انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: ماجرای ضریح حضرت رقیه(س)و رسول ترک

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.15
    نوشته ها
    625
    صلوات و تشکر
    297
    مورد صلوات
    1,565 در 587 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    جدید ماجرای ضریح حضرت رقیه(س)و رسول ترک






    آقای حاج محمد احمدی صائب یکی از شاعر ها و نوحه خوان های اهل بیت عصمت وطهارت می باشد ایشان سال های زیادی با رسول ترک رفاقت و دوستی داشته است.

    آقای حاج محمد احمدی در رابطه بابرداشتها و نگاههای ذوقی و ظریفی که رسول ترک نسبت به قضایای کربلا داشته است تعریف می کرد و می گفت: سالها پیش یک ضریحی را برای مرقد مبارک حضرت رقیه(س) ساخته بودند و زمانی که می خواستند آن ضریح را به سوریه منتقل کنند آن را شهر به شهر در یک جاهای قرار می دادند تا مردم بیایند تماشا کنند .


    یکبار در تهران نیز مدتی آن ضریح را در حیاط خانه ای قرار داده بودند و مردم دسته به دسته برای تماشا به آن خانه در رفت و امد بودند و البته یک نذر و نیازها و کمکهای نیز می کردند یک روز من نیز برای دیدن و تماشای آن ضریح به آن خانه که در خیابان ری بود رفتم. آن خانه حیاط بسیار بزرگی داشت و دور تا دور حیاط را اتاقهای متعدد احاطه کرده بود. آدمهای زیادی به انجا امده بودند و سرتاسر حیاط و در داخل اتاقها پر از جمعیت بود. ضریح را درست در وسط حیاط قرار داده بودند و مرد و زن در هر گوشه ای که بودند روی به وسط حیاط و آن ضریح داشتند .




  2. کاربر زیر برای پست " مهدی " عزیز صلوات فرستاده:

    مدير سايت (2013_12_16)

  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.15
    نوشته ها
    625
    صلوات و تشکر
    297
    مورد صلوات
    1,565 در 587 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض






    من تازه به آن خانه وارد شده بودم که متوجه شدم حاج رسول نیز در انجا حضور دارد. او در داخل یکی از اتاقها روی به ضریح نشسه بود من هم خودم را به سختی به ان اتاق رساندم و در کنار حاج رسول بر زمین نشستم. او در حال و هوای خودش فرو رفته بود و با چشم های پر از اشک چشم به آن ضریح دوخته بود و با خودش به آرامی زیر لب زمزمه های داشت بعد از لحظاتی متوجه شدم بسیاری از کسانی که در آن اتاق نشسته اند به دقت مشغول گوش دادن به زمزمه های حاج رسول بودند. کم کم صدای حاج رسول بلند تر شود و جمعیت زیادی که در نزدیکی های آن اتاق نشسته بودند روی به سوی او کردند و به گریه ها و زمزمه های او دل داده بودند بعد از دقایقی یک مرتبه حاج رسول از جایش بلند شد و با صدای بلند و با سوز و اشک فریاد کشید: «چه کسی می گوید اولین زائری که امام حسین را زیارت کرد جناب جابر بن عبدالا... انصاری است ؟ نه او اولین زائر نبود . همین سه ساله همین دخترک است« جابر بن عبدالله وقتی در روز اربعین به کربلا آمد خاک را بوسید ولی این سه ساله در شب یازدهم محرم در آن تاریکی های شب به قتلگاه رفت و جنازه عریان پدرش امام حسین(ع) را زیارت کرد و بوسید... و گریه و زاری همه آن خانه را فرا گرفته بود. مرد و زن در هر گوشه ای که بودند به حرفها و ناله های حاج رسول دل سپرده بودند و اشک می ریختند و ضجه می زدند. حاج رسول دوباره گریان و نالان صدایش را بلند کرد و گفت: ای مردم در این دنیا دو نفر بوده اند که وقتی از دنیا می رفتند سه نفر از امامان معصوم بر بالای سر آن دو حاضر بوده اند یکی از آن دو نفر حضرت زهرا(س) است زمانی که خانوم از دنیا می رفت سه امام و معصوم بربالای سرش حضور داشتند حضرت علی(ع) امام حسن(ع) و امام حسین(ع).


  4. Top | #3

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.15
    نوشته ها
    625
    صلوات و تشکر
    297
    مورد صلوات
    1,565 در 587 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض






    ای مردم یک نفر دیگری نیز هست که وقتی از دنیا می رفت سه امام و معصوم بر بالای سرش حاضر بودند و آن شخص همین سه ساله حضرت رقیه(س) می باشد. وقتی حضرت رقیه(س) در خرابه شام در حال جان دادن بود یکی امام سجاد(ع) بود که در خرابه حضور داشت و دومین معصوم و امام نیز حضرت امام محمد(باقر(ع) بود که در سنین کودکی به سر می برد ودر آغوش مادرش در آن خرابه شام و در بالای جنازه حضرت رقیه(س) حاضر بود سپس حاج رسول در حالیکه بسیار منقلب شده بود با سوز و گداز و گریه واشک فریادش را بلند کرد و گفت: ای مردم و سومین امام و معصومی که در آن لحضه بر بالای جنازه این سه ساله حاضر بود سربریده ی پدرش امام حسین(ع) بود.

    اهل البیت










  5. کاربر زیر برای پست " مهدی " عزیز صلوات فرستاده:

    مدير سايت (2013_12_16)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوگنامه كربلا (مقتل لهوف)
    توسط گل مريم در انجمن امام حسین علیه السلام
    پاسخ: 80
    آخرين نوشته: 2018_09_10, 12:18 AM
  2. کلام رسول خدا (ص)
    توسط مهاجر در انجمن رسول اعظم حضرت محمد صلی الله علیه و آله
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 2013_12_30, 07:28 PM
  3. ارتحال رسول خدا صلى الله عليه وآله
    توسط گل مريم در انجمن رسول اعظم حضرت محمد صلی الله علیه و آله
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 2013_12_30, 06:39 PM
  4. شکایت خاندان مطهر رسول الله علیهم صلوات الله (سه شاکی در قیامت – بخش سوم)
    توسط صبور در انجمن رسول اعظم حضرت محمد صلی الله علیه و آله
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 2013_08_16, 12:00 PM
  5. در سوگ ریحانه رسول خدا صلی الله علیه و آله
    توسط فاطمه در انجمن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 2013_04_21, 08:48 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 12:17 PM