اخلاق فرماندهى رسـول اكرم (ص)
به اخلاقـى آراسته بـــود كه خـــداونــــد او را چنــــين مى ستــايـــد: (وانك لعلى خلق عظيـم).( سوره قلـم , آيه 4. يعنى ( به راستى كه تـو داراى اخلاقى بزرگ و ارزشمند هستى .))
مـوصـوف بـودن به ايـن اخلاق , از او يك فرمانده مـوفق ساخته بـود كه مـى تـوانست او را به مقصـود رسانده و در بسيارى از جنگها پيروزى را بـراى او به ارمغان آورد. آن حضرت به تمامـى مردم مهربان بـود و در همه شرايط با لشكريان و مردم خود مدارا مى كرد, راستگويى اميـن, وفادار به عهد و پيمان خود بود, هنگام غضب خشم خود را فرو مى برد و هنگام قدرت از مجازات چشـم پـوشيـده و مى گذشت.
او بيـن مردم ( صلح و دوستـى) برقرار مـى ساخت و از آنان كينه, دشمنـى و فتنه را دور مى كـرد و هر كسـى را در جايگاه خـود قـرار مـى داد.
برجسته ترين صفات عقلى آن حضرت عبارت بـود از: تدبير, تفكر و دورانديشى. ايـن صفات در عملكردهاى او كاملا نمايان است. با تفكر و انديشه در مورد وضع قـوم او مى توان فهميد كه رسول خدا(ص) عاقلتريـن مردم جهان بـوده است; زيرا قومى را به رغم خشـونت و تندى اخلاق و فخر فروشـى و سخت خـويـى اى كه داشتنـد چنان تربيت و رهبرى كرد كه, با همه ايـن اوصاف, از حاميان جدى او گشتند و همراه با او پرچـم اسلام را بـرافـراشتنـد و به جهاد بـرخـاستند.
رسول خدا(ص) روشهاى جديدى را در جنگ, حكومت, مديريت, سياست, اقتصاد و مسائل اجتماعى به وجـود آورد. در جنگ احزاب به كندن خندق پرداخت, در غزوه حديبيه با قريـش مذاكره كرد و با انعقاد پيمانى به نتايج عملى آن , كه بعدها نمايان شد, دست يافت و به هميـن گـونه در هر ميدان جنگـى به ابتكارى جديد دست مى زد كه او را در پيروزى بر دشمن يارى مى كرد و آنان رااز اقدامات و تاكتيكهاى خود در بهت و سرگردانى فرو مى برد.(مـديـرت نظامـى در نبـردهـاى پيـامبـر اسلام, ص 77.)
رسول اكرم (ص) مـوفق گرديد حاكميتى از هر جهت باشكوه و محترم بر پــا دارد تا همه مردم از زعامت و رهبرى او بهره مند گشته و به اوامـر او, پـس از رهـايـى از طـاعت رهبـران مختلف, گـردن نهنـد.
دعوت رسول خدا(ص) به اسلام, مبتنى بر صلح و سلامت بود و جنگ را جز هنگامى كه قساوت و دشمنى و سختگيرى آنان بر مسلمانان زياد شد, مـورد تـوجه قرار نمى داد. در حقيقت, براى دفع زور, به زورى متـوسل مى شد. از ايـن رو, جنگهاى او از آغاز بر اساسى ثابت و استـوار قرار داشت كه لشكر اسلامى از آن غفلت نمى كرد, از جمله: دعــوت مردم به دين جـديـد, انعقاد پيمان صلح و پـرداخت جزيه يا فتح سـرزميـن آنان, و نبـرد با كسانى كه با او دشمنـى كننـد.(پيشين, ص 275.)