تثليث، اعتقاد غير عقلايى
اعتقاد به تثليث، با بديهيات و ضروريات عقلى، منافات دارد. هيچ راه عقلى براى پذيرفتن تثليث و حتى براى تصور صحيح آن وجود ندارد.
سه تا شدن يكى و يكى شدن سه تا قابل تصوّر نيست، تا چه رسد به اينكه قابل قبول باشد، چون اصول دعوت مسيحيت يعنى پدر و پسرى، تثليث و مسائل مشابه ديگر قابل استدلال نيست، بدين جهت آنها اين اصول را مسلم و غير قابل بحث و تعبدى معرفى كردند.
تثليث عقيدهاى تقليدى
در آيهاى از قرآن چنين آمدهاست:
يهود و نصارا كه براى خداوند، فرزند قائل شدند، همان سخن و اعتقاد گذشتگان را تكرار كردند و از آنها پيروى نمودند.
با توجه و مطالعه تاريخ، معلوم مىشود كه نصارا عقيده به تثليث و پسرى حضرت عيسى را از اقوام بتپرست قديم مثل يونانيها، هندوها و بوداييان گرفتهاند.
عقايد بتپرستان هندوچين و بت پرستان يونان قديم، مشابه عقيده تثليث است و چون آنها قبل از يهود و نصارا بودهاند، معلوم مىشود كه يهود و نصارا اين عقايد را از آنها گرفتهاند.
دلايل بطلان تثليث
تثليث و سه خدايى در عين يك خدايى، باطل است به دلايل زير:
الف- فرزند داشتن خدا محال است، چون:
1- شرط توليد مثل و فرزند داشتن، جسم مادى داشتن و مادى بودن است و خداوند، خالق ماده و خود منزه از ماده است و وقتى مادى نبود، پس بناچار، زاد و ولد و تناسل نيز در او راه ندارد.
2- خداى تعالى خالق، پرورنده و قيّم موجودات است و قيموميّت او مطلق و فراگير است و همه چيز در اصل وجود و بقا، قائم به خداوند است. باتوجه به اين مطلب، چگونه ممكن است موجودى فرض شود كه در عين مخلوق بودن و تحت قيموميّت او بودن، قائم به ذات و بىنياز از او باشد؟
3- فرزند پيدا كردن، امر تدريجى است و فرض آن در مورد خداوند، مستلزم اين است كه خداوند، محكوم قانون ماده و حركت باشد كه اين نيز محال است.
ب- عيسى (ع) بشر است و از بشر ديگر متولد شده است و همه لوازم بشريت را دارد و بشر مادى، محتاج و فقير نمىتواند خدا باشد.
ج- در آيه ديگرى مىفرمايد: عيسى و مادرش غذا مىخورند. غذا خوردن، بهترين دليل بر نيازمندى و مخلوق بودن است و كسى كه اگر مدتى از غذا و آب منع شود، رشته حياتش قطع مىشود، چگونه مىتواند خدا باشد.
د- در آيات فراوانى از قرآن و همچنين انجيل بر عبادت، بندگى و راز و نياز حضرت عيسى تأكيد و تصريح شده است، در حالى كه اگر حضرت عيسى، خدا بود و خود را خدا مىدانست، ديگر آن عبادتها و مناجاتها و تضرّعها به درگاه خدا معنا پيدا نمىكرد، علاوه بر آن، مسيح هيچگاه ديگران را به بندگى خود دعوت نكرده، بلكه هميشه آنها را به بندگى خدا دعوت نموده و اين خود دليل ديگرى بر بنده بودن اوست.
ه- اگر ظهور معجزات و كارهاى شگفت انگيز و غير عادى، مثل زنده كردن مردگان و امثال آن دليل بر خدايى باشد، پس بايد ديگر پيامبران را هم خدا دانست، چون آنها نيز داراى چنين معجزاتى بودهاند، در حالى كه نصارا، پيامبران ديگر را خدا نمىدانند.
و- همچنان كه ثابت شد، حضرت مسيح، بنده خداست، روح القدس نيز- كه يكى از ملائكه مقرب است- بنده خداست. او مخلوق خدا و تحت امر اوست و به اراده او عمل مىكند و از خود هيچ ندارد. خدايى غير از خداى يگانه نيست، چون تعدّد خدايان، محال است. پس، خداوند، ذات واحد و يگانه است و هر چه غير خداست، مخلوق اوست.
پس #تثليث باطل و كفر است و عيسى و روح القدس هر دو بنده خدا و مطيع اويند.
#كيفر_جنگ_با_خدا_و_رسول_ص...