رسول گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله مىدانست كه بعد از او چه ظلمها و ستمهایى در حق اهلبیت علیهمالسلام انجام خواهد شد؛
از اینرو براى اتمام حجّت در مواضع مختلف به اصحاب و یاران و نزدیكان سفارشاتى مىنمود و در مواردى هم خود اهلبیت را از وقایع آینده با خبر مىساخت.
از جمله از عبدالله بن عباس نقل شده، هنگامى كه رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در اواخر عمر شریفشان در بستر بیمارى بودند،
شروع به گریستن نمودند به حدّى كه «بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ؛ اشكهاى ایشان محاسنشان را خیس كرد.» به ایشان عرض كردند:
اى رسول خدا! براى چه گریه مىكنید؟ ایشان فرمودند:
«أَبْكی لِذُریّتی و ما تَصْنَعُ بِهِمْ شِرارُ أُمَّتی مِنْ بَعْدی كَأَنّی بفاطِمَةَ بِنْتی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدی وَ هِىَ تُنادى یا أَبَتاهُ فَلا یُعینُها أحدٌ مِنْ أُمَّتی(1)
؛براى ذرّیهام گریه مىكنم و آنچه كه اشرار امتم بعد از من در مورد آنان انجام مىدهند، گویا دخترم فاطمه را مىبینم كه بعد از من مورد ظلم و ستم واقع مىشود،
در حالى كه ندا سر مىدهد: اى پدر! ولى هیچ كس از امتم او را یارى نمىكند.»
در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان نقل شده: من و فاطمه و حسن و حسین نزد رسول خدا صلىاللهعلیهوآله بودیم، آن حضرت به ما نگریست و اشك از چشمانش جارى شد، از ایشان پرسیدم: اى رسول خدا! براى چه گریه مىكنید؟ ایشان فرمودند: «أَبْكی مِمّا یُصْنَعُ بِكُمْ بَعْدی؛ براى آنچه بعد از من در مورد شما انجام خواهد شد گریه مىكنم.»
از ایشان پرسیدم: چه امورى؟ فرمودند: «أَبْكی مِنْ ضَرْبَتِكَ عَلَى القَرَنِ و لَطْمِ فاطمةَ خَدِّها و طَعْنَةِ الحَسَنِ فِى الفَخْذِ وَالسَّمِ الّذی یُسقى و قَتْلِ الحُسَیْنِ(2)؛
گریه مىكنم به خاطر ضربهاى كه بر فرق سرت زده مىشود، و آسیب دیدن صورت فاطمه و ضربهاى كه به ران پاى حسن زده مىشود و سمّى كه به او خورانده مىشود و كشتن حسین.»
پینوشتها:
1. امالى شیخ صدوق، همان، مجلس 28، ح2؛ بحارالأنوار، همان، ص156.
2. امالى شیخ صدوق، همان، مجلس 28، ح2؛ مناقب آل ابى طالب، همان، ج2، ص51.