ب) در برخى از آيات، دايره سجده گسترده تر گرفته شده و از سجود تمام جنبندگان سخن به ميان آمده است آن جا كه مىفرمايد:
براى خدا آن چه در آسمانها و زمين است از جنبندگان و فرشتگان، سجده مىكنند و هرگز كبر نمىورزند.
ولله يسجد مافى السماوات و ما فى الارض من دابه والملائكه و هم لايستكبرون؛ ( نحل (16) آيه 49. )
ج) در برخى ديگر سجده گياهان و درختان را متذكر مىگردد و مىفرمايد:
والنجم و الشجر يسجدان؛ ( الرحمن (55) آيه 6. ) بوته ها و درختان او را سجده مىكنند.
بار ديگر با ديد وسيعى از سجود و خضوع سايههاى اجسام سخن گفته و مىفرمايد:
أولم يروا الى ما خلق الله من شىء يتفيؤا ظلاله عن اليمين والشمائل سجدا الله و هم داخرون؛ ( نحل (16) آيه 48. )
مگر نمىنگرند به اجسامى كه خدا آفريده است كه سايههاى آنها از راست و چپ (صبح و عصر) حركت مىكنند و خدا را سجده مىنمايند، در حالى كه خود اجسام در حال خضوع و اطاعت هستند.
ه) براى بار پنجم، خداوند از سجده آفتاب و ماه و ستارگان و كوهها و درخت و چهار پايان، سخن گفته است آن كه مىفرمايد:
ألمتر أن الله يسجدله من فى السماوات و من الارض و الشمس و القمر و النجوم و الجبال و الشجر والدواب و كثير من الناس...؛ (حج (22) آيه 18. )
مگر نمىبينى كه، آن چه در آسمانها و زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درخت و چهار پايان و بسيارى از مردم خدا را سجده مىكنند....
بنابراين مسأله سجده موجودات مسأله اى عمومى و فراگير است و اختصاص به موجودى خاص ندارد.
آن چه مهم است فهميدن حقيقت سجده است و اين كه چگونه از ذى شعور و غير آن، در برابر عظمت حق ابراز تذلل و كوچكى مىنمايد.