با نزول اين آيه، پيامبر اكرم(ص) در مكانى به نام غدير خم - كه راه كاروانهاى مختلف از هم جدا مىشد - فرمان توقف داد و امر كرد منبرى از چوب محملهاى شتران، براى آن حضرت(ص) فراهم كردند. آن گاه به روى منبر رفته فرمود: «الست اولى بالمؤمنين من انفسهم»؛ «آيا من نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [به تصرف در امورشان ]نبودم».
همه گفتند: آرى، اى رسول خدا! آن گاه آن حضرت(ص) در حالى كه دست حضرت على(ع) را بالا گرفته بود، فرمود:
«من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم والِ من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اعن من اعانه واخذل من خذله»؛ «هر كس كه من مولاى او هستم، على هم مولاى او است. خدايا! دوست بدار هر آن كس را كه على را دوست دارد و دشمن بدار هر آن كس را كه با او دشمنى كند. يارى كن هر آن كس را كه او را يارى كند و كمك كن هر كسى را كه به او كمك دهد و خوار ساز هر كس را كه او را خوار سازد».
بسيارى از مردم از شنيدن اين جملات، خوشحال شدند و سپس دسته دسته نزد حضرت على(ع) رفته، به او تبريك گفتند. در ميان اين تبريك گويندگان، چهره عمر بن خطاب نيز به چشم مىخورد كه چنين تبريك گفت: «بخ بخ لك يا ابن ابى طالب اصبحت مولاى و مولى كل مسلم»؛ «مبارك باد بر تو اى پسر ابىطالب كه هماكنون مولاى من و مولاى هر مسلمانى گشتى».
پس از اين ماجرا بود كه اين آيه نازل شد: «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً»؛ «امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و دين اسلام را براى شما پسنديدم». مائده (5)، آيه 3؛ مسند احمد، ج 1، ص 372؛ فضائل الخمسه، ج 1، ص 363 به نقل از: تاريخ بغداد، ج 7، ص 317.
علامه امينى در كتاب خود، از موارد بسيارى نام مىبرد كه حضرت على(ع) با استناد به حديث غدير، به مخالفان خود احتجاج مىكرد و از اصحاب پيامبر اكرم(ص) بر مضمون آن تأييد مىگرفت. پس از آن نيز، احتجاجات حضرت فاطمه زهرا(س)، امام حسن(ع) و بسيارى از شخصيتهاى بزرگ تاريخ اسلام، به اين حديث را نقل مىكند. الغدير، ج 1، ص 196 - 159.