بسم الله الرحمن الرحیم
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ ۖ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّـهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٢٢﴾
الذی: اسم موصول مبنی در محل نصب بدل از الذی در ایه ی قبل
جعل: فعل ماضی و فاعل ضمیر مستتر هو یعنی الله
ل: حرف جر
ک: ضمیر در محل جر مجرور
لک جارو مجرور متعلِّق به جعل
میم: حرف برای جمع مردان
الارض: ال: عهد حضوری، ارض اسم مفرد مؤنث معرفه به ذوالام مفعول به و منصوب
فراشا: اسم جامد مفرد مذکر نکره و مصدر سماعی، حال و منصوب
و: حرف عطف
السماء: ال: حرف سماء: اسم مفرد مؤنث معرفه به ذوالام
بناء: اسم جامد مفرد مذکر نکره و مصدر ، حال منصوب از سماء
و: حرف عطف
أنزل: فعل ماضی فاعل ضمیر مستتر هو
من: حرف جر
السماء: تجزیه مثل بالا و مجرور
من السماء جارو مجرور متعلِّق به انزل
ماء: اسم مفرد مؤنث نکره، مفعول به منصوب
ف: حرف عطف
أخرج: فعل ماضی فاعل هو
ب: حرف جر
ه: اسم ضمیر متصل در محل جر مفرد مذکر غایب مجرور
به جارومحرور متعلِّق به أخرج
من: حرف جر
الثمرات: ال استغراق ثمرات: اسم، جمع مکسر مؤنث معرفه به ذواللام
من الثمرات جارو مجرور متعلِّق به أخرج
رزقا: اسم جامد مفرد مذکر نکره مفعول به منصوب
ل: حرف جر
کم: ضمیر متصل جمع مذکر مخاطب در محل جر مجرور
لکم جارومجرور متعلِّق به محذوف صفت برای رزقا
ف: حرف واقعه در جواب شرط مقدر یا برای ربط سبب
لا حرف ناهیه جازمه
تحعلوا: فعل مضارع مجزوم و علامت جزم حذف نون واو ضمیر متصل در محل رفع فاعل
ل: حرف جر
الله: اسم لفظ جلاله مفرد مذکر معرفه به علم
مجرور به حرف جر
لله جارومجرور متعلِّق به محذوف مفعول دوم
اندادا: اسم، جمع مکسر (ند )مؤنث صفت مشبهه مفعول به و منصوب
و: حالیه
انتم: ضمیر منفصل جمع مذکر مخاطب در محل رفع مبتدا و معرفه
تعلمون: فعل مضارع مرفوع واو فاعل
جمله جعل... نیست محلی برایش صله موصول الذی و عاید آن هو مستتر
جمله انزل... نیست محلی برایش معطوف بر جمله ی صله
جمله اخرج .. نیست محلی برایش معطوف بر جمله ی انزل
جمله ی لا تجعلوا در محل جزم جواب شرط مقدر
جمله ی انتم تعلمون در محل نصب حال
جمله ی تعملون در محل رفع خبر مبتدای انتم