بَلَىٰ مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٨١﴾
بله هر کس بدست آورد بدی را و احاطه کند او را گناهش، پس آنان یاران آتشند و ایشان در آن (آتش) جاودانند.
درمورد واژه «سيّئه»، ديدگاهها متفاوت است:
عدّه اى بر اين اعتقادند كه منظور، شرك و شرك گرايى است؛ و دسته اى برآنند كه مقصود، گناه بزرگى است كه كيفر آن آتش دوزخ است.
از ديدگاه ما، نظر اوّل درست است؛ زيرا آتش جاودانه اى كه در آيه شريفه از آن سخن رفته، با شرك و شرك گرايى هماهنگ است.
منظور از «خطيئه»، به عقيده عدّه اى، «شرك» است و به اعتقاد گروهى ديگر، «گناه كبيره». پاره اى نيز آن را «پافشارى و اصرار بر گناه» معنا كرده اند. و علّت اينكه در اين جمله واژه «خطيئه» بكار رفته و از واژه «سيّئه» استفاده نشده، تنها نوعى ظرافت و رعايت عالىترين درجه فصاحت و بلاغت است. (مجمع البیان)
بلی حرف جواب هست
من اسم شرط جازم و و در محل رفع مبتدا هست
کسب فعل ماضی و جمله ی شرط
و جمله ی کسب سیئة در محل رفع خبر من
ف حرف ربط برای جواب شرط
اولئک اصحاب النار جمله ی اسمیه و جواب شرط (اولاء اسم اشاره در محل رفع مبتدا، کاف حرف خطاب، اصحاب مرفوع و خبر، النار مضاف الیه و مجرور)
جمله ی هم فیها خالدون در محل رفع خبر دوم برای اولئک