استجابت دعای بیمار
امام صادق علیه السّلام فرمود: از بیمارانتان عیادت كنید و از آنان بخواهید تا برایتان دعا كنند، زیرا دعاى آنان با دعاى فرشتگان برابرى مىكند، و هر كس شبى بیمار شود و آن را به خوشنودى بپذیرد، خداوند ثواب عبادت شصت سال را برایش بنویسد، پرسیدم: معناى پذیرفتن آن چیست؟ فرمود: از مصیبتى كه برایش پیش آمده نزد كسى شكایت نكند.
امام باقر علیه السّلام فرمود: به عیادت بیمارانتان بروید و از آنان بخواهید تا برایتان دعا كنند، زیرا دعاى آنان با دعاى فرشتگان برابر است، هر كس شبى مریض شود و آن را به خوشنودى بپذیرد و شكرش را بجا آورد، این شكر معادل با شصت سال عبادت است.راوى گوید: از امام پرسیدم: معناى قبولش چیست؟ فرمود: بر آن صبر كند، و كسى را به گرفتاریش خبر ندهد، و هر گاه شبش را به صبح رساند خدا را بر آنچه مبتلایش بوده سپاس گوید. (مشكاة الأنوار / ترجمه هوشمند و محمدى / متن 59)
امام صادق علیه السّلام از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل كند كه فرمود: حكایت مۆمن حكایت ساقه گیاهى است كه بادها او را به این سو و آن سو حركت مىدهند، مۆمن را هم دردها و بیماریها خم و راست مىكنند، و حكایت منافق حكایت عصاى آهنین راستى است كه آسیبى به آن نرسد، تا مرگش فرا رسد و او را درهم شكند
براى شفاء هر بیمارى
روایت است كه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: جبرئیل به من داروئى آموخت كه با داشتن آن به داروئى دیگر نیاز ندارم، پرسیدند یا رسول الله آن دوا چیست فرمود: آب باران را پیش از آنكه به زمین بریزد بگیر و در ظرفى تمیز بریز و بر آن (حمد) و (توحید) و (معوّذتین) را 70 بار بخوان و لیوانى صبح و لیوانى شب از آن بیاشام، بآن كس كه مرا بحق فرستاد درد و بیمارى را از بدن و استخوان و مخ و عروق ببرد. و فرمود: سیاه دانه شفاء هر بیمارى است مگر مرض موت و امام میفرماید: ما میگوئیم در پشت كوفه قبریست كه هیچ بیمارى بدان پناه نبرد مگر آنكه شفاء یابد (مراد قبر مقدّس امیر مۆمنان (ع) است). (مكارم الأخلاق / ترجمه میرباقرى/ ج2 /263 ) با این اوصاف دیگر بیماری را نمیتوان مطلقاً در زمره نقمات خداوندی به حساب آورد. مریم پناهندهبخش نهج البلاغه تبیان
منابع:1.نهج البلاغه / ترجمه دشتی2.مكارم الأخلاق / ترجمه میرباقرى / ج2 3. مشكاة الأنوار / ترجمه هوشمند و محمدى4.الخصال / ترجمه جعفرى / ج15.پاداش نیكیها و كیفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال6.إرشاد القلوب / ترجمه سلگى / ج1