مردي كه اموال فراوان داشت،مزرعه و نخلستان و باغ و...آدم صالحي هم بود و تمام حقوق خدا و بندگان خدا را ادا كرده بود و ذمّهاش مشغول به حق كسي نبود، بيمار شد و رسول اكرم
به عيادتش تشريف فرما شدند و كنار بسترش نشستند. او گفت: يا رسول الله! من تمام حقوقي را كه از خدا و بندگان خدا در ذمّهام بود، ادا كردهام و بدهكاري ندارم.
تنها انبار خرمايي دارم كه از من باقي ميماند. حال از حضرتعالي تقاضا ميكنم پس از مرگ من درِ آن انبار را باز كنيد و آنچه خرما هست در ميان مستمندان تقسيم كنيد. رسول خدا هم قبول وصيّت كرد و پس از مرگ او، در انبار را باز كرد و آنچه خرما بود، در ميان مستمندان تقسيم كرد و پس از خالي شدن انبار خم شد و از ميان خاكها يك دانهي خرما برداشت و دست خودش را بلند كرد كه همه ببينند. بعد فرمود: اي مردم! اين كه در دست من است، چيست؟ گفتند: يك دانهي خرماست.فرمود: بدانيد! اگر اين مرد در زمان حيات خودش اين دانهي خرما را انفاق كرده بود ثوابش بيشتر بود از انفاق اين انبار خرما كه من به وصايت از او انجام دادم.
يعني؛ بيدار باشيد اي مردم! تا خودتان زندهايد، كارتان را انجام دهيد.دلگرم به وصيّت و عمل به وارث خود نباشيد.اولاد وارث امروز اكثراً اهل عمل به وصيّت نميباشند.فرضاً هم كه باشند، كار آنها ايجاد ملكهي تقوا كه تنها وسيلهي راهيابي به بهشت خداست در جان شما نميكند كه خدا فرموده است:
...إنَّ أكرَمَكُم عِندَ اللهِ أتقاكُم... ؛ حجرات،آيهي13
...ملاك كرامت در نزد خدا تقواي شماست...
هر كه متّقيتر است، در نزد خدا گراميتر است.واقعيّت تقوا تحوّلي است كه در جوهر روح انسان پيدا ميشود و اين كلوخ بيارزش، تبديل به طلاي پرارزش ميگردد كه ما را براي همين تحوّل روحي به اين دنيا آورده و در مسير تقرّب به خدا قرار دادهاند كه از اين مرحلهي كلوخي حركت كنيم و به مرحلهي طلايي برسيم و از اين دنيا برويم و اين تنها راهش، عمل به وظايف و تكاليف الهي است، نه وصيّت به عمل كردن وارث پس از مرگ كه هيچ اثري در تحوّل روحي و پيدايش ملكهي تقوا در روح ميّت نخواهد داشت. حضرت امام صادقفرمودهاند:
عَلِمتُ اَن عَمَلِي لا يَعمَلُهُ غَيرِي فَاجتَهَدَت؛
دانستم كه كار مرا كسي غير من انجام نخواهد داد و لذا كوشيدم كه خودم، كار خودم را انجام بدهم [و واگذار به ديگري نكنم].