انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 1 از 7 123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 63

موضوع: معارف قرآن_جلد دوم(معارفی از سوره های مائده و انعام)

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.70
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    gadid معارف قرآن_جلد دوم(معارفی از سوره های مائده و انعام)






    معارف_‌قرآن_جلد_2_نویسنده_ج عی_از_نویسندگان
    #فصل_اول
    #معارفى_از_سوره_مائده

    معارفی از سوره مائده
    ‌ «مائده» با 120 آيه مدنى، پنجمين سوره قرآن و آخرين سوره مفصلى است كه اواخر حيات رسول خدا (ص) بر آن جناب نازل شده است.
    هدف عمده آن دعوت به پايدارى در پيمانها و تهديد نسبت به شكستن و بى‌اعتنايى كردن به آنهاست و اينكه سنّت خدا بر اين جارى شده كه نسبت به كسى كه پيمان با امام خود را بشكند و از اطاعت امام درآيد سختگيرى كند.
    نامگذارى اين سوره به «مائده» به خاطر داستان نزول مائده براى ياران حضرت مسيح در آيه 114 است.
    فشرده مطالب سوره مائده‌ مطالب اصلى اين سوره در موارد زير خلاصه مى‌شود:

    1- تأكيد بر وفاى به عهد و پايدارى نسبت به ميثاقها كه به مناسبت ميثاقهايى كه خدا از بنى‌اسرائيل و نصارا گرفته و آنها به آن عمل نكردند را يادآورى مى‌كند.

    2- آياتى از اين سوره به بحث امامت و رهبرى پس از پيامبر (ص) اختصاص دارد، مانند آيه اكمال دين و اتمام نعمت كه به مناسبت منصوب شدن حضرت على (ع) به امامت در روز غديرخم به دست پيامبر اكرم (ص)، نازل شده‌است. همچنين آيه ولايت كه ولى مؤمنان را خدا و رسول و مؤمنان نمازگزارى كه در حال ركوع زكات مى‌دهند، معرفى مى‌كند كه مراد از مؤمنان حضرت على (ع) است. همچنين آيه تبليغ كه روشن كردن رهبرى پس از پيامبر را معادل تبليغ 23 ساله پيامبر قلمداد نموده، در اين سوره واقع شده‌است.

    3- نصايح و بحثهاى مفصلى درباره اهل كتاب. اين سوره همه آنان را به دين اسلام و پذيرش دعوت پيامبر اسلام (ص) فراخوانده و در رابطه با عقايد و افكار و اعمالشان، سخن گفته و بر دشمنى يهود با اسلام نيز تأكيد ورزيده‌است.

    4- در اين سوره مسائلى چون غذاهاى حلال و حرام، وضو و تيمم، حكم قتل، مفسدين فى‌الارض، حرمت شراب و قمار و بت‌پرستى، احكام صيد در حال احرام و شهادت بر وصيت نيز مورد بحث قرار گرفته است.

    اكمال دين و اتمام نعمت‌


    «... الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْأِسْلامَ ديناً ...»
    امروز آنان كه كافر شدند، از دين شما مأيوس گشتند. پس از آنان مترسيد و از من بترسيد.
    امروز دينتان را برايتان كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين، براى شما پسنديدم.


    اين عبارت، قسمتى از آيه سوم سوره مائده است.
    ابتداى آيه در مقام شمردن خوراكيهاى حرام است و انتهاى آن استثناى مضطرّ را بيان مى‌كند و اگر اين عبارت را از وسط آيه برداريم، به معناى آيه هيچ خللى وارد نمى‌شود و بقيه آيه مشابه آيات 173 سوره بقره، 145 سوره انعام و 115 نحل مى‌شود.
    پس، اين عبارت، جمله معترضه‌اى است كه يا از اول نزول (به مصلحتى) در وسط آيه جاى گرفته و يا به دستور رسول خدا (ص) در آنجا قرار داده شده و يا در هنگام جمع‌آورى قرآن در آنجا قرارش داده‌اند.
    البته در روايات شأن نزول اين عبارت نيز هيچ ذكرى از اصل آيه نيامده و مؤيّد اين احتمال است كه اين عبارت جداگانه نازل شده است و قرار گرفتنش در اينجا مطابق نزول نبوده‌است. عجيب اين است كه آيات ديگر قرآن نيز كه به شكلى مربوط به مسأله ولايت‌ و جانشينى بعد از پيامبر است، همچون آيه 67 سوره مائده و 33 سوره احزاب نيز چنين حالتى دارند و در بين آياتى قرار گرفته‌اند كه مربوط به بحثهاى ديگر است.

    #اليوم_چه_روزى_است؟...
    ویرایش توسط دژدان : 2018_01_05 در ساعت 10:53 AM
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  2. کاربر زیر برای پست " دژدان " عزیز صلوات فرستاده:

    گل مريم (2018_01_17)

  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.70
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    «اليوم» چه روزى است؟

    دو جمله
    «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم ...»
    و
    «اليوم اكملت لكم دينكم ...»
    از نظر مضمون به هم نزديك بوده از لحاظ مفهوم به هم مرتبطند، چون معلوم است كه بين كامل شدن دين و مأيوس شدن كافران رابطه هست و بر هم متوقفند و همه مفسران نيز بر اين ارتباط اتفاق نظر دارند و معلوم مى‌شود كه منظور از «اليوم» در هر دو جمله يك روز است.
    درباره اينكه آن روز چه روزى است؟ نظرات مختلفى ارائه شده يا ممكن است مطرح شود.
    آيا منظور روز بعثت است كه روز ظهور اسلام بود يا روز فتح مكه است كه شوكت مشركان قريش در هم شكست يا روز نزول سوره برائت است كه از آن به بعد آثار شرك از جزيرةالعرب رخت بربست يا روز عرفه حجةالوداع است كه اين آيه و ديگر آيات سوره مائده در آن نازل شده‌است؟
    هيچ كدام از احتمالات بالا صحيح نيست، چون در روز مبعث نه دين كامل شده بود و نه كافران مأيوس شدند و روز فتح مكه نيز گرچه شوكت منافقان مكه در هم شكست، ولى مشركان شبه جزيره همچنان در قوت و شوكت بودند و علاوه بر اين، در آن روز هنوز بسيارى از احكام نازل و بيان نشده بود.
    روز ابلاغ سوره برائت نيز گرچه روز گسترش اسلام بر سراسر جزيرةالعرب و روز درهم شكستن صولت شرك بود، ولى روز كامل شدن اسلام نبود و بسيارى از احكام و دستورات بعد از اين روز نازل شده. روز عرفه سال دهم نيز نمى‌تواند مراد باشد، چون مشركان قريش قبل از آن در روز فتح مكه مأيوس شده‌بودند و مشركان عرب نيز روز نزول سوره برائت در سال نهم به يأس رسيدند و اگر مراد، جميع مشركان از جمله يهود و نصارا باشد (همچنان كه عموم «الذين كفروا» دلالت دارد) كه آنهانيز مأيوس نشده‌بودند، زيرا هنوز اسلام بر خارج از جزيرةالعرب تسلطى نداشت و از جهت ديگر اگر منظور از «اكمال دين» بسته شدن باب تشريع باشد، پس احكامى كه بعد از روز عرفه حجةالوداع تا رحلت پيامبر نازل شد چيست؟
    با توجه به اين آيه و آيات ديگر معلوم مى‌شود كه كافران از دين اسلام نفرت داشتند و مى‌خواستند ريشه اين دين را بكنند و مسلمانان را به كفر برگردانند.
    آنها ابتدا سعى كردند با وعده و وعيدها پيامبر (ص) را از دعوتش منصرف كنند بعد از شكست در اين مرحله به پيامبر (ص) وعده سازش دادند كه با جواب قاطع
    «لا اعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ وَ لا انْتُمْ عابِدُونَ ما اعْبُدُ»
    روبه‌رو شدند و هر نقشه‌اى كه ريختند به شكست انجاميد.
    در آخر بدين اميد بستند كه با رحلت پيامبر (ص)، دعوت كننده به اين دين از بين مى‌رود و اساس دعوت منقرض مى‌گردد و پيامبر هم كه فرزندى ندارد تا ادامه دهنده راهش باشد.
    پس اگر اين دين قائم به شخص رسول خدا (ص) باشد، اميد به زوال آن هست و اگر به امر خدا متوليانى براى دين معلوم گردد تا بعد از پيامبر در حفظ و انتشار آن بكوشند، اميد كافران به يأس تبديل خواهد شد.
    اين وجه مطابق همان رواياتى است كه شأن نزول اين آيه را نصب امام على (ع) به ولايت شمرده‌است، زيرا با نصب امام على (ع) دين از قائم به شخص بودن خارج شد و متولى دين بعد از پيامبر معلوم شد و اميد كافران به يأس گراييد.

    #منظور_از_اتمام_نعمت_چيست؟...
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  4. Top | #3

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.70
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    منظور از «اتمام نعمت» چيست؟

    «نعمت» براى هر چيز عبارت است از چيزهايى كه با طبع آن بسازد و آن را در رسيدن به كمال كمك كند.
    بنابراين، آنچه خداوند به ما عطا كرده اگر سبب كمال و رسيدن ما به عبوديت شود، نعمت بوده و گرنه نقمت است.
    براى مثال مال و فرزند اگر ما را در رسيدن به كمال ياور باشد، نعمت است و گرنه نقمت و شر، همچنان كه
    قرآن در مورد كافران مى‌فرمايد:
    «اموال و اولاد كافران تو را به تعجب واندارد، خداوند مى‌خواهد به وسيله اين اموال و اولاد آنان را در زندگى عذاب دهد.»

    پس هر چيزى به خودى خود براى انسان نه نعمت است، نه نقمت؛ اگر فرد آن را در راه عبوديت مصرف كند و در تحت ولايت الهى قرار دهد، نعمت است و گرنه نقمت به عبارت ديگر نعمت در حقيقت ولايت الهى است كه انسان را به مقصد مى‌رساند و هر چيزى وقتى نعمت مى‌شود كه مشتمل برمقدارى از ولايت باشد و اسلام چون مشتمل بر ولايت خدا، رسول و اولى‌الامر است بزرگترين نعمت است.
    با اين بيان معلوم شد كه منظور از اكمال دين، نازل كردن حكم ولايت و افزودن آن بر مجموع معارف دينى است كه تا آن زمان نازل شده بود و نعمت ولايت خدا و رسول با تعيين ولى بعد از پيامبر تكميل شد و بعد از اين بود كه خداوند، اسلام را به عنوان دين مورد پسند خود اعلام كرد.

    خطر فعلى كجاست؟

    خداوند مى‌فرمايد:
    با ابلاغ حكم ولايت، كافران از ريشه‌كن كردن و تحريف نمودن دين شما مأيوس شدند، پس ديگر از آنان نترسيد. حافظ و متولى دين همه نقشه‌هاى كافران را بر ملا و بى‌اثر خواهد كرد و حافظ دين از تحريف و تبديل خواهد بود. از اين ناحيه، ديگر خطرى شما را تهديد نمى‌كند. آنچه خطراست و بايد از آن برحذر بود، ترس از عصيان خداست. بايد از خدا ترسيد (وَاخْشَوْنِ) و از دستورهاى او سرپيچى نكرد زيرا در صورت نافرمانى و سركشى از دستورهاى خدا بخصوص دستور ولايت، انحراف حتمى و هلاك و عذاب قطعى است.
    اينجا ديگر مسلمانان بايد از هواهاى نفسانى خود و اينكه نعمت ولايت را كفران كنند بترسند و دست ردّ به سينه متولى خدايى دين نزنند كه در آن صورت خداوند نعمت خود را از آنان سلب نموده و لباس ترس و خوارى بر تنشان خواهد كرد. متأسفانه مسلمانان اين هشدار خداوند را ناشنيده گرفتند و خداوند نيز آنان را به عذاب خويش گرفتار كرد.

    #هدايت_قرآن_براى_كيست؟
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  5. Top | #4

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.70
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    هدايت قرآن براى كيست؟

    «يَهْدى بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الَى النُّورِ بِاذْنِهِ وَ يَهْديهِمْ الى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ»
    خداوند دنبال كنندگان رضايت خود را به وسيله قرآن به راههاى سلامت، هدايت مى‌كند و به اذن خويش آنان را از تاريكيها به سوى نور بيرون مى‌برد و به راه راست، هدايتشان مى‌كند.

    در جستجوى رضوان الهى‌

    قرآن كريم، هدايت را براى كسانى مى‌داند كه در خود زمينه پذيرش حق را ايجاد كرده و خواستار رضايت خدا باشند.
    به عبارت ديگر، هدايت قرآن از آن كسى است كه با قبول قرآن و ايمان به خدا و تصديق پيامبر (ص) و پيروى از دين او، دنبال كننده رضاى خدا باشد.
    كلمه هدايت در قرآن به دو معنى استعمال شده‌است.
    نخست، راه نشان دادن كه همه انسانها را دربرمى‌گيرد.
    و ديگرى راه بردن و به مقصود رساندن.

    خداوند راه سعادت و راه شقاوت را براى همه انسانها معلوم و روشن كرده‌است:
    «وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ»
    راه خير و شر را به او نشان داديم.

    هدايت به معناى دوم فقط شامل كسانى است كه طالب حق و تسليم فطرت باشند، چنين كسانى به حكم فطرت، خود را به حق سپرده و با اجراى دستورات و احكام قرآن، به حق مى‌رسند و اين آيه شريفه بر اين معنا دلالت دارد.

    منظور از «سُبُل السّلام» در آيه راههاى سلامت، امنيت و نجات از عذاب الهى يا راههاى خدا مى‌باشد.
    زيرا سلام اسمى از اسماء خدا و «سُبُل السلام» يعنى راههاى خدا.

    #سر_مفرد_آمدن_نور_و_جمع_آمدن_ ظلمات‌...
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  6. Top | #5

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.70
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    سرّ مفرد آمدن نور و جمع آمدن ظلمات‌

    «ظلمات» به صورت جمع و نور به صورت مفرد آمده است، زيرا راههاى باطل، فراوان و
    سراپا اختلاف است و نور و طريق هدايت، يكى بيش نيست كه همان طريق حق است.
    شناخت سبب حقيقى‌ قرآن بيرون بردن مردم را از تاريكيها به سوى نور، مقيّد به «اذن خداوند» ساخته تا توهّم استقلال در اين كار نشود، زيرا سبب حقيقى اين كار، همانا خداى متعال است و پيامبر (ص) يا قرآن شريف واسطه هدايتند.

    عقيده به تثليث كفر است

    «لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا أِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسيحُ بْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً أِنْ أَرادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسيحَ بْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِى‌الْأَرْضِ جَميعاً وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّمواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَاللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْى‌ءٍ قَديرٌ»
    آنان كه گفتند: خدا همان مسيح پسر مريم است، كافر شدند، بگو: چه كسى مى‌تواند عذاب خدا را دفع كند اگر اراده كند كه مسيح پسر مريم و مادرش و همه اهل زمين را به هلاكت رساند؟ فرمانروايى آسمانها و زمين و هر چه ميان آنهاست از آن خداست. آنچه مى‌خواهد مى‌آفريند و خدا بر هر چيز تواناست.


    تثليث چيست؟

    تثليث از عقايد زيربنايى و اساسى مسيحيت تحريف يافته است.
    حاصل گفتار مسيحيان در اين مسأله آن است كه، ذات خدا، جوهر واحدى دارد و اين حقيقت واحد، سه اقنوم يا نحوه بروز و ظهور و تجلى دارد.
    اقنومهاى سه‌گانه كه خداى تعالى با آنها جلوه و ظهور كرده، عبارتند از:
    #اقنوم_هستى، #اقنوم_علم كه همان كلمه است و #اقنوم_حيات كه همان روح‌القدس است.

    اين اقنومهاى سه‌گانه را پدر، پسر و روح القدس مى‌گويند.

    #پدر را اقنوم #وجود، #پسر را اقنوم #علم و #روح‌القدس را اقنوم #حيات ناميدند.
    پسر كه كلمه و اقنوم علم است، از ناحيه پدرش كه اقنوم وجود است، به همراهى روح‌
    القدس كه اقنوم حيات است و اشياء به وسيله او روشنى مى‌گيرند، نازل شد.
    البته در تفسير اين اجمال، اختلافى عظيم به راه انداخته و به شعبه‌ها و راههاى بسيارى منشعب شده‌اند.

    #اعتقاد_مسيحيان_در_مورد_عيس علیه السلام ...
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  7. Top | #6

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.70
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    اعتقاد مسيحيان در مورد عيسى (ع)

    از ديدگاه قرآن‌ آيات زير، بيانگر اعتقاد مسيحيان در مورد حضرت عيسى (ع) است:

    «قالَتِ النَّصارَى الْمَسيحُ ابْنُ اللَّهِ
    نصارا گفتند: مسيح پسر خداست.


    در آيه ديگر مى‌فرمايد:

    لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا انَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسيحُ بْنُ مَرْيَمَ
    كسانى كه گفتند: خداوند همان مسيح پسر مريم است، براستى كافر شدند.


    «لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا انَّ اللَّهَ ثالِثُ تَلاثَةٍ»
    كسانى كه خداوند را سومين [خدا از خدايان سه‌گانه‌] دانستند، كافر شدند.


    بر اساس اين آيات، آنها مسيح را پسر خدا، خود خدا و يكى از خدايان سه‌گانه مى‌دانند.
    البته اين آيات در ظاهر به سه مذهب، اشاره دارد و بعضى آنها را بر مذهبهاى مختلف مسيحيت حمل كرده‌اند.
    به هر حال، آنچه مهم است اعتقاد غلطى است كه در همه مذاهب مسيحيت وجود دارد و آن اعتقاد به فرزندى عيسى براى خداست.
    اين اعتقاد غلط، منشأ اعتقادات غلط ديگرى از جمله تثليث شده و قرآن مى‌خواهد با طرح و ردّ آن، ريشه باطل را بزند.
    مسيح، پسر واقعى خدا؟! تورات و انجيلهاى موجود از يكسو صراحت دارند كه «خداى تعالى يكى است» و ازسوى ديگر، انجيل به صراحت مى‌گويد: «مسيح پسر خداست» و از طرف ديگر، تصريح مى‌كند كه «اين پسر همان پدر است و لاغير».
    اگر آنها مسأله پسرى را تنها به عنوان احترام مطرح مى‌كردند، قابل اغماض بود، ولى آنان اين كار را نكردند، با اينكه انجيل در مواضع متعدد تصريح مى‌كند كه منظور از پسرى و پدرى، صرف تشريف است؛ البته كلماتى هم در آن يافت مى‌شود كه قابل حمل بر تشريف و احترام صرف نيست. براى مثال در جايى از انجيل چنين آمده‌است:
    عيسى گفت: هر كس مرا ببيند پدر را ديده است، مگر هنوز ايمان نياورده‌اى كه من در پدر حلول كرده‌ام و پدر در من حلول كرده‌است.
    و اين سخنى كه دارم برايتان مى‌گويم، از ذات من به تنهايى صادر نمى‌شود، بلكه از من و پدر كه الحال در من است، صادر مى‌شود.
    اوست كه دارد اين كارها را مى‌كند. باورم كنيد كه مى‌گويم: من پدرم و پدر، من است.
    اگر مى‌بينيم در پاره‌اى از نوشته‌هاى تبليغاتى اخير كه به دست افراد غير مطلع داده مى‌شود، دم از سه‌گانگى مجازى مى‌زنند، سخن رياكارانه‌اى است كه به هيچ وجه با منابع اصلى مسيحيت و اعتقاد واقعى دانشمندان آنها سازگارى ندارد.

    #تثليث_اعتقاد_غير_عقلايى‌...
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  8. Top | #7

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.70
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    تثليث، اعتقاد غير عقلايى

    ‌ اعتقاد به تثليث، با بديهيات و ضروريات عقلى، منافات دارد. هيچ راه عقلى براى پذيرفتن تثليث و حتى براى تصور صحيح آن وجود ندارد.
    سه تا شدن يكى و يكى شدن سه تا قابل تصوّر نيست، تا چه رسد به اينكه قابل قبول باشد، چون اصول دعوت مسيحيت يعنى پدر و پسرى، تثليث و مسائل مشابه ديگر قابل استدلال نيست، بدين جهت آنها اين اصول را مسلم و غير قابل بحث و تعبدى معرفى كردند.

    تثليث عقيده‌اى تقليدى

    ‌ در آيه‌اى از قرآن چنين آمده‌است:
    يهود و نصارا كه براى خداوند، فرزند قائل شدند، همان سخن و اعتقاد گذشتگان را تكرار كردند و از آنها پيروى نمودند.
    با توجه و مطالعه تاريخ، معلوم مى‌شود كه نصارا عقيده به تثليث و پسرى حضرت عيسى را از اقوام بت‌پرست قديم مثل يونانيها، هندوها و بوداييان گرفته‌اند.
    عقايد بت‌پرستان هندوچين و بت پرستان يونان قديم، مشابه عقيده تثليث است و چون آنها قبل از يهود و نصارا بوده‌اند، معلوم مى‌شود كه يهود و نصارا اين عقايد را از آنها گرفته‌اند.

    دلايل بطلان تثليث‌

    تثليث و سه خدايى در عين يك خدايى، باطل است به دلايل زير:

    الف- فرزند داشتن خدا محال است، چون:

    1- شرط توليد مثل و فرزند داشتن، جسم مادى داشتن و مادى بودن است و خداوند، خالق ماده و خود منزه از ماده است و وقتى مادى نبود، پس بناچار، زاد و ولد و تناسل نيز در او راه ندارد.

    2- خداى تعالى خالق، پرورنده و قيّم موجودات است و قيموميّت او مطلق و فراگير است و همه چيز در اصل وجود و بقا، قائم به خداوند است. باتوجه به اين مطلب، چگونه ممكن است موجودى فرض شود كه در عين مخلوق بودن و تحت قيموميّت او بودن، قائم به ذات و بى‌نياز از او باشد؟

    3- فرزند پيدا كردن، امر تدريجى است و فرض آن در مورد خداوند، مستلزم اين است كه خداوند، محكوم قانون ماده و حركت باشد كه اين نيز محال است.

    ب- عيسى (ع) بشر است و از بشر ديگر متولد شده است و همه لوازم بشريت را دارد و بشر مادى، محتاج و فقير نمى‌تواند خدا باشد.

    ج- در آيه ديگرى مى‌فرمايد: عيسى و مادرش غذا مى‌خورند. غذا خوردن، بهترين‌ دليل بر نيازمندى و مخلوق بودن است و كسى كه اگر مدتى از غذا و آب منع شود، رشته حياتش قطع مى‌شود، چگونه مى‌تواند خدا باشد.

    د- در آيات فراوانى از قرآن و همچنين انجيل بر عبادت، بندگى و راز و نياز حضرت عيسى تأكيد و تصريح شده است، در حالى كه اگر حضرت عيسى، خدا بود و خود را خدا مى‌دانست، ديگر آن عبادتها و مناجاتها و تضرّعها به درگاه خدا معنا پيدا نمى‌كرد، علاوه بر آن، مسيح هيچ‌گاه ديگران را به بندگى خود دعوت نكرده، بلكه هميشه آنها را به بندگى خدا دعوت نموده و اين خود دليل ديگرى بر بنده بودن اوست.

    ه- اگر ظهور معجزات و كارهاى شگفت انگيز و غير عادى، مثل زنده كردن مردگان و امثال آن دليل بر خدايى باشد، پس بايد ديگر پيامبران را هم خدا دانست، چون آنها نيز داراى چنين معجزاتى بوده‌اند، در حالى كه نصارا، پيامبران ديگر را خدا نمى‌دانند.

    و- همچنان كه ثابت شد، حضرت مسيح، بنده خداست، روح القدس نيز- كه يكى از ملائكه مقرب است- بنده خداست. او مخلوق خدا و تحت امر اوست و به اراده او عمل مى‌كند و از خود هيچ ندارد. خدايى غير از خداى يگانه نيست، چون تعدّد خدايان، محال است. پس، خداوند، ذات واحد و يگانه است و هر چه غير خداست، مخلوق اوست.
    پس #تثليث باطل و كفر است و عيسى و روح القدس هر دو بنده خدا و مطيع اويند.

    #كيفر_جنگ_با_خدا_و_رسول_ص...
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  9. Top | #8

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.70
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    كيفر جنگ با خدا و رسول (ص)

    انَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِى الْأَرْضِ فَسادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْديهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَو يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِكَ لَهُمْ خِزْىٌ فِى الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِى الْاخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ» (مائده، آيه 33)
    همانا كيفر كسانى كه با خدا و رسولش مى‌جنگند و در زمين فساد مى‌كنند، اين است كه كشته شوند يا به دار آويخته گردند و يا دستها و پاهايشان بطور مخالف (دست راست با پاى چپ) بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند. اين، خوارى و رسوايى آنان، در دنياست و در آخرت عذابى دردناك خواهند داشت.


    شأن نزول‌

    عده‌اى از مشركان نزد پيامبر صلى الله عليه و آله رفتند و آيين اسلام را پذيرا گشتند، ولى نتوانستند خود را با شرايط محيط زيست مدينه، تطبيق دهند و دچار بيمارى شدند. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى بهبود آنان، دستور داد كه به محل خوش آب و هوايى كه مرتع شتران زكات بود، بروند تا هم از آب و هواى بهتر آنجا بهره‌مند گردند و هم از شير تازه شتران، تغذيه كنند.
    آنان پس از بهبودى، به جاى قدردانى از رسول خدا صلى الله عليه و آله، از اسلام رو برتافتند و ناجوانمردانه، پس‌از آنكه دست و پاى نگهبانان شتران‌را قطع و چشمانشان را كور كردند، آنان را به وضع فجيعى به شهادت رسانده، شتران زكات را به غارت بردند.
    رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمان دستگيرى آنها را صادر كرد.
    نيروهاى اسلام آنان را اسير كرده، نزد پيامبر آوردند.
    در اين هنگام، اين آيه درباره كيفيت مجازات آنان، نازل شد.

    جنگ با خدا

    از آنجا كه «جنگ با خدا» به‌معناى واقعى آن محال است، منظور اين آيه شريفه معناى مجازى يعنى «دشمنى با خدا» مى‌باشد؛ و از طرفى چون «جنگ با خدا» را در كنار «جنگ با پيامبر» صلى الله عليه و آله آورده است، معلوم مى‌شود كه منظور دشمنى با خدا به وسيله انجام گناهان فردى و مخالفت با تك تك احكام نيست.
    بلكه مراد دشمنى با خدا در خصوص مواردى است كه رسول نيز در آن دخالتى دارد و خلاصه اينكه به مواردى برگشت مى‌كند كه شخص محارب مى‌خواهد آثارى را كه ولايت پيامبر بر جامعه دارد از بين ببرد.
    ضميمه كردن اين مطلب با قسمت دوم آيه كه مى‌فرمايد

    «وَ يَسْعَوْنَ فِى الْارْضِ فَسادًا» مى‌رساند كه منظور، فساد در زمين از راه اخلال به امنيت عمومى و راهزنى است، يعنى كسانى كه در قلمرو حكومت اسلامى به ايجاد ناامنى دست زده و مردم را با ارعاب و تهديد با اسلحه و ...، در مخاطره قرار داده و امنيت را از جان و مال و ناموس جامعه سلب مى‌كنند، اينان مصداق واقعى محاربان با خدا و رسول مى‌باشند.

    #كيفر_محارب‌...
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  10. Top | #9

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.70
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    كيفر محارب

    در اين آيه چهار نوع كيفر، براى محارب، ذكر شده است:

    ★كشتن
    ★به دار آويختن
    ★قطع دست و پا
    ★تبعيد.

    از سياق اين آيه و بعضى از روايات بر مى‌آيد كه كيفرهاى چهارگانه، براساس ميزان جرم، در نظر گرفته شده است.
    در روايتى از امام رضا عليه السلام نقل شده است كه اگر كسى به جنگ با خدا و رسول قيام كرد و كسى را كشت، كشته مى‌شود و اگر علاوه بر قتل، مالى را هم غارت كرد، هم كشته شده و هم به دار زده مى‌شود و اگر فقط اموال را غارت كرد ولى كسى را نكشت، دست چپ و پاى راست يا عكس آن را قطع مى‌كنند و اگر فقط ايجاد ناامنى كرد و قيام مسلحانه نمود ولى مرتكب قتل و غارت نشد، فقط تبعيد مى‌شود.
    در روايتى ديگر تعيين حدّ به‌عهده امام قرارداده‌شده كه هرچه مصلحت دانست اختياركند.

    توسل‌

    «يا أَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا فى‌ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (مائده، آيه 35)
    اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! تقواى الهى پيشه كنيد و براى تقرب به خدا وسيله بطلبيد و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.


    در اين آيه، براى دستيابى به فلاح و رستگارى، سه دستور مهم داده شده است:
    ★تقواى الهى
    ★توسل
    ★جهاد در راه خدا.

    وسيله چيست؟

    وسيله در لغت به‌معناى چيزى است كه انسان بواسطه آن به چيز ديگرى نزديك‌مى‌شود و منظور از وسيله در آيه شريف هر چيزى است كه باعث قرب و نزديكى انسان به خدا شود و آن مى‌تواند داراى مصداقهاى زيادى باشد، گاهى مراد از وسيله اعمال صالحى است كه انسان انجام مى‌دهد
    چنانچه در روايتى از امير مؤمنان عليه السلام نقل شده كه «وسيله» عبارت است از:
    ★ ايمان به خدا و رسول صلى الله عليه و آله
    ★جهاد در راه خدا
    ★کلمه اخلاص (لا اله الا الله)
    ★به پا داشتن نماز
    ★دادن زكات
    ★روزه ماه رمضان
    ★حج عمره
    ★صله رحم
    ★صدقه پنهانى
    ★صدقه آشكار
    ★و كارهاى نيك.
    گاهى نيز منظور از وسيله، دست زدن به دامن اولياى الهى است، يعنى انسان با كسانى كه به مرحله قرب خدا رسيده‌اند ارتباط برقرار كند و با محبت و توسل به آنان، خود را به خدا نزديك سازد.
    قرآن به اين حقيقت اشاره كرده كه اگر گناهكاران علاوه بر طلب مغفرت از خدا، به دامان پيامبر نيز متوسل شده و از او بخواهند كه از درگاه خدا برايشان طلب بخشش كند، خداوند آنان را خواهد بخشيد:

    «وَ لَوْ انَّهُمْ اذْ ظَلَمُوا انْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً»
    و اگر اين مخالفان به هنگامى كه به خود ستم مى‌كردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‌گذاردند) نزد تو مى‌آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‌كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‌كرد؛ خدا را توبه‌پذير و مهربان مى‌يافتند.



    #نمونه‌هايى_از_توسل_به_پيام بر_اكرم_صلى_الله_عليه_و_آله.. .
    ویرایش توسط دژدان : 2018_01_04 در ساعت 11:11 AM
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  11. Top | #10

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.70
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض





    نمونه‌هايى از توسل به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله

    نمونه‌هايى از توسل به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در زمان حيات و پس از زمان حيات آن حضرت در كتب شيعه و سنّى نقل شده است كه حاكى از وجود يك سنت مستمرّ حتى در حضور آن حضرت بوده است.
    به‌عنوان مثال نقل شده كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله تقاضاى مرد بيابان‌نشين را كه با سرودن‌
    شعرى از آن حضرت تقاضاى باران نمود را اجابت كرد و بر فراز منبر رفت و پس از خواندن خطبه از خداوند تقاضاى باران نمود و دعاى خود را ادامه داد تا باران فراوانى باريد.
    يا در ماجراى ديگر، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به نابينايى كه براى شفاى چشمانش به آن حضرت متوسل شده بود، دستور داد كه پس از انجام وضو و خواندن دو ركعت نماز، اين‌گونه خدا را بخواند:

    «اللَّهُمَّ انّى‌ اسْئَلُكَ وَ اتَوَجَّهُ الَيْكَ بِنَبِيِّنا مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله نَبِىِّ الرَّحْمَةِ، يا مُحَمَّدُ انّى‌ اتَوَجَّهُ بِكَ الى‌ رَبِّكَ انْ تَقْضِىَ حاجَتى‌»
    خدايا، من از تو درخواست مى‌كنم و به تو روى مى‌آورم به‌وسيله (وساطت) پيامبرمان، حضرت محمد صلى الله عليه و آله، پيامبر رحمت. اى محمد صلى الله عليه و آله من به‌وسيله تو به‌سوى پروردگارت توجه مى‌كنم كه خواسته مرا برآورى.


    او نيز چنين كرد و خداوند، چشمان او را بينا نمود.
    در كتب شيعه نيز اين حقيقت مورد تأييد قرار گرفته و پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام به‌عنوان وسايل در درگاه الهى معرفى شده‌اند.
    حضرت على عليه السلام در تفسير آيه مورد بحث فرموده است:
    «انَا وَسيلَتُهُ»
    من وسيله الهى هستم.


    حدّ سرقت‌

    «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ» (مائده، آيه 38)
    دست مرد و زن دزد را به كيفر عملى كه انجام داده‌اند، به‌عنوان يك مجازات الهى قطع كنيد؛ و خداوند، عزيز و حكيم است.

    #تنبيه_عبرت‌_آموز_در_شرع_مق س_اسلام...
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

صفحه 1 از 7 123 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 2014_06_11, 11:09 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 02:25 PM