بهترین جمله و اربعین(مسابقه)بسم الله الرحمن الرحیم
سخن از اربعین است و چهل روزی که از بی برادری زینب می گذرد
یک اربعین از جدا شدن دستان عباس می گذرد
یک اربعین از پاره شدن گلوی علی اصغر می گذرد
اکنون زینب دوباره به این سرزمین می آید به سرزمین نینوا و ناله ها
اما این بار بی برادر می آید . بدون عباس می آید .بدون فرزندانش
زینب با کمری شکسته و قدی خمیده صحنه کربلا را مرور می کند.
همین جا بود که سکینه مشک را به عباس داد وهمین جا بود که دستان عباسم را از بدن جدا کردند
ناگاه چشمش به تپه ای می افتد که بر روی آن نظاره گر صحنه ای بود که تاریخ تکرار نخواهد کرد
همین جا بود که برای آخرین بار زیر گلوی برادر را بوسیدم.حسین جان چقدر دلم برایت تنگ شده است
خدایا چه صبری در نام زینب نهفته است.با برادر درد دل می کند
برخیز تا برایت بگویم چه بر سرمان آوردند .حسین جان مگر ما اولاد زهرا نبودیم ؟مگر ما اولاد رسول الله نبودیم
با تازیانه از کودکانت پذیرایی کردند.
برادر "من دوباره برگشتم اما عاقبت شرمنده برگشتم .جای رقیه ات در بین کودکان خالیست .
حسین جان اندوه رقیه کمرم را شکست .چراکه نبودنت را طاقت نیاورد
آری یک اربعین گدشته است از تشنگی و عطش در کربلا
اکنون آب هست اما علی اصغر نیست .و اکنون آب هست و حسین وعباس و اکبر نیست
و زینب هست و یک دنیا خاطره و شکوه
یک اربعین گذشته است
< | دسامبر 2024 | |||||
---|---|---|---|---|---|---|
یکشنبه | دوشنبه | سه شنبه | چهارشنبه | پنج شنبه | جمعه | شنبه |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 | 1 | 2 | 3 | 4 |