به نام خدا
داستان آدم (ع ) در روايات
در كتاب توحيد از امام صادق عليه السلام روايتى آورده كه در ضمن آن به راوى فرموده : شايد شما گمان كنيد كه خداى عزوجل غير از شما هيچ بشر ديگرى نيافريده نه چنين نيست بلكه هزارهزار آدم آفريده كه شما از نسل آخرين آدم از آن آدمها هستيد.
مؤ لف قدس سره : ابن ميثم نيز در شرح نهج البلاغه خود حديثى به اين معنا از امام باقر عليه السلام نقل كرده و صدوق نيز همان را در كتاب خصال خود آورده .
و در خصال از امام صادق عليه السلام روايت آورده كه فرمود: خداى عزوجل دوازده هزار عالم آفريده كه هر يك از آن عوالم از هفت آسمان و هفت زمين بزرگتر است و هيچيك از اهالى يك عالم به ذهنش نمى رسد كه خداى تعالى غير عالم او عالمى ديگر نيز آفريده باشد.
و در همان كتاب از امام باقر عليه السلام روايت كرده كه فرمود: خداى عزوجل در همين زمين از روزى كه آن را آفريده هفت عالم خلق كرده (و سپس بر چيده ) و هيچيك از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبودند و خداى تعالى همه آنها را از پوسته روى زمين آفريد و نسلى را بعد از نسل ديگر ايجاد كرد و براى هر يك عالمى بعد از عالم ديگر پديد آورد تا در آخر آدم ابوالبشر را بيافريد و ذريه اش را از او منشعب ساخت ....
در تفسير عياشى از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: اگر ملائكه موجودات زمينى را قبلا نديده بودند كه خونريزى كردند، از كجا گفتند: ((اتجعل فيها منيفسد فيها و يسفك الدماء؟))
مؤ لف : ممكن است اين فرمايش امام اشاره باشد به دورانى كه قبل از دوران بنى آدم در زمين گذشته ، همچنان كه اخبارى نيز در اين باره رسيده است .
و در كتاب معانى از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: خداى عزوجل اسامى حجتهاى خود همگى را به آدم بياموخت . آنگاه آنان را كه در آن روز ارواحى بودند، بر ملائكه عرضه كرد و به ملائكه فرمود: مرا از اسامى اين حجتها خبر دهيد اگر راست مى گوييد، كه به خاطر تسبيح و تقديستان ، از آدم سزاوارتر به خلافت در زمين هستيد. ملائكه گفتند: ((سبحانك لا علم لنا الا ما علمتنا انك انت العليم الحكيم )) (منزهى تو! ما جز آنچه تو به ما تعليم كرده اى ، علمى نداريم ، كه تنها تويى داناى حكيم ). آنگاه خداى تعالى به آدم فرمود: اى آدم ، تو ملائكه را به اسماء آنان خبر ده ((انبئهم باسمائهم )). پس همين كه آنان ملائكه را از اسماء آنان خبر داد ((فلما انبئهم باسمائهم ))، ملائكه به منزلت عظيمى كه حجتهاى خدا نزد خدا دارند، پى بردند و فهميدند كه آنان سزاوارترند به خلفت تا ايشان ، و آن حجتهايند كه مى توانند جانشين خدا در زمين و حجهاى او بر خلق باشند. آنگاه حجتها را از نظر ملائكه پنهان كرد و ايشان را وادار كرد تا با ولايت و محبت آن حجتها، وى را عبادت كنند و به ايشان فرمود: ((الم اقل لكم انى اعلم غيب السموات و الارض و اعلم ما تبدون و كنتم تكتمون ؟))