مى توان گفت ، اين واقعه نتيجه 23 سال رنج و بلاش نبى اكرم اسلام در مكه و مدينه است كه آن حضرت (ص ) سير هدايت و امامت را روشن مى سازد.
هيچ يك از دانشمندان ،منكر غدير نيستند؛ در اهميت آن همين بس كه صد و ده نفر از صحابه ، حديث غدير را بر اساس علماى اهل سنت نقل كرده اند.(طبرسى مورخ بزرگ اسلامى كتابى به نام الولايه فى طريق الغدير نوشته است و اين حديث را از هفتاد طريق از پيامبر نقل كرده است .) و به گفته علامه امينى ، صاحب كتاب پر ارج الغديراين قضيه به گونه اى است كه دو نفر هم در آن اختلاف كرده اند.
همو مى گويد: 24 نفر از مورخان از جمله : طبرى ، خطيب بغدادى ، ابن اثير، ابن عساكر، و 27 نفر از محدثان مانند ترمذى ، نسانى ، ابن مغازلى شافعى ،خطيب خوارزمى ،جهارده مفسر بزرگ مانند قاضى بيضاوى ،جلال الدين سيوطى ،تيشابورى ،آلوسى بغدادى ،فخر رازى ،ثعلبى و هفت نفر از علماى كلام پيرامون آن بحث كرده اند. از اهل سنت تعداد كسانى كه مستقلا درباره غدير كتاب نوشته اند 26 نفرند.
ابن جوزى در اين باره مى گويد: مورخان ،اتفاق نظر كرده اند كه واقعه غدير بعد از مراجعت پيامبر از حجه الوداع در روز هيجدهم ذيحجه بوده و همراه پيامبر اصحاب و اعراب و ساكنين مكه و مدينه بوده اند كه تعداد آنان به يكصد و بيست هزار نفر مى رسيده و اينان در مراسم حج با پيامبر بوده و گفتار او را شنيده اند.