مـــعــارف قــــرآن
جــلــد 4
نــویـــسـنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگـان
فــــصــــل ســوم
مــعــارفــے از ســــوره انـبـیاء
❤ |
مـــعــارف قــــرآن
جــلــد 4
نــویـــسـنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگـان
فــــصــــل ســوم
مــعــارفــے از ســــوره انـبـیاء
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
معارفى از سوره انبياء
«انبياء»، بيست و يكمين سوره قرآن كريم است كه در مكّه نازل شده و داراى 112 آيه مىباشد؛
هيجده تن از پيامبران الهى خدا را نام مىبرد و در برخى موارد فرازهايى از حالات و زندگى آنان را نيز بيان مىكند و بدين خاطر بنام «انبياء» نامگذارى شده است.
گفتنى است كه در اين سوره از حضرت محمّد (ص) و حضرت عيسى (ع) بدون اينكه نامى برده شود، سخن به ميان آمده است.
فشرده مطالب سوره
سوره انبياء نيز همانند ديگر سورههاى مكى درباره عقايد دينى بحث مىكند و به مسائلى پيرامون توحيد، نبوت و معاد مىپردازد.
سوره با تهديد شديد نسبت به مشركان غافل از حساب و كتاب، شروع شده و آنان را مورد سرزنش قرار داده است. اين لحن ترساننده و هشدار گونه تا آخر سوره، ادامه مىيابد.
پس از آن درباره قرآن سخن گفته و عقايد مشركان را كه نسبتهاى ناروا به قرآن مىدادند رد مىكند.
در ادامه آيات، سرگذشت اقوام عصيانگر گذشته را يادآور مىشود كه ايمان نياوردند و تنها در موقع ديدن عذاب از اعمال زشت خود پشيمان شدند، در حالى كه اين پشيمانى سودى براى آنان نداشت.
اين سوره، هدف از خلقت را مقابله حق و باطل و پيروزى حق، قلمداد كرده و بىهدف بودن خلقت جهان را مردود مىشمارد.
#ادامه_دارد...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
فشرده مطالب سوره
در بخش وسيعى از اين سوره به بحث پيرامون توحيد پرداخته و با آوردن نمونههايى از خلقت مقتدرانه خداى متعال از مشركان مىخواهد كه اگر در مورد بتپرستيشان دليل روشنى دارند، ارائه كنند. در اين قسمت، عقيده مشركان پيرامون فرزند داشتن خدا را، نيز نفى مىكند.
فراز بعدى سوره را به استهزاى مشركان در برابر دعوت پيامبران، اختصاص داده و به پيامبر اسلام توجه مىدهد كه دعوت او نيز همانند ديگر پيامبران، مورد استهزاى مشركان قرار مىگيرد.
داستان دعوت موسى و هارون، دعوت ابراهيم از مردم براى ترك بتپرستى و سپس مبارزه عملى او با بتپرستان، نجات ابراهيم، لوط، نوح و ديگر پيامبران بوسيله امدادهاى الهى از نمونههاى زندگى پيامبران در اين سوره مىباشد.
خداى متعال در نتيجهگيرى كلّى، از داستان پيامبران، همه آنها را امت واحدى محسوب كرده و خود را پروردگار جهانيان معرفى مىكند و از بندگانش مىخواهد كه او را عبادت كنند.
در آخر سوره، علاوه بر تأكيد بر نبوّت پيامبر اسلام براى همه جهانيان، مردم را به دو دسته تقسيم مىنمايد؛ عدّهاى كه دست از بتپرستى بر نداشته و سرانجام كارشان دوزخ است و عدّهاى كه خداوند به وسيله اعمال نيكشان، آنها را در بهشت نعمت خواهد داد و سوره را همانند ابتداى آن با تهديد مشركان به پايان مىبرد.
#در_ادامه: غفلت از حساب
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
غفلت از حساب
«اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فى غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ» (انبيا، آيه 1)
حساب مردم به آنان نزديك شده، در حالى كه در غفلتند و روى گردانند!
در اين آيه از فعل ماضى بجاى فعل مضارع براى بيان نزديك شدن روز حساب استفاده شده است تا بدينوسيله، قطعى بودن وقوع آن روز را يادآور شود.
مفسران در مورد چگونگى نزديك شدن قيامت، سخنانى دارند، از جمله اينكه:
باقيمانده دنيا نسبت به آنچه گذشته بسيار كم است و به همين دليل رستاخيز نزديك است.
از پيامبر اكرم (ص) نيز نقل شده است كه فرمود:
«بِعْثَتى انَا وَالسَّاعَةُ كَهاتَيْنِ»
بعثت من و روز قيامت مانند اين دو (انگشت كنار هم) است.
#در_ادامه: هشدار به غافلان
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
هشدار به غافلان
هدفى را كه سوره انبيا از همان آغاز مورد توجه قرار داده است، هشدار به غافلان است.
بطور كلى، هدف از نزول قرآن و بعثت پيامبر (ص) تنها يك چيز است و آن برداشتن پردههاى غفلت از جلو چشم انسانهاست؛ غفلتى كه بصورت حجاب درآمده و چشم انسان را از نگاه به عمق واقعيتها باز مىدارد. اين غفلت، چنان انسانها را از حقايق، دور نگاه داشته كه نه تنها نصايح بزرگان در آنان مؤثر نمىشود، بلكه تهديدات الهى را نيز به بازى گرفته از ارتكاب به اشتباه و گناه ابايى ندارند. اينان نه به فكر امروز خويشند كه چگونه سالم زندگى كنند و نه به فكر فرداى سخت خويش، چنان كه حضرت على (ع)، مىفرمايد:
«وَيْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ عَلَيْهِ الْغَفْلَةُ فَنَسِىَ الرَّحْلَةَ وَ لَمْ يَسْتَعِدَّ»
واى بر كسى كه غفلت بر او غلبه كرده و كوچ كردن را فراموش نموده و آماده سفر نشده است.
افراد غافل گاهى علاوه بر اينكه در غفلت خويش غوطهورند، اگر كسى به فكر نجات آنها برآيد و وسايل نجاتشان را فراهم كند از او نيز روى مىگردانند و براى لحظهاى هم به سخنان او گوش فرا نمىدهند. به همين جهت قرآن شريف، آنان را از چهار پايان پستتر شمرده و فرموده است:
«اولئِكَ كَالْانْعامِ بَلْ هُمْ اضَلُّ اولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»
آنان همچون چهار پايانند؛ بلكه گمراهتر! اينان همان غافلانند.
زيرا چهارپايان با نداشتن قوه تفكر در خطاهاى خود معذورند ولى اينان با داشتن چنين نعمت الهى از آن استفاده نكرده و باعث سقوط خويش و ديگران مىشوند.
#در_ادامه: عوامل غفلت
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
عوامل غفلت
از بررسىآيات قرآنكريم مىتوان بهعوامل غفلت پىبرد و برخىاز آنان را چنين برشمرد:
1_فراموش كردن خدا:
«خدا فراموشى» يكى از علل اصلى «خود فراموشى» است:
«وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوااللَّهَ فَانْساهُمْ انْفُسَهُمْ اولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»
همانند كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كردهاند، پس خدا هم خودشان را از يادشان برد، اينان فاسقانند.
2_عدم دقّت در احوال گذشتگان:
از مواردى كه مورد سفارش فراوان قرآن قرار گرفته، توصيه به دقت در احوال و آثار گذشتگان است.
دقت و توجه در زندگى ديگران سبب بصيرت و شناخت راه صحيح از باطل مىشود.
ذكر داستانهاى پيامبران گذشته، مبارزه آنان با اقوام ظالم و ستمگر، و سرانجام نابودى آن اقوام جز براى درس گرفتن آيندگان نيست. قرآن گاهى با ذكر نكتههاى جزئى و گاهى با بيان كلى، عبرت از گذشتگان را مورد تأكيد قرار داده است:
«أَلَمْ يَرَوْا كَمْ اهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ انَّهُمْ الَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ»
آيا نديدند چقدر از اقوام پيش از آنان را (به خاطر گناهانشان) هلاك كرديم، آنها هرگز به سوى ايشان باز نمىگردند (و زنده نمىشوند).
#ادامه_دارد...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
عوامل غفلت
1_فراموش كردن خدا
2_عدم دقّت در احوال گذشتگان
3_تفكر نكردن در آيات:
دومين و سوّمين آيه سوره انبيا به يكى از عوامل مهم غفلت انسان، اشاره كرده و آن را به بازى گرفتن آيات الهى مىداند.
«ما يَأتيهِمْ مِنْذِكْرٍ مِنْرَبِّهِمْ مُحْدَثٍ الَّا اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ ...»
هيچ يادآورى تازهاى از طرف پروردگارشان براى آنها نمىآيد مگر آنكه با بازى (و شوخى) به آن گوش مىدهند! اين در حالى است كه دلهايشان در لهو و بىخبرى فرو رفته است!
مشكل عمده اين گروه آن است كه در دنيا سرگرم شدهاند، تا جايى كه آيات الهى را نيز به بازى مىگيرند. ريشه اين بازيگرى به قلب آنان بر مىگردد. قلب كه مركز ادراكات انسان است و بايد حرم امن الهى باشد، بر اثر سرگرم شدن به دنيا و زخارف آن به محل بازى افكار و خيالات شيطانى تبديل مىشود، در نتيجه هرچه ذكر جديد بشنوند به بازى گرفته و لحظهاى در آن فكر و درنگ نمىكنند. اين اعمال سبب اضافهشدن غفلت جديد بر روى غفلتهاى گذشته و در نتيجه دورى بيشتر، از خدا مىشود.
#در_ادامه: آفرينش هدفدار
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
آفرينش هدفدار
«وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْارْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبينَ» (انبيا، آيه 16)
ما آسمان و زمين و آنچه را در ميان آنهاست، از روى بازى نيافريديم.
لعب عملى است كه با نظم خاصى براى رسيدن به غايتى، «پندارى و غيرواقعى» صورت مىگيرد و چون چنين عملى انسان را از اعمال واقعى و اهداف حقيقى باز مىدارد، پس لهو نيز هست. بنابراين هر لغوى، لهو هم هست.
از طرف ديگر لهو براى اين است كه انسان در خود نقص يا حاجتى نظير كسالت و ملامت روحى مىبيند و احتياج به نشاط را در خود احساس مىكند و اين نقص و احتياج او را به لهو و سرگرمى وا مىدارد تا رفع كسالت و ايجاد نشاط كند. چنين كارى از خداى تعالى محال است، چون پرداختن به لهو براى رفع نقص و احتياج است و خداوند احتياجى ندارد و ملالت و كسالتى بر او عارض نمىشود تا با لهو آن را رفع كند. بنابراين، آفرينش هدفدار است و بازى و سرگرمى نيست.
هدف آفرينش
از آيات زيادى بر مىآيد كه جهان خلقت براى انسان، آفريده و رام شده است تا محيط مناسبى براى زندگى او باشد. به عبارت ديگر، هدف از خلقت جهان، انسان است.
#در_ادامه: هدف از خلقت انسان
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
هدف از خلقت انسان
پاسخ اين پرسش در آيه زير است:
«وَ ما خَلَقْتَ الْجِنَّ وَالْانْسَ الَّا لِيَعْبُدُونِ»
جن و انس را نيافريديم، جز براى اينكه مرا بپرستند.
و در آيه ديگر مىفرمايد:
«الَّذى خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَيوةَ لِيَبْلُوَكُمْ ايُّكُمْ احْسَنَ عَمَلًا»
آن كس كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدام يك از شما بهتر عمل مىكنيد.
از اين آيات معلوم مىشود كه انسان، آفريده شده تا با پايبندى به دستورات خدا، درجات عبوديت و بندگى را طى كند و به مراحل بالاى شناخت حق برسد و به قرب الهى بار يابد؛ همچنين غايت خلقت در قيامت محقق مىشود كه اعمال انسانها محاسبه مىگردد، در آنجا نيكوكاران پاداش كارهاى شايسته خويش را دريافت مىكنند و بدكاران به سزاى گناه خويش خواهند رسيد.
#در_ادامه: نشانههاى خدا در هستى
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
نشانههاى خدا در هستى
«أَوَ لَمْ يَرَ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمواتِ وَالْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَىْءٍ حَىٍّ أَفَلا يُؤْمِنُونَ وَ جَعَلْنا فِى الْأَرْضِ رَواسِىَ أَنْ تَميدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فيها فِجاجاً سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ وَ هُوَ الَّذى خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فى فَلَكٍ يَسْبَحُونَ» (انبيا، آيات 30- 33)
آيا كافران نديدهاند كه آسمانها و زمين، بسته بودند و ما آنها را گشوديم و هر موجود زندهاى را از آب قرار داديم، پس آيا ايمان نمىآورند، و در زمين، كوههاى استوارى قرار داديم، تا (به واسطه آن) زمين به اضطراب و لرزش نيفتد. و در آن كوهها، درّهها و راههايى فراخ قرار داديم، تا شايد مردم (به مكانهاى مورد نظر خود) هدايت شوند، و آسمان را سقف محفوظى قرار داديم ولى ايشان (كافران) از آيات آن روگردانند، و اوست خدايى كه شب و روز و خورشيد و ماه را خلق كرد (كه) هر يك در مدارى شناورند.
پيوستگى آسمانها و زمين
رتق يعنى چسباندن دو چيز و فتق يعنى جداسازى دو چيز متّصل.
#در_ادامه: منظور از رتق و فتق آسمانها و زمين
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)