1- الصاق
یکی از آن معانی که نزد بعضی از علماء زبان به عنوان معنای اصلی برای حرف (ب) در نظر گرفته شده الصاق است .
الصاق یعنی چسبیدن و متصل شدن چیزی به چیز دیگر ، جوش خوردن دو چیز باهم ، مثلا گفته می شود ( وامسحوا بروسکم )[سوره ی مائده : 6 ] یعنی سرهایتان را مسح کنید ، که در اینجا پیوستن دست با سر قابل ملاحظه است و یا اینکه گفته می شود ( مررت بزید ) یعنی بر زید گذر کردم ، در اینجا هم یک نوع متصل شدن مجازی مطرح است ، اگر چه تماس فیزیکی در کار نبوده اما همین دیدن و از نظر گذراندن یک نوع اتصال معنوی است که مجازا الصاق قلمداد گردیده ، خلاصه الصاق یا حقیقی است و یا مجازی .
2- استعانه
یکی دیگر از آن معانی که برای (ب) بر شمرده شده استعانه است یعنی کمک خواستن از چیزی برای انجام کاری . برای این معنی حرف (ب) برسر آلت و وسیله ای می آید که با آن فعل انجام داده می شود ، مثلا گفته می شود ( کتبت بالقلم ) .