نفی رۆیت، در دوران غیبت، در توقیع ناحیه مقدسه نشده است، آنچه نفی شده و مدعی آن مفتری و کذاب معرفی شده، ادعای رۆیت و مشاهده به معنای ارتباط عادی و مکرر است، بنابراین اگر در موارد نادر و خارق العاده، دیدار و تشرفی توسط صالحان و اولیاء،صورت بگیرد، قابل انکار نخواهد بود.
حضرت مهدی(عج الله فرجه) در آخرین توقیعی که خطاب به چهارمین نایب خاص خود، علی ابن محمد سمری صادر می کنند، می فرمایند: «ای علی سمری خداوند پاداش تو و برادرانت را در مرگ تو بزرگ گرداند، تو تا شش روز دیگر می میری، پس کارت را سامان ده و به کسی به عنوان جانشین پس از خود، وصیت مکن که دیگر غیبت تامه واقع شده است. دیگر ظهوری نیست مگر به اذن خداوند متعال و آن پس از مدتی دراز و بعد از آن که دل ها سخت شد و زمین از ستم پر شد، به وقوع خواهد پیوست. به زودی از شیعیانم، کسانی خواهند آمد که ادعای دیدار مرا می کنند، آگاه باشید هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعای دیدار مرا کرد، دروغگو و مفتری است.»(3)
البته شایان ذکر است که نفی رۆیت، در دوران غیبت، در توقیع ناحیه مقدسه نشده است، آنچه نفی شده و مدعی آن مفتری و کذاب معرفی شده، ادعای رۆیت و مشاهده به معنای ارتباط عادی و مکرر است، بنابراین اگر در موارد نادر و خارق العاده، دیدار و تشرفی توسط صالحان و اولیاء، امثال علامه بحرالعلوم، علی ابن مهزیار که شخصاً خدمت حضرت می رسیدند، صورت بگیرد، قابل انکار نخواهد بود.
عالمان شیعه وقوع ملاقات با امام زمان(عج الله فرجه) در عصر غیبت کبری را پذیرفته اند. بنا بر ظاهر اخبار و روایات، امام زمان(عج الله فرجه) در عصر غیبت، همانند زمان حضور، به طور طبیعی و با جسم عنصری زندگی می کنند و موجودی نامرئی با بدن مثالی نمی باشند.
کلمه ملاقات به معنای نوعی گفتگو و شناخت است که اصطلاح ارتباط و ملاقات با امام زمان(عج الله فرجه) در عرف، به معنای درک حضور، گفتگو و شرفیابی است که حالت های مختلفی می تواند داشته باشد.
در روایاتی از نایب دوم امام عصر(عج الله) آمده است: که او سوگند می خورد که حضرت هر ساله در موسم حج شرکت می کنند و با مردم دیدار دارند. امام در این مراسم، حاجیان را می بینند و می شناسند، و مردم هم امام را می بینند ولی ایشان را نمی شناسند. یعنی حتی هنگام مواجهه و گفتگو با حضرت نیز متوجه نیستند که در محضر امام قرار دارند.(4) بر این اساس می توان گفت، حضرت در زمان غیبت، به طور عادی و طبیعی زندگی می کنند و ناشناس بودن ایشان دلیل بر نامرئی بودنشان نمی باشد. اما اینکه در چنین شرایطی کسی بتواند حضرت را ملاقات نماید، واقعاً جزء دسته خواص و مقربان قرار می گیرد.
از توقیع شریف برمی آید که در عصر غیبت کبری، باب نیابت و ارتباط به گونه ای که در مورد نایبان خاص آن حضرت و در دوران غیبت صغری وجود داشت، بسته شده و هیچ کس نمی تواند ادعا کند که با آن حضرت در ارتباط بوده و هر زمان اراده کند می تواند با ایشان ملاقات کند یا به طور خاص از جانب ایشان نیابت یافته که اموری را به انجام برساند یا دستورهایی را به مردم ابلاغ کند جز افرادی خاص از شیعیان که با حضرت حشر و نشر دارند.
پی نوشت:
1. اصول کافی،جلد دوم، صفحه131، ترجمه صادق حسن زاده.
2. اصول کافی،جلد دوم، صفحه111، ترجمه صادق حسن زاده.
3. غیبت شیخ طوسی، صفحه242.
4. اصول کافی،جلد دوم، صفحه131، ترجمه صادق حسن زاده
سمیرا باقری
بخش مهدویت تبیان