چند سالی گذشت. مطلب از خاطر من رفته بود. این مسأله اولین مطلبی بود که من به صورت مستقل بر اساس
قرآن و کتاب و سنت مطالعهای تحقیقی را دربارهاش شروع کرده بودم. بنا داشتم به خاطر بررسی یک مسأله
اسلامی قرآن را از اول تا آخر با دقت مطالعه کنم، به این آیه رسیدم.
دیدم عجب! مطلب درست در نقطة مقابل آن مطلبی است که آن آقا از آن آیه فهمیده بود.
مطلب این است که پیغمبر دستور صادر کرده بود که تمام نیروهای قابل، برای شرکت در مبارزه علیه کفار و
مشرکینی که به سرزمین اسلامی هجوم آورده بودند بسیج شوند. برای یک بسیج عمومی فرمان صادر کرده
بودند. عدهای با بهانههای مختلف از شرکت در این لشکرکشی خودداری و از فرمان بسیج خدا و پیغمبر
تخلف کرده بودند.
حالا این آیات قرآن میگوید: لعنت خدا باد بر این کسانی که دیدند پیغمبر با انبوه مسلمانها به میدان نبرد میرود،
اما باز هم زندگی دنیا آنها را وادار کرد از فرمان خدا و رسول تخلف کنند و بمانند.
لعنت خدا بر آنها باد! محروم باد این گروه از رحمت حق!
به دنبال آن و به عنوان یک نفرین میگوید: از این پس این گروه نافرمان «کم بخندد و زیاد بگرید».
این را به عنوان یک کیفر و نفرین بر این گروه نافرمان میگوید. به کیفر این تخلف از فرمان خدا و رسول،
از این پس کم بخندند و زیاد بگریند. خنده در زندگی آنها کم باد و گریه در زندگی آنها فراوان باد!
حالا شما از اين آیه چه میفهمید؟ میفهمید که از دید اسلام زندگی با نشاط، نعمت و رحمت خداست
و زندگی توأم با گريه و زاری و ناله، خلاف رحمت خداست؟! این نوع استنباطهای نابجا و تلقین آن به مسلمانان،
به اضافه ی عوامل دیگر، سبب شد که توجه جامعه ی ما به مسأله تفریح کم باشد.
به نقل از:
وبلاگ موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه خواهران قم