همسر شهيد كميل (مصطفي) صفريتبار؛
شهداي صابرين خيلي زود فراموش شدند
او ميگويد شهداي يگان ويژه صابرين قبل از اينكه معرفي بشوند از اذهان پاك شدند.
آنچه در پي ميآيد روايتي است خواندني از زندگي تا شهادت كميل (مصطفي) صفريتبار
به روايت همسرش مريم يوسفي.
به گزارش تا شهدا؛ همكلاميمان با مريم يوسفي همسر شهيد كميل صفريتبار از گلههايش
آغاز شد. او از زندگياش برايمان گفت. از مسيري كه پس از ازدواج با كميل صفريتبار پيش
رويش قرارگرفت و از شيرينيهاي زندگي كوتاه و چند ماههاش. . . مريم يوسفي اما از مسئولان
فرهنگي كشور و از مسئولان يگان صابرين براي بيتوجهي به خانواده شهداي اين يگان گلايههاي
بسياري داشت و شرط گفت و گويش با ما را هم طرح اين گلايهها عنوان كرد.
همسر شهید ميگويد شهداي يگان ويژه صابرين قبل از اينكه معرفي بشوند از اذهان پاك شدند.
آنچه در پي ميآيد روايتي است خواندني از زندگي تا شهادت كميل (مصطفي) صفريتبار به روايت
همسرش مريم يوسفي.
كمي از خودتان و شهيد بگوييد. زمان شهادت همسرتان چند سال داشتيد؟
من متولد اول شهريور ماه سال 1372 در استان مازندران، شهرستان فريدونكنار و روستاي بيشهسر
هستم. همسر شهيدم ستوان يكم پاسدار مصطفي(كميل) صفريتبار متولد 1367 از يگان ويژه صابرين
بود كه 13 شهريور سال 90 در آذربايجان غربي منطقه سردشت ارتفاعات جاسوسان در عملياتي براي
بيرون راندن گروهك تروريستي پژاك به همراه 11 همرزمش به شهادت رسيد. سال 90 كه ايشان به
شهادت رسيد. من 18 سال داشتم و در بين همسران شهيد يگان صابرين سن من از همه كمتر بود.
زندگي با يك رزمنده كه شهادت در تقديرش بود چه تحولي در زندگيتان ايجاد كرد؟
زماني كه من مجرد بودم وضع حجاب و ظاهرم كامل نبود! ولي دوست داشتم زماني كه خواستم
ازدواج كنم با كسي ازدواج كنم كه كمكم كند تا بتوانم حجابم را خيلي كاملتر كنم. من با ازدواج
با كميل تغيير كردم. زماني كه عقد كرديم همان شب چادر سرم گرفتم و تغيير در زندگيام را با
كمك كميل انجام دادم. شدم همانطوري كه او ميخواست و البته خودم هم دوست داشتم كه
تغيير كنم. بعد از آن احساس خوبي داشتم. انگار كه سبك شدهام.
خيلي با كميل خوشبخت بودم خيلي.