نکره، معرب
«مضاف الیه مجرور به فتحه»
فِي كُلِّ: حرف جر، عامل، مبنی/اسم، مفرد، مذکر، نکره، جامد، معرب
«جارومجرور متعلق به محذوف خبر مقدم»
سُنبُلَةٍ: اسم، مفرد، مونث، نکره، معرب
«مضاف الیه و لفظا مجرور»
مِّائَةُ: اسم(عدد)، مفرد، مونث، جامد، نکره، معرب
«مبتدای مؤخر و لفظا مرفوع»
حَبَّةٍ: مضاف الیه و لفظا مجرور
وَ: واو استیناف
اللَّهُ: مبتدا و لفظا مرفوع
يُضَاعِفُ: فعل مضارع، مفرد مذکر غایب، (ض ع ف)، صحیح_سالم، ثلاثی مزید_باب مفاعله، متعدی، معلوم، معرب
«فعل و فاعل ضمیر مستتر هو»
[جمله فعلیه در محل رفع خبر]
لِمَن: حرف جر، عامل، مبنی/اسم موصول، معرفه، مبنی
«جارومجرور متعلق به يُضَاعِفُ»
يَشَاءُ: فعل مضارع، مفرد مذکر غایب، (ش ی ء)، اجوف یایی_مهموز اللام، ثلاثی مجرد، متعدی، معلوم، معرب
«فعل و فاعل ضمیر مستتر هو»
وَ: واو عطف
اللَّهُ: مبتدا و لفظا مرفوع
وَاسِعٌ: اسم فاعل، مفرد، مذکر، مشتق، نکره، معرب
«خبر و لفظا مرفوع»
عَلِيمٌ: اسم، مفرد، مذکر، مشتق، نکره، معرب
«خبر دوم و لفظا مرفوع»