الف. ایمان راسخ:
جوانان پاکباز عاشورا به دلیل پرورش در دامن خانواده های مؤمن و پرهیزکار، به کامل ترین مراحل ایمان ست یافته بودند. به گونه ای که جز به اعتلای حق و حاکمیت احکام الهی به چیز دیگری نمی اندیشیدند و حتی با اشتیاق تمام در این راه آماده شهادت بودند.
وقتی امام حسین علیه السلام در مسیر کربلا در منزل «قصر بنی مقاتل » به دنبال خوابی که دیده بودند جمله "انالله و انا الیه راجعون" را بر زبان آوردند. فرزند بزرگوارشان علی اکبرعلیه السلام از آن حضرت علت این امر را سؤال کردند. حضرت فرمودند: در خواب دیدم سواری می گوید: این کاروان به سوی مرگ می رود.
علی اکبر در پاسخ به پدر عرض کرد: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ امام علیه السلام فرمودند: چرا! آنگاه علی اکبر فرمود: در این صورت ما باکی از مرگ در راه حق نداریم. (1)
در شب عاشورا نیز وقتی امام حسین علیه السلام به اصحاب خود مژده شهادت در راه خدا می دادند، ناگهان حضرت قاسم، فرزند امام مجتبی علیه السلام رو امام کرده فرمودند: عموجان! آیا این فیض بزرگ شامل حال من نیز خواهد شد؟!
امام حسین علیه السلام در حالی که سخت تحت تاثیر برادرزاده مهربان قرار گرفته بود، از او پرسیدند: پسرم مرگ در کام تو چه طعمی دارد؟ عرض کرد: مرگ در راه حق برای من شیرین تر از عسل است!
آن گاه امام علیه السلام فرمودند: آری به خدا سوگند تو نیز یکی از کسانی خواهی بود که فردا به فیض عظیم شهادت نائل می آیی. وی از شنیدن این خبر بسیار خوشحال گشت. (2)
بدیهی است این گونه از خود گذشتگی حکایت والای یقین و ایمان دارد. لذا وقتی علی اکبر به عنوان اولین شهید از بنی هاشم عازم میدان شدند، در توصیف ویژگی های اخلاقی و کمالات بلند الهی او فرمودند: پروردگارا شاهد باش که به مبارزه این مردم ستمگر جوانی را، که شبیه ترین مردم از نظر خلقت و اخلاق و گفتار به رسول تو بود، فرستادیم و ما هرگاه اشتیاق دیدار پیامبرت را پیدا می کردیم به چهره او نگاه می کردیم. (3)