معجزات الهی
نخستین بار که در سن ۱۹ سالگی نقاره زد احساس عجیبی وجودش را پر کرد، احساسی که باعث شد گمشدهاش را پیدا کند؛ حسی که سالهای جوانیاش را به خاطرش میآورد.
شکوهی ادامه میدهد: همین که هنوز من در سن ۸۸ سالگی با همان توان و انرژی جوانی پلههای نقارهخانه را بالا میروم یک معجزه از جانب خداوند است تا بتوانم تا جایی که نفس در سینه دارم برای امامرضا(ع) نقاره بزنم. چند سال پیش در اثر بیماری کلیه نزد پزشک رفتم و بعد از انجام آزمایشها پزشک به همسرم گفته بود اگر درمانم را جدی نگیرم هر دو کلیهام را از دست میدهم.با اینکه میدانستم سلامتیام در خطر است دلم نمیخواست حتی یک روز هم نقارهخانه تعطیل شود، شفایم را از امام رضا(ع) خواستم. یک روز که حال بسیار بدی داشتم لباسهای فرم حرم را پوشیدم و به راه افتادم، فقط به فکر این بودم که نقارهخانه را خودم بچرخانم. وقتی وارد حرم رضوی(ع) شدم هیچ دردی را احساس نمیکردم و بهدست آوردن سلامتی کلیههایم معجزهای از سوی امام رضا(ع) بود.
این نقارهزن ۸۸ ساله ادامه میدهد: باور دارم اگر برای رضای خدا کار کنیم و در خدمت ائمه معصومین(ع) باشیم معجزات زیادی را با چشم خواهیم دید. خداوند همیشه یار و همراهم بوده است، حتی زمانهایی که نیاز به استراحت و بستری شدن و مراقبت پزشکی داشتهام اما باز هم مسیر خانه تا حرم را بهلطف او پیمودهام. چون خداوند از نیت قلبیام مطلع است و نمیخواهد خانهنشین شوم. بارها پیش آمده است که عزیزانم در بستر بیماری یا شرایط سخت قرار گرفتهاند اما اول نقاره زده و بعد پی مشکل رفتهام و بهلطف خدا هم مشکلاتم حل شده است.
او ادامه میدهد: بارها شاهد شفا گرفتن زائرانی بودهام که از راههای دور به اینجا آمدهاند، حتی ازکشورهای دیگر هم برای زیارت امام رئوف شیعیان میآیند که با دستانی پر برمیگردند و به آرزوهای قلبیشان میرسند. امام رضا(ع) به حدی مهربان هستند که هیچ کس را دست خالی به خانهاش نمیفرستند و هر کس با دلی شکسته به زیارتش آید دست خالی نمیرود.
چند سال پیش شاهد این صحنه بودم که تعداد زیادی مرغابی از شمال کشور بهصورت دستهجمعی به سمت حرم امام رضا(ع) آمدند، از بالای نقارهخانه دیدم که همه پرندگان از ایوان عباسی رد شدند و روبهروی پنجره فولاد ردیف شدند. تعجب کردم و با خود گفتم مشهد که مرغابی ندارد، اینها از کجا آمدهاند. وقتی شاهد چنین صحنهای بودم اشک در چشمانم حلقه بست و شروع کردم به گریستن، هر زائری که این صحنه را میدید میگریست. حتی با صدای طبل و شلوغی جمعیت پرندهها از جایشان تکان نخوردند، ۲۰ دقیقهای گذشت تا پرندگان از زمین بلند شدند و دور گنبد طلایی امامرضا(ع) دوبار چرخیدند و رفتند.
زمزمه دعا
وقتی صدای عاشقی از بلندای آسمان بهگوش میرسد حتی کبوتران حرم هم در آسمان عشق اوج میگیرند و به پرواز در میآیند.
این نقارهزن ۸۸ ساله بیان میکند: اغلب اوقات حرم خیلی شلوغ است و زائران زیادی برای زیارت میآیند.وقتی این شور و هیاهو را میبینم حس عجیبی در وجودم لانه میکند، بههمین خاطر است که هیچگاه دل از یار بر نمیدارم و نمیخواهم لحظهای از او جدا شوم. خوشحال میشوم که مردم برای گرفتن حاجاتشان به زیارت میآیند و سبکبال میروند. با امام رضا(ع) درد دل میکنند و میخواهند تا دعایشان کنیم. همه عمر دعاگوی زائران بویژه جوانان بودهام، هیچ وقت در زندگیام در طول این سالها درمانده نبودهام و هیچ وقت محتاج کسی نشدهام. تا به امروز هرچه خواستهام از امام رضا(ع) خواستهام و تا زنده هستم به او خدمت میکنم، همیشه درد دلهایم را برای امامرضا(ع) کردهام.
http://www.basijtabari.rozblog.com/post/156
منبع: