خدایا! از سر لطف و كرمت با من رفتار كن
خدایا تو خودت می دانی كه هرگاه من به نماز می ایستم آنچنان در افكارم غوطه ور می شوم كه گویی هزاران خدا دارم! و اما تو آنچنان به كلماتم گوش فرا می دهی كه گویا همین یك بنده را داری! نمی دانم چه سری در این نهفته است؟ اما هر چه باشد من مخلوق توام و تو كاملا بر خلقتم آگاه!
تو به آنچه در وجودم آفریده ای آگاهی و من از دسترسی به انچه حكمت بالغه ات بوده، عاجز!خدایا اگر در زمان هم صحبت شدن با تو افكارم در دنیا و مادیات غوطه ور است، نه از سر این است كه من چنین خواسته ام، بلكه ناتوانی من را در درك عظمت و مقامی كه در مقابل او ایستاده ام می رساند.
مقامی كه بندگان مخلصت وقتی در آن قرار می گیرند، فقط تو را می بینند و بس. چنان محو وجود تو می شوند كه كشیدن تیر را از پای خویش حس نمی كنند!می خواهم بگویم كه از اینكه اجازه دادی در شبانه روز پنج بار بدون واسطه و رو در رو با تو سخن بگویم سپاسگذارم و امیدوارم كه این نعمت عظمی را از من دریغ نكنی.
می خواهم بگویم كه " لا تزق قلوبنا بعد اذ هدیتنا"می خواهم بگویم گر چه عبادت و بندگی من در مقابل لطف و كرم تو پشیزی نمی ارزد، اما تو در "یوم یقوم الحساب" از سر لطف و كرمت با من رفتار كن، چون اگر میزان عبادات و اعمال من باشد خسر الدنیا و الاخره خواهم بود و اگر میزان بخشش تو باشد، آنگاه: رسد آدمی به جایی كه بجز خدا نداند.