مـــعــارف قــــرآن
جــلــد 4
نــویـــسـنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگـان
فــــصــــل دوم
مــعــارفــے از ســــوره طــه
❤ |
مـــعــارف قــــرآن
جــلــد 4
نــویـــسـنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگـان
فــــصــــل دوم
مــعــارفــے از ســــوره طــه
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
معارفی از سوره طهسوره «طه» در مكّه نازل شده و 135 آيه دارد.
اين سوره، با خطاب به پيامبر (ص) آغاز شده و با خطاب به آن حضرت پايان يافته است.
غرض اين سوره تذكر، از راه بيم دادن است.
از اين رو، آيات ترساننده اش بر آيات مژده دهنده اش غلبه دارد،
داستانهايى را ذكر مىكند كه بيانگر هلاكت طغيانگران و تكذيب كنندگان آيات خداست،
حجتها و دلايل روشنى در بر دارد كه عقل هر كس را به اعتراف به يگانگى خدا و پاسخگويى به دعوت حق وا مىدارد و با يادآورى قيامت و جايگاههاى وحشتناك آن و حال نكبت بار مجرمان و زيانكار بودن ظالمان ختم مىشود.
#در_ادامه: فشرده مطالب سوره
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
فشرده مطالب سوره
مطالب اين سوره را مىتوان به چند بخش تقسيم كرد:
ابتدا اشاره كوتاهى به عظمت قرآن و بخشى از صفات جمال و جلال پروردگار دارد، البته بحث از عظمت قرآن در اواخر سوره نيز تكرار شده است.
بخش ديگرى از سوره كه بيش از هشتاد آيه را در بر مىگيرد از داستان حضرت موسى (ع) سخن مىگويد، از آن زمان كه به نبوت مبعوث گرديده، سپس با فرعون جبار به مبارزه برخاست و پس از درگيريهاى فراوان با فرعونيان و مبارزه با ساحران و ايمان آوردن آنها به خداوند و غرق شدن اعجاز آميز فرعون و فرعونيان در دريا، او و همراهانش نجات يافتند.
بعد، ماجراى گوساله پرستى بنىاسرائيل و درگيرىِ هارون و موسى با آنها را بيان مىكند.
در بخش سوم درباره معاد و قسمتى از خصوصيات رستاخيز سخن مىگويد.
در فراز بعد، با بيان سرگذشت آدم و حوا در بهشت و ماجراى وسوسه ابليس و سرانجام هبوط آنها در زمين، انسانها را نسبت به دشمنى شيطان، هشدار مىدهد.
و در آخر سوره، نصيحت و اندرزهاى بيداركنندهاى براى همه مؤمنان بيان مىكند كه روى سخن در بسيارى از آنها با پيامبر اسلام (ص) است.
#در_ادامه: فلسفه نماز
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
فلسفه نماز«انَّنى انَا اللَّهُ لا الهَ الَّا انَا فَاعْبُدْنى وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرى» (طه، آيه 14)
براستى من خدايى هستم كه معبودى جز من نيست، پس مرا بپرست و نماز را براى ياد من به پا دار.
با جمله«لا الهَ الَّا انَا فَاعْبُدْنى»
شالوده و زير بناى مكتب حضرت موسى (ع) همانند ساير اديان الهى بر اساس توحيد و يگانه پرستى پىريزى مىشود و با امر به نماز كه كاملترين نوع عبادت است، پايههاى آن استوار مىگردد.
اخلاص در عبادت
از كلمه «فَاعْبُدْنى» با توجه به جمله قبل استفاده مىشود كه عبادت، فرع بر معرفت خداست و لازمه جدايى ناپذير خدايى و صاحب اختيارى است، و از طرفى چون خدايى، خاصّ خداوند است، عبادت هم بايد خاصّ او باشد و به شرك آلوده نگردد.
به ديگر سخن، گويا خدا مىگويد: چون تنها من خدا هستم نه هيچ كس ديگر، پس عبادت هم از آنِ من است و ديگران را در عبادت من شركت ندهيد.
#در_ادامه: اهميت نماز
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
اهميت نماز
گرچه نماز عبادت است و امر به عبادت در حقيقت، امر به نماز هم هست، «چون كه صد آمد نود هم پيش ماست»، ولى بيان خصوص نماز، نمايانگر اهميت خاص آن است و اين روش (ذكر خاصّ بعد از عام) در گفتگوهاى عمومى نيز رايج است.
نماز در اديان آسمانى
از آيات قرآن استفاده مىشود كه همه اديان الهى، دستور به برپايى نماز داشتهاند؛ هر چند نحوه انجام آن يكسان نبوده است.
براى مثال آيه مورد بحث، خبر مىدهد كه خداوند به حضرت موسى (ع) فرمان داده كه به خاطر ياد خدا، نماز را به پا دارد يا از زبان حضرت ابراهيم (ع) نقل مىكند كه او از خدا مىخواست كه وى و فرزندانش را از برپاكنندگان نماز قرار دهد.
حضرت عيسى (ع) نيز مىفرمود: خداوند مرا به نماز و زكات تا زنده هستم، سفارش كرده است.
همچنين در وصف حضرت اسماعيل (ع) تصريح شده كه او (علاوه بر اينكه خود، نماز به جا مىآورد) خانوادهاش را نيز به نماز و زكات امر مىكرد.
#در_ادامه: فلسفه نماز
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
فلسفه نماز
در آخر آيه به فلسفه نماز اشاره كرده و مىفرمايد: نماز را فقط براى ياد من به پا داريد، پس هدف نهايى نماز به ياد خدا بودن و ذكر است. ناگفته نماند، كه ذكر نيز بر دو نوع است:
ذكر #زبانى و #ظاهرى و ذكر #قلبى و #باطنى.
نماز كامل، نمازى است كه هر دو ذكر را دارا باشد.
رواياتى نيز در زمينه فلسفه نماز وجود دارد كه مىتوان آنها را تفصيل همين اختصار دانست و در حقيقت آنان ياد خدا را شرح دادهاند.
به عنوان مثال، حضرت رضا (علیه السلام) در سخنى مىفرمايد: علت (دستور به) نماز، اعتراف به ربوبيّت خداى عزوجلّ، نفى شريك از او، ايستادن با حالت خوارى، فقر، خضوع و اعتراف در مقابل خداوند جبّار است. طلب بخشش كردن براى گناهان گذشته و هر روز پنج بار صورت بر زمين گذاشتن براى بزرگداشت و به ياد او بودن است تا او را فراموش نكند و به خوشگذرانى نيفتد و (در مقابل او) خاشع و ذليل باشد و از او زيادت در دين و دنيا را طلب كند. بعلاوه، نماز باعث جلوگيرى از بديها نيز مىشود.
#در_ادامه: نماز
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
نماز
نماز، يادآورى خدا در طول شبانه روز است تا بنده، آقا، مدبّر و خالق خود را فراموش نكند تا به خوشگذرانى بيفتد و طغيان كند؛
اين ياد كردن و ايستادن در مقابل او، بنده را از افتادن در گناهان باز داشته و از همه فسادها جلوگيرى مىكند.
با توجه به بيان فوق، معلوم مىشود كه نماز بهترين بازدارنده زشتيها و رساننده به قرب خداست؛
از اين رو امام على عليهالسلام مىفرمايد:
«الصَّلاةُ قُرْبانُ كُلِّ تَقِىٍّ»
نماز وسيله هر متّقى براى رسيدن به خداست.
#در_ادامه: شيرينى گفتگو با خدا
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
شيرينى گفتگو با خدا
«وَ ما تِلْكَ بِيَمينِكَ يا مُوسى قالَ هِىَ عَصاىَ اتَوَكَّؤُ عَلَيْها وَ اهُشُّ بِها عَلى غَنَمى وَلِىَ فيها مَأرِبُ اخْرى» (طه، آيات 17- 18)
اى موسى! آن چيست به دست راستت؟ گفت: اين عصاى من است، بر آن تكيه مىكنم و براى گوسفندانم با آن برگ مىريزم و مرا با آن كارهاى ديگر است.
خداوند از موسى سؤال مىكند كه در دستت چيست؟ و حال آنكه خود به آن آگاهتر است.
شايد علت سؤال اين باشد كه مىخواهد سرّى عظيم به او بنماياند. مىخواهد به او بفهماند كه چگونه از اين چوب كه جامد و بىجان است و هيچ تناسبى با موجود جاندار ندارد، مارى چست و چابك و وحشتناك مىسازد، و آن را معجزه و علامت صدق نبوّت او قرار مىدهد و با آن دريا را شكافته و سنگ را به چند چشمه جوشان آب تبديل مىكند.
حضرت موسى (ع) گويا فكر كرد كه منظور، سؤال از خواص آن است، چون معمول است كه هرگاه كه از امر واضحى سؤال شود كه انتظار ندانستن آن نمىرود، در پاسخ به ذكر اوصاف و خواص آن مىپردازند، بدين جهت موسى (ع) در پاسخ، به بيان اوصاف و خواص عصايش پرداخت.
#در_ادامه: علت طولانی بودن جواب حضرت موسی(ع)
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
علت طولانی بودن جواب حضرت موسی(ع)
يكى از وجوهى كه براى جواب طولانى حضرت موسى (ع) بيان شده، عبارت است از تناسب و اقتضاى مقام، يعنى حضرت موسى در مقام خلوت و گفتگو با محبوب بود و اين مقامى است كه با تفصيل و شرح كلام سازگار است؛
هر چه كلام، طولانىتر باشد، مدّت مكالمه بيشتر و لذّت آن گواراتر است.
حضرت موسى (ع) مايل بود با محبوبى كه براى اوّلين بار او را به حضور پذيرفته و با او به سخن پرداخته، بيشتر سخن بگويد، بدين جهت به برشمردن آثار عصا پرداخت.
موسى عليهالسلام، اين سرّ نهفته، يعنى لذت گفتگو با محبوب را در جاى ديگرى از مناجاتش فاش ساخت، هنگامى كه خدا از موسى عليهالسلام پرسيد كه چرا در آمدن به كوه طور از قوم خود پيشى گرفتى؟ او در پاسخ، عشق مناجات و كسب رضاى حق را دليل آورد كه او را اين چنين بىقرار ساخته و آتش در خرمن وجودش افكنده است. او گفت:
«وَ عَجِلْتُ الَيْكَ رَبِّ لِتَرْضى».
#در_ادامه: شيوه تبليغ
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
شيوه تبليغ
«فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ اوْ يَخْشى» (طه، آيه 44)
با او به نرمى سخن گوييد، شايد پند گيرد يا بترسد.
اين آيه به ما مىآموزد كه براى نفوذ در دل ديگران، از چه راهى بايد وارد شد و چگونه با افراد لجوج و لجام گسيختهاى چون فرعون، برخوردى جهتدار و ارشاد كننده داشت.
هر مكتبى بايد جذبه منطقى داشته باشد و كسى كه داعيه رهبرى آن را بر عهده دارد، بايد از سعه صدر، منطق قوى و دليل متين و روشن برخوردار باشد، چه در حدّ رسالت، چه در حدّ امامت يا فقاهت.
از اين رو، نخستين دستور قرآن براى نفوذ در دل مردم (هر چند افراد گمراه و آلوده) برخورد ملايم و همراه با مهر و عواطف انسانى است و توسل به خشونت در مرحلهاى است كه برخوردهاى دوستانه و منطقى، مؤثر نباشد.
خداوند راه تبليغ را به حضرت موسى مىآموزد و مىگويد با فرعون به نرمى و ملاطفت سخن بگو و گفتار «ليّن» را شعار خود قرار ده، زيرا چنين برخوردى نفس سركش آدمى را خاضع مىكند و دل عصيانگر را نرمش مىبخشد و سدّ روحى طغيانگر را مىشكند و دست كم، راه عذر را مىبندد و حجت را تمام مىكند، ولى سخن درشت و برخورد خشونت آميز، دل او را جريحهدار مىسازد و احساساتش را بر مىانگيزد.
اين درسى است كه قرآن بر آن تأكيد دارد، از جمله در سوره «فُصلت» بطور مستقيم به پيامبر دستور مىدهد كه منطق دشمن را با راههاى خوب دفع كن، سفاهت و جهالت مردم را با اخلاق نيكو و پسنديده جواب ده، بديهايشان را با خوبيهايت مقابله كن و تقصيرشان را با عفو، و خشونتشان را با حلم و صبر تحمّل كن، چرا كه اوّلين نتيجه اين نوع برخوردها آن است كه دشمنيها تبديل به دوستى مىشود و مردم متوجه بدى اخلاق خود مىشوند و كارهاى زشت خود را ترك مىكنند.
#در_ادامه: قوم لیّن
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)