سلام قرآن پژوهان گرامی
الان سحر روز بیستم ماه مبارک رمضان است و دومین شب قدر رو در پیش خواهیم داشت إن شاءالله
امیدوارم عبادت ها و طاعت های شما قبول حضرت حق قرار گیرد ان شاءالله
می پردازیم به بررسی آیه 96
اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا ۚ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ ۗ وَاللَّـهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴿٩٦﴾
معانی واژه ها:
«احرص»: آزمندترين.
«يودّ»: دوست دارد، آرزو مى كند.
«بمزخرحه»: دوردارنده او.
تفسیر از مجمع البیان:
«ولتجدنّهم احرصالنّاس على حيوةٍ»
و تو اى پيامبر! آنان را آزمندترين مردم به زندگى خواهى يافت
عدّه اى برآنند كه منظور آيه شريفه، همه يهود است؛ و گروهى نيز بر اين اعتفادند كه خطاب آيه، دانشمندان آنان است.
«و من الّذين اشركوا»
و آنان را حتّى آزمندتر از كسانى كه شرك ورزيده اند، خواهى يافت
در تفسير اين جمله از آيه شريفه، ديدگاهها متفاوت است:
1. بعضى گفته اند: منظور اين است كه تو اى پيامبر! يهود را آزمندتر از شرك گرايان و كسانى خواهى يافت كه به خدا و روز رستاخيز ايمان ندارند.
2. برخى معتقدند كه جمله «و من الّذين اشركوا»، اوّل كلام است، زيرا جمله پيشين تمام شده است. با اين بيان، معناى آيه اين است كه: «آن گروه از يهود كه شرك ورزيده اند، كسانى هستند كه هر يك دوست دارد هزار سال عمر كند». و كلمه «مَنْ» قبل از «يودّ» حذف شده است.
3. پاره اى نيز براين عقيده اند كه در آيه شريفه، تقديم و تأخير صورت گرفته و منظور اين است كه: يهود و گروهى از شرك گرايان را آزمندترين مردم به زندگى در دنيا و ارزشهاى مادّى خواهى يافت.
به نظر ما اگر درست باشد كه براساس ديدگاه سوّم «طائفةُ» كه موصوف است، حذف شود و صفت جاى آن قرار گيرد، چرا ممكن نباشد كه بنابر ديدگاه دوّم «مَنْ» كه موصوف است، حذف شود و «يودّ» جانشين آن شود؟ آرى؛ اگر قرار باشد حذف را بپذيريم، هر دو ديدگاه دوّم و سوّم يكسانند و هيچكدام بر ديگرى امتيازى ندارند. به اعتقاد نگارنده، همان معنايى كه براى آيه شده، از دو ديدگاه مورد اشاره بهتر است.
«يودّ احدهم لو يعمّر الف سنةٍ»
هريك از آنان دوست دارد [و آرزو مى كند] كه كاش هزار سال زندگى مى كرد
بكاررفتن عدد هزار در آيه شريفه، بدان دليل است كه مجوسان در دعاهاى خود براى زمامدارانشان مى گفتند: «كاش هزار سال و هزار مهرگان زندگى كنى». و هنگامى كه يكى از آنان عطسه مى كرد، به او گفته مى شد: «اميد كه هزار سال عمر كنى». گويى كه هزار سال براى آنان بسيار مهم بود.
قرآن شريف نيز براين اساس مى فرمايد: اگر براستى مى پندارند كه بهشت يكسره ويژه آنان است، پس چرا آرزوى مرگ نمى كنند تا به بهشت و نعمتهاى آن برسند؟! و چرا آز و حرص آنان به دنيا، از شرك گرايان نيز بيشتر است؟!
آرى؛ اينان بدان دليل كه به بافته هاى خويش ايمان ندارند و خوب مى دانند كه پس از مرگ بايد پاسخگوى كفر و شرك و تحريف حقايق ازجانب خود باشند، و نيك آگاهند كه به عذاب گرفتار خواهند شد، بسان شرك گرايان كه به جهان ديگر ايمان ندارند، تنها به دنيا چسبيدند و به زندگى حقيرانه دنيا از آنان هم آزمندتر بودند، بدان اميد كه از عذاب خدا رهايى يابند؛ درحاليكه طول عمر، هيچگاه، هيچيك از آنان را از كيفر كردار زشت و گناهانشان نخواهد رهانيد، زيرا از يك سو، به هرحال عمرشان روزى پايان خواهد پذيرفت، و از ديگر سو خداى جهان آفرين به آنچه انجام مى دهند، بينا و آگاه است و هيچ كارى بر او پوشيده نخواهد ماند.