زندگى واقعى در سراى آخرت است
و ما هذه الحيوه الدنيا الا لهو و لعب و ان الدار الاخره لهى الحيوان لو كانوا يعلمون
عنكبوت : 64
زندگانى اين دنيا جز لهو و لعب نيست . اگر بدانند، سراى آخرت سراى زندگانى است .
((اخره )) از ((آخر)) ضد اول است ، و ((تاخير)) مقابل ((تقديم )) و ((اخرون )) مقابل ((اولون )) است و در قرآن به قيامت ((دار الاخره )) اطلاق شده ، زيرا زندگى دنيا اول و زندگى عقبى آخر و پس از آن است .
((حيوان )): ((حيات )) و ((حيوان )) مصدر ((حى )) است و ضد ((ممات )) و ((موتان )) و به معناى زندگى اى است كه مرگ در پى ندارد. اصل آن ((حييان )) بوده كه ياء دوم قلب به واو شده و در معنا مبالغه در حيات است و اصل ((حيات )) به معناى حركت است ، همچنانكه ((موت )) به معناى سكون است . زندگى دنيا به اعتبار اينكه آدمى را با زرق و برق فانى خود از زندگى باقى و دايمى باز مى دارد و به خود مشغول و سرگرم مى كند لهو است و به اعتبار اينكه براى خود قواعدى دارد لعب هم هست ، مانند بازيهاى بچه ها كه قاعده دارد و عده اى با حرص و هيجان عجيبى آن را شروع مى كنند و در خلال آن ، گاهى به نزاع برمى خيزند و بر سر آن به سبب خيالات موهوم داد و فرياد راه مى اندازند و تمام منافع خود را در آن مى بينند و خيلى زود از آن سير و از هم جدا مى شوند.
به خلاف زندگى آخرت ، كه حياتى است واقعى و به حقيقت و كاملا زندگى است و سرگرميهاى آن جدى و كمال آور است و لهو و لعب در آن راه ندارد و بقايى است كه در آن فنا و زوال نيست و بهشت آن لذتى است كه با آن هيچ الم و رنجى همراه نيست و تماما سعادت و نيك بختى است و نعيم بهشتى است و به بقاى الهى باقى است .
و اين معناى مهم و سرنوشت ساز را، كه در واقع جهان بينى توحيدى و دنياشناسى بر مبناى وحى است و شكل دهنده همه فعاليتهاى بشر است ، خداوند با چند تاكيد بيان كرده است : جمله اسميه ، كلمه ((هذه ))، انحصار و اختصاص كه از ((الا)) بعد از نفى استفاده مى شود، كلمه ((ان ))، لام تاكيد و ضمير فصل ((هى ))، كه همه براى اين است كه مخاطب در پذيرش اين حقيقت مهم هيچ ترديدى به خود راه ندهد.
آرى ، آخرت ((دارالحيوان )) است و تماما حيات و زندگى است و همه چيز در آنجا از حيات برخوردار است : زمين سخن مى گويد، چون حيات حقيقى دارد. پوست بدن و اعضاى بدن انسان نطق دارند، جهنم و شعله هاى آن سخن و فرياد دارند، نسيم بهشت تكلم مى كند، و خلاصه همه آنچه در قيامت هست ، از انسان و غير آن ، همه از حيات حقيقى برخوردارند.
آخرت بر دنيا ترجيح دارد، اين پيام همه كتب آسمانى است
بل توثرون الحيوه الدنيا و الاخره خير و ابقى ان هذا لفى الصحف الاولى صحف ابراهيم و موسى (39) اين حقيقت كه زندگى دنيا بيهودگى و بازى است و زندگى حقيقى آخرت است بارها در قرآن بيان شده است ، از آن جمله در آيات 60 و 61 و 80 سوره قصص و 30 شورى و 39 مومن و 46 كهف و 77 نساء و 15 آل عمران و 1 تا 5 ضحى و 32 انعام و 6 محمد و 38 توبه و 26 رعد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نيز فرمودند: ((بسى جاى تعجب است از كسى كه خانه زندگى و جاودانگى (قيامت ) را باور دارد، اما براى خانه فريبنده (دنيا) مى كوشد(40))).
امام على (عليه السلام) نيز فرمودند: ((كسى كه آخرت خويش را در قبال دنياى خود بخرد، هر دو را به دست آورده و هر كه آخرت خود را به دنيايش بفروشد، هر دو را از دست داده است (41))).