محرم راز
توسط
در تاریخ 2013_07_23 در ساعت 03:52 AM (28357 نمایش)
گفتم: چقدر احساس تنهايي ميكنم.
گفتي: فاني قريب (بقره 18)
گفتم: تو هميشه نزديكي؛ من دورم.
گفتي: واذكر ربك فينفسك (اعراف 205)
گفتم: اين هم توفيق ميخواهد.
گفتي: الا تحبون ان يغفرالله لكم (نور 22)
گفتم: دوستم داري و مرا خواهي بخشيد.
گفتي: و استغفروا ربكم ثم توبوا اليه (هود 90)
گفتم: با اين همه گناه؟!
گفتي: الم يعلموا انالله هو يقبل التوبه عن عباده (توبه 104)
گفتم: ديگر روي توبه ندارم!
گفتي: الله العزيز العليم. غافرالذنب و قابل التوب (غافر 3 و 2)
گفتم: با اين همه گناه، براي كدام گناهم توبه كنم؟!
گفتي: انالله يغفرالذنوب جميعا (زمر 53)
گفتم: يعني باز آيم:
گفتي: و من يغفرالذنوب الاالله (آل عمران 135)
ناخواسته گفتم: الهي و ربي من لي غيرك.
گفتي: اليسالله بكاف عبده (زمر 36)
گفتم: انا عبدك الضعيف الذليل. گفتي: انالله بالناس لرئوف رحيم (بقره 143)
گفتم: نميدانم چرا هميشه در مقابل اين كلامت احساس ناتواني ميكنم، شيدايت ميشوم و توبه ميكنم.
گفتي: انالله يحب التوابين و يحب المتطهرين (بقره 222)
گفتم: در برابر اين همه مهربانيت چه بكنم؟!
گفتي: اي كساني كه به خدا ايمان آوردهايد ذكر حق و ياد خدا (به دل و زبان) بسيار كنيد. و دائم صبح و شام به تسبيح و تنزيه ذات پاكش بپردازيد. اوست خدايي كه هم او و هم فرشتگانش به شما بندگان رحمت ميفرستند تا شما را از ظلمتها بيرون آرد و به عالم نور رساند و او بر اهل ايمان بسيار رئوف و مهربانست. (احزاب 43، 42، 41)